قرآن داروخانه ای است که برای تمام مریضی ها ما، داروی مناسب دارد و کسی که با قرآن انس دارد و تلاوت زیاد او را به تسلط رسانده، در هنگام هر مرض می داند که باید از کدام دارو استفاده کند:
«وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْءَانِ مَا هُوَ شِفَآءٌ وَ رَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِین؛[اسرأ/۸۲] و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براى مؤمنان، نازل مى كنیم.»
«قَدْ جَآءَتْكُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَشِفَآءٌ لِّمَا فِی الصُّدُورِ؛[یونس/۵۷] از سوی پروردگارتان اندرز و شفا دهنده دلها نازل شد.»
امام علی(ع) میفرماید: «از این كتاب بزرگ آسمانی برای بیماریهای خود شفا بخواهید و برای حل مشكلاتتان از آن یاری بطلبید؛ چرا كه در این كتاب درمان بزرگترین دردهاست: درد كفر و نفاق و گمراهی و ضلالت.»[۱]
البته این ضرورت برای کسی که متوجه پوشیده بودن امراض روحی است و به ضرورت سلامت روحی پی برده، واضح تر است. و الا بعضی متوجه مرض های روحی نیستند تا آنجا که این مرض ها مانند سرطان پیشرفت کند و زمانی متوجه آن شوند که کار از کار گذشته است. و همچنین عده ای تنها زندگی زودگذر و فانی دنیا را می طلبند و برای آنها جنبه متعالیشان اصلا اهمیتی ندارد و خود را در همین هفتاد سال محبوس کرده اند و مرگ را پایان کار می دانند، بنابراین آن ها نیز احساس نیاز به قرآن نمی کنند.
در حالی که اگر کسی سالک به سمت خدای متعال باشد، هر لحظه نیازش نسبت به قبل گسترده تر می شود، چرا که قرآن مراتب مختلفی از هدایت را دارد.
«أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ؛[بقره/۱۸۵] ماهِ رمضان است ماهى كه قرآن، براى راهنمایى مردم نازل شده.»
«هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ؛[اعراف/۲۰۳] مایه هدایت و رحمت است براى جمعیّتى كه ایمان مى آورند.»
«ذلِكَ الْكِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقینَ؛[بقره/۲] آن كتاب با عظمتى است كه شك در آن راه ندارد و مایه هدایت پرهیزكاران است.»
«هُدىً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنینَ؛[لقمان/۳] مایه هدایت و رحمت براى نیكوكاران است.»
هدایت ناس با هدایت مومن، با هدایت متقی و با هدایت محسن فرق می کند و برای سالک هر لحظه هدایت بیشتر از قبل می شود:
«وَ یَزیدُ اللَّهُ الَّذینَ اهْتَدَوْا هُدىً؛[مریم/۷۶] (امّا) كسانى كه در راه هدایت گام نهادند، خداوند بر هدایتشان مى افزاید.»
البته می توانیم از تاثیر تلاوت قرآن در کاهش اضطراب ها و استرس ها بگوییم. از تاثیر قرآن بر ابعاد مختلف تمدن و علم و ادبیات و ... بگوییم. اما همه این ها برای کسانی پررنگ است، که قرآن را نه برای زندگی جاودان و بی انتها، بلکه بیشتر برای زندگی مادی و فانی می طلبند.
در حالی که اگر کسی ارزش قلب خود را بداند، می فهمد که این جلا دهنده، چقدر عظیم است:
«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ لَتَصْدَأُ كَمَا یَصْدَأُ الْحَدِیدُ وَ إِنَّ جَلَاءَهَا قِرَاءَةُ الْقُرْآن؛[۲] رسول خدا فرمود كه همانا این دلها زنگار میگیرد همان طورى كه آهن زنگار میگیرد و همانا جلوهى دلها بخواندن قرآنست.»
[۱]. ترجمه نهجالبلاغه، محمّد دشتی، خ ۱۷۶، ص ۳۳۲ـ۳۳۴، افق فردا.
[۲]. إرشاد القلوب إلى الصواب، ج۱، ص: ۷۸.
خواندن قرآن چه تاثیراتی در زندگی انسان می تواند داشته باشد؟
موضوع: