پرسش:
تکلیف کودکان و دیوانگان در آخرت چیست؟
پاسخ:
از اصول اعتقادی و مسلمات ما این است که پاداش و جزا به عمل شخص مربوط است:
«كُلُّ امْرِئٍ بِما كَسَبَ رَهینٌ [طور/۲۱] هر كسى در گرو كار خویشتن است.»
«وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى [نجم/۳۹] و اینكه: براى مردم پاداشى جز آنچه خود كردهاند نیست.»
البته تفضلات الهی و چند برابر شدن پاداش، وجود دارد. که باید دقت نمود این مساله منافاتی با ارتباط جزا و عمل ندارد. چون تفضلات الهی، خود شروطی دارد که این شروط با عمل شخص حاصل شده است:
«مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُولئِكَ لَهُمْ جَزاءُ الضِّعْفِ بِما عَمِلُوا [سبا/۳۷] كسانى كه ایمان بیاورند و عمل صالحى انجام دهند كه براى آنان پاداش مضاعف در برابر كارهایى است كه انجام دادهاند.»
اما در این جا سخن از کسانی است که مجال عمل نداشته اند. یا به دلیل مرگ به دوران بلوغ و رشد نرسیده اند و در طفولیت از دنیا رفته اند، یا اینکه از قوت عقلانی بهره مند نشده اند تا با آن به تشخیص برسند و عمل کنند.
درباره این اشخاص می توانیم در جواب کلی، به اصول اعتقادی خود مراجعه کنیم که خدای تعالی با عدالت درباره آن ها قضاوت خواهد نمود.
«وَ نَضَعُ الْمَوازینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً [انبیاء/۴۷] ما ترازوهاى عدل را در روز قیامت برپا مىكنیم پس به هیچ كس كمترین ستمى نمىشود.»
و اگر طالب جزئیات باشیم، باید به جستجو در روایات بپردازیم، که مطابق مفاد آن ها، خدای تعالی برای عده ای در روز قیامت، مجال امتحان فراهم می کند و طبق نتیجه آن، حکم می کند:
امام باقر علیه السّلام فرمود: «چون روز رستاخیز آید خداوند بر هفت گروه حجّت آورد:
۱- كودكان كه پیش از بلوغ از دنیا رفتهاند.
۲- كسانى كه در زمان فترت یعنى میان دو رسول بوده و از دنیا رفتهاند.
۳- پیران سالخورده كه پیغمبر را درك كرده ولى عقل خود را از دست داده بودهاند.
۴- بیخردان یا عقب افتادگان روانى.
۵- دیوانگان كه داراى عقل نبودهاند.
۶- كران كه حسّ شنوائى نداشتهاند.
۷- گنگها و لالهاى مادر زاد، هر كدام از این طوائف با خداوند عزّ و جلّ احتجاج نماید، فرمود: آنگاه خداوند عزّ و جلّ فرستادهاى بسوى آنان گسیل دارد و آتشى براى امتحان ایشان برافروزد پس بآنان فرمان دهد و گوید: پروردگار شما امر فرموده كه خود را در این آتش افكنید، پس هر كس در آتش جست آن آتش بر وى سرد و سلامت شود، و هر كس نافرمانى نمود بسوى آتش دوزخ رهسپارش كنند.»[۱]
[۱]. من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص: ۴۹۲.