پرسش:
ماجرای آیه «یا أَیهَا النَّبِی لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللهُ لَکَ» چیست؟ آیا ارتباط خارج از نوبت پیامبر با یکی از همسران عایشه را عصبانی کرده بود؟
پاسخ:
یکی از مسائل مهم و اختلافی در تاریخ اسلام مسئله مطرحشده در آیات ابتدایی سوره مبارکه تحریم است که در آن از پیامبر صلیالله علیه وآله در مورد چرایی تحریم حلالی از حلالهای خداوند سؤال میشود. این مسئله بهقدری مهم بوده که چند آیه از آیات قرآن کریم بدان اختصاصیافته است. البته قرآن کریم درباره موضوع حلالِ حرام شده و علت آن سکوت میکند تا جایی که مفسران شیعه و سنی دیدگاههای مختلفی درباره آن ارائه کردهاند که برای روشن شدن مطلب به نکاتی اشاره میکنیم:
۱. در قرآن درآیات ابتدایی سوره تحریم آمده است که: یا أَیهَا النَّبِی لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللهُ لَکَ تَبْتَغِی مَرْضاتَ أَزْواجِکَ وَاللهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ؛(۱) «ای پیغمبر گرامی برای چه آن را که خدا بر تو حلال فرمود تو بر خود حرام کردی تا زنانت را از خود خشنودسازی درصورتیکه خدا آمرزنده و مهربان است». در مورد شأن نزول این آیه از طریق شیعه و سنی مطالب مختلف و بعضاً متفاوت نقلشده است. با اندک تأمّلی در دیدگاههای مفسّران شیعه و سنّی، روشن میشود که بیشتر شأن نزولهای این آیات، از منابع کهن اهل سنّت نقلشده و شیعه بهصورت مستقل غیر از روایتی از امام باقر علیهالسلام نظری در این باره نداشته است و هرچه در منابع تفسیری شیعه ملاحظه میشود، گردآوری و نقلقول محدثان و مفسران اهل سنت است. در مورد شأن نزول آیه مفسران شیعی چندین نظر را در تفاسیر خود آوردهاند: برخی میگویند شأن نزولش عسل خوردن پیامبر صلیالله علیه وآله در منزل حفصه و نقشه عایشه در این باره بابیان این مطلب که از دهان پیامبر صلیالله علیه وآله بوی «مَغافیر» به مشام میرسد و سوگند پیامبر صلیالله علیه وآله عسل نخوردن بوده است(۲) و برخی دیگر میگویند شأن نزول، عسل خوردن پیامبر در منزل ام سلمه و اجرای نقشه مذکور توسط سایر همسران پیامبر بوده است(۳) برخی عسل خوردن پیامبر صلیالله علیه وآله در منزل زینب بنت جَحش و اجرای نقشه مذکور توسط عایشه و حفصه و سوگند پیامبر بر اینکه هرگز عسل ننوشد را شأن نزول میدانند.(۴) برخی نیز شأن نزول را دیدار پیامبر صلیالله علیه وآله با ماریه در غیاب حفصه و درشتی کردن حفصه با پیامبر صلیالله علیه وآله و سوگند پیامبر صلیالله علیه وآله بر کنارهگیری از ماریه میدانند.(۵)
۲. از میان شأن نزول آیات فوق، آنچه مشهورتر و مناسبتر به نظر میرسد این است که: پیامبر صلیالله علیه وآله گاهی که نزد «زینب بنت جَحْش» (یکی از همسرانش) میرفت «زینب» او را نگاه میداشت و از عسلی که تهیه کرده بود خدمت پیامبر صلیالله علیه وآله میآورد، این سخن به گوش «عایشه» رسید، بر او گران آمد، میگوید: من با «حفصه» یکی دیگر از همسران پیامبر صلیالله علیه وآله قرار گذاشتیم هر وقت پیامبر صلیالله علیه وآله نزد یکی از ما آمد، فوراً بگوییم آیا صمغ «مغافیر» خوردهای؟! («مغافیر» صمغی بود که از درخت «عُرْفُط» تراوش میکرد و بوی بدی داشت). پیامبر صلیالله علیه وآله مقید بود که بوی نامناسبی از دهان یا لباسش شنیده نشود، بلکه بهعکس، اصرار داشت همیشه خوشبو و معطر باشد! به این ترتیب، روزی پیامبر صلیالله علیه وآله نزد «حفصه» آمد، او این سخن را به پیامبر صلیالله علیه وآله گفت، حضرت فرمود: من «مغافیر» نخوردهام، بلکه عسل نوشیدم و من سوگند یاد میکنم که دیگر از آن عسل ننوشم، ولی این سخن را به کسی مگو.(۶) اما او سرانجام این راز را افشا کرد و بعداً معلوم شد، اصل این قضیه توطئه بوده است، پیامبر صلیالله علیه وآله سخت ناراحت شد، آیات فوق نازل گشت و ماجرا را چنان پایان داد که دیگر اینگونه کارها در درون خانه پیامبر صلیالله علیه وآله تکرار نشود.
۳. طبق این نقلقولهای مختلف در شأن نزول، اگر ماجرای عسل خوردن پیامبر را شأن نزول بگیریم همانطور که آیتالله مکارم در تفسیر نمونه این را قبول کرده است دیگر جایی برای سؤال نمیماند چون اساساً داستان ماریه قبطه و نزدیکی و حسادت و این امور نبوده است؛ اما برفرض که بپذیریم شأن نزول آیه خلوت پیامبر صلیالله علیه وآله با ماریه باشد. روایتها متفاوت است. در یک روایت که از امام صادق علیهالسلام نقلشده چیزی از نوبت حفصه و ارتکاب خلاف اخلاق از سوی پیامبر صلیالله علیه وآله نیست. «عایشه و حفصه از خلوت پیامبر با ماریه اطلاع پیدا کردند و پیامبر قسم خورد که دیگر با ماریه نباشد و بعد آیه نازل شد که این قسم را با کفاره دادن بشکند».(۷) البته در تاریخ در جای خود ثابت است که ماریه قبطیه در ابتدا بهعنوان کنیز به پیامبر هدیه شد ولی بعداً پیامبر با ایشان ازدواج کرد و یکی از همسران پیامبر بود. پس اولاً پیامبر با یکی از همسرانش بوده که با توجه به شرایط اجتماعی آن دوران، این اتفاق نه خلاف عرف و نه خلاف اخلاق بوده است؛ و ثانیاً در این روایت حرفی از اینکه پیامبر در نوبت یکی دیگر از همسران با ماریه بوده باشد وجود ندارد.
۴. بله در یک روایت بحث ارتباط با ماریه در خانه حفصه و حسادت او آمده است(۸) اما این روایت از امام معصوم نیست و نقل از منابع اهل سنت است و در بیشتر منابع اهل سنت روایاتی که بهعنوان شأن نزول این آیات شریفه نقلشده یا بدون سند یا با سند ضعیف نقل شدهاند(۹) بهعلاوه در ادامه روایت، رازی که پیامبر(ص) با برخی زنانش در میان گذاشته مسئله خلافت ابوبکر و عمر است معلوم میشود اینگونه شأن نزولها ساخته و پرداخته افرادی است که میخواهند دلیل موجهی برای حقانیت خلافت ابوبکر و عمر بتراشند و در این راه از راههای گوناگون، ازجمله جعل حدیث استفاده کردهاند. علاوه بر اینکه پیامبری که بهعنوان الگو و اسوه اخلاق در قرآن معرفیشده است(۱۰) چگونه میتواند رعایت نوبت همسران را نکند، رعایت اخلاق را نکند و عدالت را زیر پا بگذارد و طبق برخی روایات ذکرشده در شأن نزول از حفصه یا عایشه حیا کند و برای راضی کردن ایشان چنین قسمی بخورد؟! همه این موارد با عصمت و عظمت و اخلاق و شأن پیامبر ناسازگار است و وقتی روایتی وجود دارد که این تبعات و مشکلات را ندارد یعنی همان روایت خوردن عسل، بهتر است این روایت را بهعنوان شأن نزول معتبر بدانیم.
نتیجه:
ماریه قبطیه بهعنوان کنیز به پیامبر اهدا شد ولی پیامبر با ایشان ازدواج کرد و از همسران پیامبر است. در مورد آیات ابتدایی سوره تحریم اختلافنظر در شأن نزول وجود دارد. برخی روایات این آیات را مربوط به خوردن عسلی خاص در منزل یکی از همسران دانسته که به خاطر بویش پیامبر بر خود تحریم کرد و برخی روایات بحث همراهی یا نزدیکی با ماریه قبطیه در منزل یکی از همسران را مطرح کرده که با بررسیها معلوم میشود که روایت از منابع اهل سنت است و در بیشتر منابع اهل سنت روایاتی که بهعنوان شأن نزول این آیات شریفه نقلشدهاند، بدون سلسله سند از ابن عباس و عمر نقل میکنند، اما برخی از منابع اهل سنت دارای سلسله سند میباشند و برخی از افرادی که در سلسله سند هستند تضعیف شدند. بهعلاوه در ادامه روایت، رازی که پیامبر(ص) با برخی زنانش در میان گذاشته مسئله خلافت ابوبکر و عمر است معلوم میشود اینگونه شأن نزولها ساخته و پرداخته افرادی است که میخواهند دلیل موجهی برای حقانیت خلافت ابوبکر و عمر بتراشند. در ضمن پیامبری که بهعنوان الگو و اسوه اخلاق در قرآن معرفیشده است رعایت نکردن نوبت همسران و بعد مرعوب شدن و حیا کردن و تحریم یک همسر برای خودش، با عصمت و عظمت و اخلاق و شأن پیامبر ناسازگار است و وقتی روایتی وجود دارد که این تبعات و مشکلات را ندارد یعنی همان روایت خوردن عسل، بهتر است این روایت را بهعنوان شأن نزول معتبر بدانیم و از آن روایات که ایجاد شبهه میکند صرفنظر کنیم.
منابع برای مطالعه بیشتر:
-نقد و بررسی دیدگاههای موجود درباره افشای راز پیامبر اعظم صلیالله علیه وآله در آیات ابتدایی سوره تحریم، سید علی حسینی فاطمی.
-همسران پیامبر، حسن عاشوری.
-کتاب زنان پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله و زنان با پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله، مرضیه محمد زاده
پینوشتها:
۱. سوره تحریم، آیه ۱.
۲. طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه تفسیر مجمعالبیان، تهران، فراهانی، چاپ: ۱، ج۲۵، ص۱۲۸.
۳. همان.
۴. همان.
۵. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ ق، ج۲، ص۳۷۵.
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ ۱۰، ۱۳۷۱ ه.ش، ج۲۴، ص۳۷۲.
۷. تفسیر قمی، همان.
۸. همان.
۹. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، محقق: ابو غده، عبدالفتاح، دارالبشائر الإسلامیه، چاپ اول، ۲۰۰۲ م، ج۳، ص۱۵۵.
۱۰. سوره احزاب، آیه ۲۱.