از قرآن می توان در مراتب کوناگونی بهره گرفت. حتی نگاه کردن به خط قرآن نیز انسان را بهره مند می کند،
«وَ النَّظَرُ فِی الصَّحِیفَةِ یَعْنِی صَحِیفَةَ الْقُرْآنِ عِبَادَة؛[۱] از رسول خدا (ص) شنیدم میفرمود: نگاه بصحیفه یعنى صحیفه قرآن عبادت است.»
پس طبیعتا خواندن آن به زبان های دیگر (ترجمه) نیز بهره هایی به دنبال دارد. اما کامل ترین بهره ها، با تلاوت آیات به همان شکل اولیه و اصلی (عربی) حاصل می شود.
روح و محتواى هر پیام و سخنى در قالب زبان خاص خود، عمیقتر درك مىشود تا زمانى كه به زبانهاى دیگر برگردانده شود این قاعده حتی در حد شعر حافظ و سعدی نیز جاری است. و حتی عده ای معتقدند که ترجمه امکان ندارد. چون نمی توان تمام ظرایف و خصوصیات یک لغت را در لغت دیگر بیان کرد. و عوض شدن ظرف کلام، تغییراتی در آن ایجاد می کند.
این قاعده در قرآن بسیار پررنگ تر است. چون یکی از وجوه اعجاز قرآن فصاحت و بلاغت آن است که هیچ بشری نمی تواند مانند آن ایجاد کند. و فصاحت و بلاغت امری است که اثر خود را در روح انسان می گذارد اگر چه انسان قواعد و زیره کاری های یک بیان را به طور آگاهانه نداند.
علاوه بر آن که تشویق و ترغیب بر استفاده از همان الفاظى كه جبرئیل بر پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله نازل فرموده، یكى از شیوه هاى حفظ قرآن از تحریف است چنان كه وقتى مطلبى نزد همگان با یك قرائت معین به اثبات رسیده باشد، تحریف آن مشخص خواهد شد. از این رو در تاریخ اسلام وقایعى نقل شده است كه مسلمین حتى نسبت به جا به جایى یا حذف یك «واو»، حساسیت نشان مى دادند.
البته باید توجه نمود که تلاوت قرآن با توجه به معانی آن باشد و کسی که زبان عربی نمی داند، بهتر است همزمان از عبارت عربی و ترجمه استفاده کند.
[۱]. بحار الأنوار ج۷۱، ص۷۳.