پرسش:
من نقاشم و دارم تمرین میکنم که نقاش حرفه ای بشم ولی یک فکری من را اذیت میکند، و آن اینکه در آخرت هم این حرفه ادامه دارد؟ اگر آنجا نتوانم نقاشی بکشم چی؟ اینجا این همه زحمت بکشم،تلاش کنم حرفه ای بشوم، بعد دو روز دیگه میمیرم و همه چی تمام؟
پاسخ:
در این خصوص به دو نکته باید توجه بفرمایید:
نکته اول:
فکر شما اتفاقا فکر بلند و درستی است، اما این منحصر در نقاشی نیست، همه علوم و مهارت ها اینچنین است. غیر از علوم و معارف توحیدی و شناخت خداوند، سایر علوم فقط تا لحظه مرگ به درد می خورند. پزشکی، مکانیک، اقتصاد، جغرافیا، تاریخ، شیمی، فیزیک و حتی فقه و احکام تکلیفی همه فقط برای دنیا هستند، و در آخرت دیگر کارایی ندارند.
آنچه که به درد آخرت می خورد به کارگیری این علوم است. اگر کسی این علوم را در راه خدا و دین به کار گرفت اجر و بهره آن را خواهد برد، مثلا یک پزشک اگر علمش را برای درمان مخلوقات به نیت رضایت خدا به کار بگیرد پاداش آن را از خود خداوند خواهد گرفت. در مورد نقاشی هم همینطور است اگر کسی از هنر نقاشی برای گسترش دین و تعالیم دینی استفاده کند، این زحماتش هدر نرفته است بلکه برای او ذخیره خواهد شد، همانطور که برخی از اساتید نقاشی آثار ماندگاری از خود بر جای گذاشته اند.
بنابراین مرگ هرگز نباید مانع رشد حرفه ها و علوم دنیوی شود، بلکه به آنها جهت می دهد، و باید با جدیت این علوم و حرفه ها را در دنیا دنبال کرد، همانطور که در روایتی که از پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امام علی(علیه السلام) و امام حسن(علیه السلام) نقل شده است، می فرمایند: «اعْمَلْ لِدُنْيَاكَ كَأَنَّكَ تَعِيشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لآِخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَدا؛ چنان برای دنیایت کار کن که انگار تا ابد زنده هستی، و چنان برای آخرتت کار کن که انگار فردا خواهی مُرد»(1)
نکته دوم:
طبق آنچه که از آیات قرآن برداشت می شود نعمت های بهشتی محدودیتی نداشته و در گرو خواست و اراده انسان است، یعنی هرچه انسان بخواهد به او می دهند: «لَهُمْ ما يَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِم؛ هر آنچه بخواهند برایشان نزد پروردگارشان فراهم است»(2) بنابراین هر تصویری را که انسان اراده کنید میتواند خلق کند، آنجا همه چیز خیلی پیشرفته تر از دنیاست، اما با این حال قطعا حزن و اندوهی در بهشت راه ندارد و اگر واقعا خواهان کشیدن نقاشی باشید در اندوه آن نخواهید ماند و به شما داده خواهد شد.
پی نوشت ها:
1.صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ دوم، 1413، ج3، ص156.
2. شوری:22/42.