برهان های اثبات خدا قانع کننده نیستند؟

پرسش: چرا هیچ کدام از برهان های اثبات خدا قانع کننده نیستند؟! بعضی ا زاین براهین(مثل برهان علیت و صدیقین مثلا) حتی لزوما نتیجه استدلالشون، وجود خدای "شخص وار و آگاه و ..."(ابراهیمی) نیست! بحث درباره این هم مستلزم نقد همه استدلال ها و احتمالا اوردن استدلال های مخالفه، که خب خیلی طولانیه. با اینحال، یه چیز مشکوکی توی خدای شخص وار وجود داره: گفته میشه که خدا، مبداء و بنیاد همه چیه و از هر چیزی قدیمی تره. در حالی که ما همیشه میبینیم و انتظار داریم که با عقب رفتن در زمان، باید به چیزای ساده برسیم(مثلا تک سلولی و اتم و ...)، ولی چجوریه که مبداء جهان(خدا) از همه پیچیده تر و عجیب تره، در حالی که بعدش دوباره از چیزای ساده شروع میکنه و میرسه به پیچیده(خلق و تکامل جهان)؟ یجور شکاف بی دلیل و غیر قابل انتظار این وسط وجود داره. چرا همه سیستم های پیچیده و پیشرفته از ساده تکامل پیدا میکنن، اما خدا استثناست؟ این با چی توضیح داده میشه؟ وجود همچین شکاف و سوالی، یه تهدید برای این نظریه ست.
+ اینم باید در نظر گرفت که کلا "خدا"، "روح" و نظیر این امور، ویژگی های خیلی عجیب و تصورناپذیر و آزمایش ناپذیری بهشون نسبت داده میشه، که صلاحیتشونو زیر سوال میبره. در حالی که ما به دنبال مدل های مستدل، واضح و قابل آزمایشیم.

 

 

 

پاسخ:

مسئله ای که مطرح کردید این هست که

 

اولا: این براهین خدای شخص وار را اثبات نمیکند.

 

ثانیا: چطور خدای شخص وار میتواند منشأ همه چیز باشه و از همه چیز قدیمی‌تر. هرچه به عقب میرویم باید بهموجودات ساده تر و بسیط تری برسیم در حالیکه خدای مورد نظر ادیان و این استدلالها، از همه پیچیده تر و عجیب تر هست.

 

اینک به هر دو سوال میپردازیم.

 

 

 

اما سوال نخست. خروجی براهین اثبات خدا

 

در مورد نحوه وجود خداوند و اینکه شخص وار هست یا غیر شخص وار، تلقی های متعددی وجود دارد، اما تلقی رایج میان فلاسفه اسلامی و متکلمان و به صورت کلی دینداران، تلقی خدای شخص وار هست. خدای شخص واری که جهان را ایجاد کرده است(با واسطه یا مستقیم). منبع حیات همه موجودات و قدیم و ازلی است و ... برهان علیت همین را میگوید، صدیقین همین را میگوید و همچنین سایر براهینی که در عرف فلسفه اسلامی مطرح میشود. البته اینکه چنین ادعایی درست است یا خیر، نیازمند بررسی تمامی براهین و استدلالهای موجود و مطرح در این زمینه است که کاری است جداگانه و مفصل. در صورتی که علاقه وجوددارد، میشود برای هر یک از استدلالهای مطرح شده، این سوال را مطرح و جداگانه بررسی کرد.

 

 

 

اما سوال دوم. چگونگی امکان علیت یک موجود پیچیده نسبت به موجودات بسیط

 

این سوال، ناشی ازیک سری برداشت نادرست و یک تعمیم نارواست.

 

الف.: خداوند موجودی است غیر بسیط و پیچیده.

 

ب: هر موجودی، مسبوق به موجودی بسیطتر از خودش هست.

 

ج: علیت موجود پیچیده و عجیب و غریب نسبت به موجودی مادی، مشکل دارد.

 

د: شکاف بین خدا و موجودات(بین موجودی پیچیده وموجودات ساده) چگونه ممکنه. این تهدیدی برای نظریه های ع لمی است.

 

این چند نکته در ابهام دوم شما مطرح است. در حالیکه

 

اولا: اینکه هر موجودی، مسبوق به نسخه ای ساده تر از خودش بوده و موجودات به مرور پیچیده تر میشوند قانون مسلم و قطعی نیست.

 

ثانیا: برفرض که این فرضیه، بتواند شواهد مورد نظر خود را به دست بیاورد و در علوم طبیعی قابل اعتنا باشد، ربطی به موجودات غیر مادی ندارد.بنابراین موجودی که خودش مادی نیست( در این بحث، یعنی خداوند) مشمول این قاعده یا ایده نمیشود.

 

 

 

از سوی دیگر، نحوه وجود خداوند با موجودات مادی متفاوت است. موجودات مادی، به دو صورت کلی بسیط و مرکب هستند و هر دو در این اشتراک دارند که وجودشان و اجزایی که دارند یا ندارند از سنخ مادی هست یا باید باشد. اما موجودات غیر مادی از سنخ دیگری هستند. این موجودات هم اگرچه بسیط و مرکب دارند ولی نحوه بساطت و ترکیب در آنها کاملا متفاوت است. ترکیب در این موجودات، ترکیب از اجزای مادی نیست بلکه ترکیب از وجود و عدم، وجود و ماهیت، اجزای عقلی و اموری از این دست هست. بنابراین مقایسه بین موجودات مادی بسیط ومرکب و وجود خداوند کاملا اشتباه هست و وجود خداوند، وجودی است:

 

نخست: بسیط هست نه مرکب. مگر اینکه منظور شما از پیچیده، وجود مبهم و ناشناخته باشد.

 

دوم: بساطت آن با بساطت موجودات مادی تفاوت دارد.

http://askdin.com/comment/1040289#comment-1040289