آیا امام حسین(ع) با صلح امام حسن(ع) مخالف بود؟
در نقل های تاریخی همیشه امکان دورغ و فریبکاری وجود دارد. مگر آنکه نقل تاریخی به حد تواتر برسد (افراد بسیاری آن را نقل کنند که امکان تبانی آن ها وجود نداشته باشد) و این امکان همیشگی در دوران معاویه، خود را به صورت نمایان تری نشان می دهد! کافیست به همین دقت کنیم که وارونگی و دروغ و تزویر چقدر جدی بوده که در خطب نماز جمعه، امیرالمومنین (ع) را مورد لعن قرار می دادند! کسی که محبوبترین فرد نزد رسول خدا (ص) و جانشین بر حق او بوده است. بنابراین اصلا عجیب نیست که معاویه برای مبارزه با امام حسن (ع) سعی کند، دو دستگی در طرف مقابل خود را القاء کند.
از همین رو نقل هایی در تاریخ ثبت شده که مخالفت امام حسین (ع) با برادر خویش را القاء می کند:
بعنوان مثال از امام حسین(ع) نقل شده است که در اعتراض به برادر گفت: «به خدا پناه می برم از این که علی(ع) را در قبر تکذیب کرده و معاویه را تصدیق کنی![۱] همچنین از مدائنی نیزنقل شده است که حسین(ع) از پذیرفتن صلح امتناع کرد؛ تا اینکه برادرش با وی سخن گفت.[۲]
این در حالی است که اولا ادله عقلی برایمان یقین می آورد که امام حسین (ع) هیچ مخالفتی با برادر خویش نداشته، چون امام حسن (ع)، رهبر امام حسین (ع) بوده و از سویی نیز معصوم بوده است! پس چگونه ممکن است امام حسین (ع) علیرغم عصمت خویش، از رویه رهبر خویش تمرد کند و با امام معصوم خویش مخالفت کند؟
از سویی نیز امکان شناسایی جعلیات تاریخ، با تکیه بر منابع موثق تر و مطمئن تر تاریخی ممکن است که در این جا به مواردی از آن اشاره می کنیم:
الف: امام حسین (ع) بعد از شهادت برادر خویش، یازده سال در دوران معاویه، امامت امت را بر عهده داشتند و مطابق همان رویه برادرشان در برابر معاویه، عمل کردند.
ب: زمانی که شیعیان افراطی از موضع صلح ناراحت شدند،به سراغ امام حسین(ع) آمده و از او خواستند تا رهبری آنان را در دست گیرد. علی بن محمد بن بشیر همدانی می گوید: «همراه سفیان بن ابی لیلی به مدینه آمدیم وبر حسن بن علی(ع) وارد شدیم در حالی که مسیب بن نجبه و عده ای دیگر نزد او بودند.من به او گفتم: السلام علیک یا مذل المومنین. امام حسن(ع) فرمود: سلام بر تو: بنشین من مذل المومنین نیستم؛ بلکه معزالمومنین ام. من از صلح چیزی جز حفظ جان شما را نمی خواستم...». او می افزاید: ما به سراغ برادرش امام حسین(ع) رفتیم و او را از آنچه امام حسن(ع) گفته بود آگاه کردیم. امام حسین(ع) فرمود:«برادرم راست می گوید؛هر یک از شما تا وقتی این شخص(معاویه) زنده است در پلاس خانه خود باشد(تا ببینم چه می شود). اگر او مرد و شما زنده بودید امیدوارم که خداوند آن را برای ما پیش آورد که رشد ما در آن باشد و ما را به خود وانگذارد.[۳]
امام در برابر شخص دیگری که از وی خواسته بود تا دست به قیام بزند،فرمود:«اکنون عقیده من چنین نیست. خدای شما را رحمت کند،تا هنگامی که معاویه زنده است در خانه هایتان بمانید و از کاری که به شما ظنین شوند پرهیز کنید.[۴]
سیرۀ عملی امام حسین(ع) عدم اعتنا و بی توجهی به سخنان و اقداماتی بوده که ضمن آنها کوشیده شده تا وی را درباره موضع برادرش به مخالفت کشانده و او را بعنوان رهبر شیعیان عراق معرفی کند. او تا پایان زندگی امام حسن(ع) در کنار برادرش بوده و همانند او در مدینه زیست. حتی پس از شهادت برادر نیز، طی یازده سال همان موضع را داشت.این سیره نشان می دهد که او هیچگونه مخالفتی با مسألۀ صلح نداشته است.
ج) امام حسین (ع) نیز مانند برادر خویش پس از ماجرای صلح، از کوفه به مدینه آمده و در آن جا زندگی می کنند و در کنار برادر خویش می مانند.
[۱]- ترجمة الامام الحسن(ع)، ابن عساکر،ص۱۷۸.
[۲]- البدایة النهایة،ابن کثیر، ج۸ص۲۶؛ اسدالغابة، ابن اثیر؛ ج۲ص۲۰
[۳]- انساب الاشراف، بلاذری، ج۱ص۱۵۰؛ اخبارالطوال، ابوحنیفه دینوری، ص۲۲۱؛ الامامة و السیاسة؛ ابن قتیبه دینوری، ج۱ص۱۸۷.
[۴]- اخبارالطوال، ص۲۲۲.
منابع: به نقل از حیات فکری وسیاسی امامان شیعه(ع)، رسول جعفریان