عصمت به نیروی بازدارنده از معصیت و گناه گفته میشود كه این صفت راسخه در انسان از ارتکاب هر گونه گناه و خطا جلوگیری می کند «صفة للانسان یمتنع بسببها من فعل المعاصی و لایمتنع منعه بدونها...»[۱] که حیطه های مختلفی دارد و بعضی از مراتب آن برای همگان قابل دسترسی است که اصطلاحا به آن اکتسابی می گویند. یعنی هر کسی می تواند تا مرحله ای رشد کند که از ارتکاب هر گونه گناهی مبرا باشد. اما بعضی از حیطه های عصمت همگانی نیست. مثل طهارت آباء، دور بودن از هر گونه مریضی و نظیر آن که سبب تنفر می شود، عصمت در دوران کودکی، مصون بودن از هر گونه خطای غیر عمدی در بیان دستور الهی و ... .
پس این مقام نیز مثل سایر مقامات معنوی دارای مراتب و مدارج است، عالیترین درجه عصمت در انبیاء الهی[۲] و اولیاء و اوصیای آنهاست و این نیروی معنوی در آنها در مرتبه ای افزون از تمام انسانهاست، و از عقاید شیعه اثنی عشری كه قائل به امامت دوازده امام به عنوان جانشین پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ هستند این است كه پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله ـ و جانشینانش دارای مقام عصمت ذاتی فوق العاده هستند كه از هر خطائی مصون و محفوظند.[۳]
شیعه درباره عصمت قائل است كه ۱۴ نفر دارای عصمت مطلق در تمام مراتب و مراحل عصمت هستند. كه آن ۱۴ نور پاک عبارتند از شخص پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله ـ و دخترش فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ و علی بن ابیطالب (علیه السلام) و امام حسن و امام حسین ـ علیهم السلام ـ از عصمت الهی برخوردارند و از اولاد امام حسین، علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و حجة ابن الحسن ـ علیهم السّلام ـ که دلایل عقلی و نقلی زیادی اثبات کننده این عصمت است.
اما غیر این ۱۴ نور پاک، باقی افراد عصمتشان در رسیدن به مرحله ترک تمام گناهان است. بنابراین حضرت فاطمه معصومه ـ سلام الله علیها ـ دختر امام موسی كاظم ـ علیه السّلام ـ در زمره آن معصومین چهارده گانه مورد نظر شیعه نیست و عصمتی كه آن حضرات و سایر افراد از جمله حضرت عباس ـ علیه السّلام ـ و حضرت زینب كبری ـ سلام الله علیها ـ برخوردارند غیر از عصمتی است كه به سبب نص پیامبر اكرم و دلالت تصریحی و تأویلی قرآن اثبات میشود.
اثبات این مقام هیچ استبعادی ندارد. تا آنجا که بعضی از علما نیز بدان رسیده اند و در نقل حالتشان گفته شده است که حتی یک مباح انجام نمی دهند!
پی نوشت:
[۱]. كمال الدین میثم بحرانی، قواعد المرام فی علم الكلام، چاپ دوم، قم، مكتبه آیت الله العظمی المرعشی النجفی، ۱۴۰۶، ص ۱۲۵.
[۲]. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، چاپ پنجم، تهران، رجاء امیركبیر، ۱۳۷۰، ج ۱، ص ۱۹۲ و ج ۲، ص ۱۸۷. مرحوم علامه در ج ۴ در اثبات عصمت اولوالامر (ائمه اثنیعشر) ادله متقن آورده است. ص ۵۷۰.
[۳]. محمدحسین آل كاشف الغطاء، اصل الشیعه و اصولها، چاپ اول، بیروت، مؤسسه اعلمی للمطبوعات. ۱۴۰۲، ص ۶ ـ ۶۳ـ ۵۹ و میثم بحرانی، پیشین، ص ۱۲۶.