پرسش:
چگونه می توان قائل به شنوایی اموات بود در حالی که از نصوص دینی نه تنها چنین امری استفاده نشده؛ بلکه پذیرش آن نیز به معنای اطلاع از غیب است؟
پاسخ:
در پاسخ به این سؤال می بایست به نکاتی توجه نمود:
1) بر اساس آیات قرآن کریم فرا سوی حیات مادی انسان حیات برزخی قرار داشته و انسان با مرگ نیست و نابود نشده؛ بلکه حقیقت او که روح و نفس اوست از عالمی به عالمی دیگر منتقل شده و انسان بر اساس عملکرد خویش جزا می بیند. (1)
بر این اساس هر چند با مرگ ارتباط روح انسان با جسد عنصری او قطع شده؛ اما بر اساس ادله ی قطعی روایی، اصل شنوایی اموات امری ثابت است، که چنین امری تنها با توجه به قوای روح حاصل بوده و ظهور و بروز آن نیز مبتنی بر درجات ایمانی افراد است؛ چنانکه بالاترین درجه ی آن مربوط به مقام علمی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و اولیای معصومین (علیهم السلام) است. (2)
2) بر اساس نصوص دینی دو گونه اطلاع برای اموات بیان شده است. یکی اطلاع از حال زندگان که در روایات تصریح شده که چنین اطلاعی به اندازه ی مقام و منزلت انسان در برزخ است.(3) و دیگری شنوایی در حیطه ی قبرستان که در روایات به شکل خاص و عام برای اموات بیان شده است. (4)
در میان روایات مربوط به شنوایی اموات دو دسته دارای عمومیت بوده و مختص به زمان خاصی نبوده که این دو دسته عبارتند از:
الف) تشریع سلام به اهل قبور و دستور به زیارت آنان از سوی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
بر اساس روایاتی که از پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) روایت شده است آنحضرت به هنگام ورود به قبرستان به اهل قبور سلام داده وآنرا به اصحاب خویش تعلیم فرموده اند(5) که چنین امری از دیدگاه همهی مذاهب فقهی به عنوان سنتی قطعی و امری مستحب تلقی شده است. (6)
«مسلم بن حجاج» در کتاب «صحیح» خود از طریق «عایشه» روایت میکند که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به هنگام نیمه شب به قبرستان رفته و خطاب به اهل قبور میفرمودند: «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ دَارَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ، وَأَتَاكُمْ مَا تُوعَدُونَ غَدًا، مُؤَجَّلُونَ، وَإِنَّا، إِنْ شَاءَ اللهُ، بِكُمْ لَاحِقُونَ، اللهُمَّ، اغْفِرْ لِأَهْلِ بَقِيعِ الْغَرْقَدِ»؛ (7) «درود بر شما اى ساكنان خانه افراد با ايمان! آنچه به وقوع آن در آينده وعده داده شده ايد، سراغ شما آمد و شما ميان مرگ و روز رستاخيز بهسر مىبريد. ما نيز به خواست خدا به شما خواهيم پيوست. پروردگارا، اهل بقيع غرقد را بيامرز».
ب) زیارت قبور شهدای احد
«حاکم نیشابوری» در کتاب «مستدرک» خویش بر «صحیحین» روایت نموده که پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) در مورد شهدای احد فرمودند: «...أَشْهَدُ أَنَّ هَؤُلَاءِ شُهَدَاءُ عِنْدَ اللَّهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، فَأْتُوهُمْ وَزُورُوهُمْ، وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَا يُسَلِّمُ عَلَيْهِمْ أَحَدٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ إِلَّا رَدُّوا عَلَيْهِ»؛ (8) «گواهی میدهم که اینان در نزد پروردگار در روز قیامت شهید و گواه بوده؛ پس به سوی آنها بیایید و آنها را زیارت کنید. قسم به خدایی که جانم در دست اوست تا روز قیامت هیچکس بر آنان سلام نمیدهد، جز آنکه آنان جواب سلام او را میدهند».
3) با توجه به مطالب فوق جمهور علمای اهل سنت قائل به شنوایی اموات بوده و انکار چنین مساله ای به صورت مطلق نیز قائلی نداشته؛ هر چند رویکرد وهابیان در انکار حداکثری چنین مساله ای است که چنین امری مخالف ادله ی قطعی روایی است. (9)
4) «ابن تیمیه» که خود امام جریان فکری سلفیه است در رابطه با روایات مربوط به شنوایی اموات می نویسد:
«به اسناد و طرق مختلف در «صحیحین» ثابت شده که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) به سلام دادن به اهل قبور امر می نمود و میفرمود: بگویید سلام بر شما ای اهل سرزمین مسلمانان و مؤمنان! و ما به خواست خدا به شما خواهیم پیوست. خداوند! کسانی را که پیش از ما و شما رفتهاند و کسانی که پس از ما خواهند رفت، بیامرزد. برای خودمان و شما عافیت را خواستاریم ... پیامبر (صلی الله علیه وآله) با این جملات، مردگان را مخاطب خویش قرار داده و خطاب نیز در صورتی درست است که مخاطب بشنود. همچنین، «ابنعبدالبر» از پیامبر (صلی الله علیه وآله) نقل می کند که آن حضرت فرمودند: «مردی نیست که بر قبر برادر مؤمنش که در دنیا او را می شناخته بگذرد و بر او سلام دهد، مگر اینکه خداوند روح را به میّت باز می گرداند تا پاسخ سلام او را بدهد. (10)
5) همچنین با توجه به روایات مشخص می گردد که چنین ادراکی مربوط به زمان ابتدایی دفن اموات آنچنان که وهابیان گمان می برد نخواهد بود؛ بلکه صریح روایات صحیح بیانگر شنوایی اهل قبرستان و مردگان در قبر و صریح روایتی که در مورد شهدای احد بیان گردیده بیانگر شنوایی آنان تا موقف قیامت است.
با توجه به مطالب فوق:
اعتقاد به شنوایی اموات در حیطه ی مذکور در روایات امری مبتنی بر اخبار صحیح و صریح بوده که انکار آن از سوی کسانی که دیدگاه سلفیه را پذیرفته مخالف مبنای نص گرایی آنان است. همچنین چنین اعتقادی به منزله ی اطلاع از غیب نیست؛ بلکه مفاد روایات فریقین است که نظر جمهور عالمان اهل سنت نیز بر آن تعلق یافته است.
پی نوشت ها:
- المؤمنون/99؛ البقرة/154؛ آل عمران/169، و...
- البزار، مسند البزار المنشور باسم البحر الزخار، مکتبة العلوم والحکم، بی تا، ج5، ص308، ح1925.: «حَيَاتِي خَيْرٌ لَكُمْ تُحَدِّثُونَ وَنُحَدِّثُ لَكُمْ، وَوَفَاتِي خَيْرٌ لَكُمْ تُعْرَضُ عَلَيَّ أَعْمَالُكُمْ فَمَا رَأَيْتُ مِنَ خَيْرٍ حَمِدْتُ اللَّهَ عَلَيْهِ، وَمَا رَأَيْتُ مِنَ شَرٍّ اسْتَغْفَرْتُ اللَّهَ لَكُمْ»؛ ابن مندة، الفوائد، الناشر: مكتبة القرآن – القاهرة، عدد الأجزاء: 1، ص82،ح56.: «مَنْ صَلَّى عَلَيَّ فِي يَوْمِ جمعة وليلة جمعة مِائَةً مِنَ الصَّلاةِ قَضَى اللَّهُ تَعَالَى لَهُ مِائَةَ حَاجَةٍ سَبْعِينَ مِنْ - حَوَائِجِ الآخِرَةِ وَثَلاثِينَ مِنْ حوائج الدنيا ووكل اللَّهُ بِذَلِكَ مَلَكًا يُدْخِلُهُ عَلَيَّ قَبْرِي كَمَا تُدْخَلُ عَلَيْكُمُ الْهَدَايَا إِنَّ عِلْمِي بَعْدَ مَوْتِي كَعِلْمِي في الآخرة»؛ هر کس که در شب و روز جمعه صد بار بر من صلوات بفرستد، خداوند متعال صد حاجت او را برآورده میسازد که هفتاد حاجت از حوائج دنیا و سی حاجت از حوائج آخرت است و خداوند فرشتهای را مامور ساخته که آن صلوات را بر من وارد سازد؛ همچنان که هدایای دیگران بر شما وارد میشود. همانا علم من بعد از وفاتم همچون علمم در آخرت میباشد».
- كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي(ط - دار الحديث)، 15جلد، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، سازمان چاپ و نشر - ايران - قم، چاپ: 1، 1430 ه.ق،ج5، ص570، ح1.: عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِيِّ:عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ، قَالَ: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيَزُورُ أَهْلَهُ، فَيَرى مَا يُحِبُّ، وَ يُسْتَرُ عَنْهُ مَا يَكْرَهُ؛ وَ إِنَّ الْكَافِرَ لَيَزُور أَهْلَهُ، فَيَرى مَا يَكْرَهُ، وَ يُسْتَرُ عَنْهُ مَا يُحِبُّ». قَالَ: «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَزُورُ كُلَّ جُمْعَةٍ، وَ مِنْهُمْ مَنْ يَزُورُ عَلى قَدْرِ عَمَلِه».
- «مَا مِنْ أَحَدٍ مَرَّ بِقَبْرِ أَخِيهِ الْمُؤْمِنِ كَانَ يَعْرِفُهُ فِي الدُّنْيَا فَسَلَّمَ عَلَيْهِ إِلَّا عَرَفَهُ وَرَدَّ عَلَيْهِ السَّلَامَ». (ابن عبدالبر، الاستذکار، دار الكتب العلمية، ج1، ص185)؛ «إِذَا مَرَّ الرَّجُلُ بِقَبْرٍ يَعْرِفُهُ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ رَدَّ عَلَيْهِ السَّلَامَ وَعَرَفَهُ وَإِذَا مَرَّ بِقَبْرٍ لَا يَعْرِفُهُ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ رَدَّ عَلَيْهِ السَّلَامَ». (البيهقي، شعب الإيمان، مكتبة الرشد للنشر والتوزيع بالرياض بالتعاون مع الدار السلفية ببومباي بالهند، ج11، ص473، ح8857).
- ابن تیمیة، الفتاوی الکبری، دار الكتب العلمية ، ج3، ص39: «كَانَ النَّبِيُّ(صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ) يَزُورُ أَهْلَ الْبَقِيعِ، وَيَزُورُ شُهَدَاءَ أُحُدٍ، وَيُعَلِّمُ أَصْحَابَهُ إذَا زَارُوا الْقُبُورَ أَنْ يَقُولُوا: السَّلَامُ عَلَيْكُمْ دَارَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ، وَإِنَّا إنْ شَاءَ اللَّهُ بِكُمْ لَاحِقُونَ، يَرْحَمُ اللَّهُ الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنَّا وَمِنْكُمْ وَالْمُسْتَأْخِرِينَ، نَسْأَلُ اللَّهَ لَنَا وَلَكُمْ الْعَافِيَةَ. اللَّهُمَّ لَا تَحْرِمْنَا أَجْرَهُمْ، وَلَا تَفْتِنَّا بَعْدَهُمْ، وَاغْفِرْ لَنَا وَلَهُمْ».
- الموسوعة الکویتیة، وزارة الأوقاف والشئون الإسلامية – الكويت، ج25، ص58.
- مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، دار إحياء التراث العربي – بيروت، عدد الأجزاء: 5، ج2، ص669، بَابُ مَا يُقَالُ عِنْدَ دُخُولِ الْقُبُورِ وَالدُّعَاءِ لِأَهْلِهَا، ح974.
- الحاکم النیسابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، دار الكتب العلمية – بيروت، ج2، ص271، ح2977: «... رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله): «أَشْهَدُ أَنَّ هَؤُلَاءِ شُهَدَاءُ عِنْدَ اللَّهِ یوْمَ الْقِیامَةِ، فَأْتُوهُمْ وَ زُورُوهُمْ، وَالَّذِی نَفْسِی بِیدِهِ لَا یسَلِّمُ عَلَیهِمْ أَحَدٌ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ إِلَّا رَدُّوا عَلَیهِ» (هَذَا حَدِیثٌ صَحِیحٌ عَلَی شَرْطِ الشَّیخَینِ، وَ لَمْ یخَرِّجَاهُ)».
- ر.ک: ر.ک: القُصَیر، أحمد بن عبدالعزیز بن مُقْرِن، الأحادیثُ المُشْکلَةُ الواردةُ فی تفسیر القرآنِ الکریم (عَرْضٌ وَدِراسَةٌ)، المملکة العربیة السعودیة: دار ابن الجوزی للنشر والتوزیع، الطبعة الأولی، 1430، ص356: «و هذا مذهب الجمهور من العلماء حیث ذهبوا إلی إجراء الأحادیث التی فیها إثبات السماع علی ظاهرها و عمومها، و قالوا: إنَّ المیت بعد موته یسمع کلام الأحیاء و یشعر بهم. و هو اختیار جمع من المحققین، کابن حزم، والقاضی عیاض، والنووی، و شیخ الإسلام ابن تیمیة، وابن القیم، والحافظ ابن کثیر»؛ الالبانی، الآیات البیّنات، مکتبة المعارف للنشر والتوزیع، مقدمة، ص37.
- ابن تیمیة، أحمد بن عبدالحلیم، مجموع الفتاوی، مجمع الملك فهد لطباعة المصحف الشريف، المدينة النبوية، المملكة العربية السعودية ، ج24، ص363.: «وَ قَدْ ثَبَتَ عَنْهُ فِی الصَّحِیحَینِ مِنْ غَیرِ وَجْهٍ أَنَّهُ کانَ یأْمُرُ بِالسَّلَامِ عَلَی أَهْلِ الْقُبُورِ. وَ یقُولُ: «قُولُوا السَّلَامُ عَلَیکمْ أَهْلَ الدِّیارِ مِنْ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُسْلِمِینَ، وَ إِنَّا إنْ شَاءَ اللَّهُ بِکمْ لَاحِقُونَ، وَ یرْحَمُ اللَّهُ الْمُسْتَقْدِمِینَ مِنَّا وَ مِنْکمْ وَالْمُسْتَأْخِرِینَ، نَسْأَلُ اللَّهَ لَنَا وَ لَکمْ الْعَافِیةَ، اللَّهُمَّ لَا تَحْرِمْنَا أَجْرَهُمْ، وَ لَا تَفْتِنَّا بَعْدَهُمْ، وَاغْفِرْ لَنَا وَ لَهُمْ» فَهَذَا خِطَابٌ لَهُمْ، وَ إِنَّمَا یخَاطَبُ مَنْ یسْمَعُ. وَ رَوَی ابْنُ عبدالْبَرِّ عَنْ النَّبِی (صلی الله علیه وآله) أَنَّهُ قَالَ: «مَا مِنْ رَجُلٍ یمُرُّ بِقَبْرِ رَجُلٍ کانَ یعْرِفُهُ فِی الدُّنْیا فَیسَلِّمُ عَلَیهِ إلَّا رَدَّ اللَّهُ عَلَیهِ رُوحَهُ حَتَّی یرُدَّ عَلَیهِ السَّلَامَ».
http://askdin.com/comment/1046470#comment-1046470