بنای قبور در سیره پیامبر اکرم صلی الله وآله

پرسش:
چرا پیامبر (صلی‌الله علیه وسلم) روی قبر حمزه سیدالشهدا یا حضرت خدیجه هیچ ساختمانی و بارگاهی بنا نکرد؟ و حتی خلفا چرا آن‌ها روی قبر پیامبر گنبد و بارگاهی نساختند؟ وقتی‌که بیت‌المال هم سرشار از پول بوده است؟
 
 
پاسخ:
مقدمه:
ساختن گنبد و بارگاه بر روی قبور پیامبران و اولیاء الهی بر اساس منابع حدیثی و روایی اهل سنت و شیعه امری نیکو و شایسته است، لذا در طول تاریخ اسلام این مسئله مورد اهتمام تمام بزرگان اسلام در تمام فرق اسلامی بوده است، اما اینکه چرا در دوره پیامبر اعظم(ص) این کار انجام‌نشده است ریشه در فرهنگ مردم آن زمان داشت. بااین‌وجود حضرت به‌صورت ضمنی بابیان آیاتی از قرآن و عدم برخورد با ساختن مسجد بر روی قبر صحابی خویش این امر را تأیید کردند.
در پاسخ به سؤال فوق ابتدا باید بر این نکته تأکید داشت که رسیدگی و ساخت بنا بر قبور پیامبران و اولیاء الهی به‌منظور تکریم وزنده کردن شعائر الهی نه‌تنها بر اساس قرآن و سیره بزرگان اسلام ایرادی ندارد، بلکه بر اساس ادله‌ای قرآنی و سیره بزرگان اسلامی امری ممدوح و مورد تأکید بوده است.
 
به‌عنوان نمونه بر اساس آیه ۲۱ سوره کهف بنیان بارگاه بر قبور اولیاء الهی امری نیکو و شایسته بود که توسط برخی یکتاپرستان انجام گردید.(۱) در این آیه خداوند به ساخت مسجد بر روی مدفن اصحاب کهف توسط مؤمنین اشاره‌کرده است.
طبری در تفسیر آیه می‌نویسد: «مشرکان گفتند: بر قبر آنان بنای یادبودی بسازیم؛ زیرا غارنشینان، فرزندان اجداد ما بوده‌اند؛ اما خداپرستان گفتند: ما به تصمیم‌‌گیری سزاوارتریم! چون آنان مؤمن و موحد بودند و می‌بایست بر قبر آن‌ها مسجدی برای عبادت خداوند بنا کنیم».(۲) این آیه نشان‌گر تأیید ایده مسجد سازی بر غار مردان آنجلس از سوی مؤمنان است. زمخشری در تفسیر آیه می‌نویسد: «بر در غار مسجدی بنا می‌کنیم تا مؤمنان در آنجا نماز بخوانند و به محل دفن اصحاب کهف تبرک بجویند!»(۳)
بنا به آیه مذکور چنانچه بنای بارگاه و معبد بر قبور اولیای الهی شرک می‌بود، قرآن کریم پس از نقل داستان می‌بایست ایده و عمل مؤمنان را مردود معرفی کند؛ ولی هیچ‌گونه رد یا انکاری در آیه یا پس‌ازآن نیامده است؛ حتی سیاق آیه از تأیید تلویحی آن حکایت می‌کند. بر این اساس آیه مذکور بر جواز، بلکه استحباب ساخت مکان عبادت در کنار قبور پیامبران و اولیای الهی دلالت دارد.(۴)
 
علاوه بر این در زمان پیامبر رسول اکرم(ص)، فاطمه بنت اسد را در قسمتی از مسجد به خاک سپردند که در تاریخ اسلام به قبر فاطمه معروف بوده است.(۵) در عهد نبوی، مقارن با صلح حدیبیه، اولین بنا یا مسجد بر روی قبور توسط ابوجُنْدُل بر روی قبر ابو بصیر صحابی ساخته شد و رسول خدا باوجود اطلاع از این اقدام، از آن کار جلوگیری نکرد.(۶)
بر اساس این گزارش‌ها اصل ساختن بارگاه و بقعه بر روی قبور اولیاء الهی هیچ اشکالی ندارد. همین امر سبب گردید تا مسلمانان در حفظ و تعمیر خانه نبوی به‌عنوان مکان دفن پیکر مطهر ایشان از همان سال‌های ابتدایی وفات ایشان، توجه و همت ویژه‌ای داشته باشند. اولین بار، عمر بن خطاب، دیواری در کنار قبر حضرت ساخت و آن را از محل زندگی عایشه جدا کرد.(۷)(۸)
 
خلفای اموی و عباسی نیز چندین مرتبه به تعمیر، توسعه و تزئین مرقد و مسجدالنبی اقدام کرده و در سال ۶۵۶ق با مصالحی که از سوی ملک منصور ایبک صالحی، امیر مصر، ارسال‌شده بود، مرقد پیامبر اکرم(ص) تعمیر و تزئین شد و اولین گنبد به نام قبه الزرقا بر روی حجره حضرت ساخته شد.(۹)(۱۰)
عدم اعتراض مسلمانان به این تجدید بناها و گسترش بنای مرقد نشان‌دهنده مشروع بودن این کار و متصل بودن عملکرد و سیره مسلمانان به زمان پیامبر و جواز بنای بر قبور است.(۱۱)
 
اما اینکه چرا پیامبر اکرم(ص) بر روی قبر مطهر عموی خویش حضرت حمزه یا همسر بزرگوارشان بقعه و گنبدی نساختند ناشی از فرهنگ آن دوره بود. پیامبر اکرم(ص) در دوره‌ای مبعوث شدند که فرهنگ اعراب با خرافات زیادی درآمیخته شده بودند و زدودن برخی از این خرافات بر هر امر دیگری ترجیح داشت.
 در فرهنگ عرب جاهلی توجه به قبور ناشی از فرهنگ تکاثر یعنی چشم‌وهم‌چشمی و مسابقه دادن با یکدیگر در بسیاری مال و جایگاه اجتماعی بود.(۱۲) آنان در راستای به رخ کشیدن شرافت خویش به یکدیگر به قبور گذشتگان خویش توجه می‌کردند بر همین اساس سنت «عقر» در بین آن‌ها شکل گرفت. بر اساس این سنت خرافی اعراب اسب یا شتری را بر سر قبر مرده خود پی می‌کردند که نوعی تفاخر بود. هرکس شتران بیشتری پی می‌کرد سربلندتر بود و این نوع ذبح، برای غیر خدا بود.(۱۳) علاوه بر این در بین اعراب جاهلی خرافات دیگری نیز در مورد برخی مردگان وجود داشت به‌عنوان‌مثال یاقوت حموی نقل کرده است که لات انسانی از قبیله ثقیف بود که پس از مردن، عمرو بن لحی مرگ او را انکار کرد و گفت او نمرده، بلکه وارد صخره شده است. عمرو، بنایی روی آن ساخت و ثقیف را به پرستشش دعوت کرد.(۱۴) با توجه به آنچه بیان شد هر اقدامی از سوی پیامبر اکرم(ص) در تکریم قبور شهدا و اصحاب و نزدیکان خویش باید به‌گونه‌ای باشد که راه را برای هرگونه سوءاستفاده مشرکان و اعراب جاهلی وزنده شدن افکار و اندیشه‌های جاهلی ببندند؛ اما از دیگر سو بابیان مطالب گوناگون اصل تکریم قبور اولیا الهی را تائید کردند همین امر سبب گردید تا مسلمانان بعد از پیامبر، هنگام فتح شامات هرگز دست به تخریب قبور و بارگاه پیامبران نزدند و خادمان آنجا را بیرون نکردند و اصحاب پیامبر(ص) نیز، هرگز نگفتند که ساختن بنا بر قبور، کار گمراهان و شرک و حرام است! چراکه بر اساس فرهنگ قرآنی تکریم و اهتمام به نگه‌داری مرقد این پیامبران را از باب تعظیم شعائر بر خویش لازم می‌دانستند.(۱۵)
 
نتیجه:
بر اساس آیات و گزارش‌های تاریخی اصل ساخت بنا و بارگاه بر روی قبور اولیاء الهی مورد تائید پیامبر اعظم(ص) بوده است، اما با توجه به فرهنگ اعراب جاهلی خود حضرت اقدام به ساخت بنا و بارگاه بر روی بندگان صالحی چون حمزه سیدالشهدا و حضرت خدیجه نکردند.
 
 
منابع جهت مطالعه بیشتر:
سید مرتضی عسکری، حکم بازسازی قبور انبیاء و اولیاء [ترجمه فارسی کتاب «البناء علی قبور الانبیاء والاولیاء و اتخاذها مساجد و اماکن للعباده»]، ترجمۀ محمدجواد کرمی، تهران، مجمع علمی اسلامی،۱۳۷۷ ش.
حسین غیب غلامی هرساوی، بنای بر قبور در مذاهب مختلف اسلامی به استناد قرآن و کتب معتبر اهل سنت: بحث اعتقادی در بنای بر قبور زیارت، شفاعت و توسل؛ قم، الهادی، ۱۳۷۶ ش/۱۴۱۸ ق.
محمد صفری، آستان دوست: بنا و زیارت قبور و تبرک و توسل به آن‌ها و خواندن نماز در کنار قبور، به اهتمام یوسف سیف نژاد، تهران، راه نیکان‌، ۱۳۹۴ ش.
 
 
پی¬نوشت¬ها:
۱. إِذْ یتَنَازَعُونَ بَینَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَیهِمْ بُنْیاناً رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلَی أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیهِمْ مَسْجِداً «و یادآور آن هنگام را که درباره کار آن‌ها [اصحاب کهف] میان آن مردم اختلاف افتاد؛ پس برخی گفتند که بر (غار) آن‌ها بنایی بسازیم؛ خداوندگارشان به آن‌ها داناتر است؛ [اما] کسانی که بر ماجرای آنان اطلاع یافتند گفتند که مسجدی (برای یکتاپرستی) بر غار آنان بسازیم» (کهف: ۲۱).
۲. طبری، ابوجعفر، جامع‌البیان فی تأویل آی من القرآن، محقق: احمد محمد شاکر، [بی‌جا]: مؤسسه‌النشر، ۲۰۰۰ م. ج۱۷، ص۶۳۵.
۳. زمخشری، جارالله، الکشاف عن حقائق التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التأویل، تحقیق: عبدالرزاق المهدی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، [بی‌تا]. ج۲، ص۶۶۵.
۴. احمدرضا دردشتی، محمدرضا پیری، ساختن حرم و بارگاه از منظر قرآن کریم، سنت و سیره مسلمانان، فصلنامه علمی تخصصی پاسخ سال دوم، شماره هشتم، فصل زمستان.
۵. سمهودی، علی بن عبدالله، وفاء الوفاء، بی‌جا، السعاده، ۱۳۷۴ ق، ج۳، ص۳.
۶. ابن عبدالبر (م. ۴۶۳ ق.)، الاستیعاب: به کوشش البجاوی، بیروت،‌دار الجیل، ۱۴۱۲ ق، ج۴، ص۱۶۱۴.
۷. امین، محسن، کشف الإرتیاب عن اتباع محمد بن عبدالوهاب، بی‌جا،‌دار الکتب الاسلام، بی‌تا، ص۳۱۳.
۸. سمهودی، همان، ج۲، ص۱۰۹.
۹. امین، همان، ص۳۱۶-۳۱۷.
۱۰.برای اطلاع بیشتر از سیر تاریخی بناهای ساخته‌شده بر قبور، نگاه کنید به: «تاریخ بنای مسجدالنبی» در لینک ذیل مراجعه کنید: http://www.hajij.com/fa/hadj/learning-hijaz/item/۱۰۷۰-۳
۱۱. سبحانی، جعفر، صیانه الاثار الاسلامیه، قم، نشر مشعر (معاونیه التعلیم و البحوث الاسلامیه)، بی‌تا، ص۷۹-۸۰.
۱۲. سوره تکاثر.
۱۳. آلوسی، محمود شکری؛ بلوغ الإرب فی معرفه احوال العرب، المطبعه الرحمانیه، مصر، ۱۹۲۴، ج۲، ص۳۱۰.
۱۴. الحموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، تحقیق فرید عبدالعزیز الجندی. بیروت:‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق / ۱۹۹۰ م، ج۵، ص۴.
۱۵. وَ مَنْ یعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَی الْقُلُوب‌؛ سوره حج، آیه ۳۲.