سؤال:
چرا بايد دو پيامبر بزرگ از مردم گدايي كنند؟ مگر نبايد براي سفرشان درست برنامهريزی میكردند؟! آيا حادثه براي توشه سفر آنها پيش آمده كه مجبور به طلب غذا از اهالي شهر شدند؟ آيا قرآن نبايد به اين حادثه اشاره مینمود تا پاسخ اين شبهه داده میشد؟
خداوند در آیه «فَانْطَلَقا حَتَّى إِذا أَتَيا أَهْلَ قَرْيَةٍ اسْتَطْعَما أَهْلَها فَأَبَوْا أَنْ يُضَيِّفُوهُما فَوَجَدا فيها جِداراً يُريدُ أَنْ يَنْقَضَّ فَأَقامَهُ قالَ لَوْ شِئْتَ لاَتَّخَذْتَ عَلَيْهِ أَجْراً» (کهف: 18/ 77) فرمود: باز به راه خود ادامه دادند تا به مردم قريهاى رسيدند از آنان خواستند كه به ايشان غذا دهند؛ ولى آنان از مهمان كردنشان خوددارى نمودند (با اين حال) در آن جا ديوارى يافتند كه مى خواست فرو ريزد و (آن مرد عالم) آن را برپا داشت. (موسى) گفت: «(لااقل) مىخواستى در مقابل اين كار مزدى بگيرى!
پاسخ:
در این مورد شما اسم گدایی را میگذارید و در واقع، باید بگوییم این دو بزرگوار درخواست کمک داشتند.
ما از جزئیات این داستان اطلاعی نداریم که آیا اینها توشه با خود آورده بودند یا نه؟ و این که چقدر میتواند یک توشه برای سفر ماندگار باشد. و این که چرا در قران جواب داده نشده باید بگوییم مثل خیلی از جزئیات دیگر است که در قرآن نیست و باید از امام معصوم (علیه السلام) تفسیرش را پرسید.
بدون شك موسى و خضر (علیهما السلام) از كسانى نبودند كه بخواهند سربار مردم آن ديار شوند؛ ولى مـعـلوم مـىشـود زاد و تـوشـه و خـرج سفر خود را در اثناء راه از دست داده يا تمام كرده بـودنـد و بـه هـمـيـن دليـل مـايـل بـودنـد مـيـهـمـان اهـالى آن محل باشند (اين احتمال نيز وجود دارد كه مرد عالم، از روی عمد، چنين پيشنهادى به آنها كرد تا درس جديدى به موسى بياموزد).
و مهمتر از همه تقاضای نیازهای مادّی از مردمان، با مقامات پیامبران (علیهم السلام)، تنافی ندارد. حضرت موسی و خضر (علیهما السلام) نبی بودند و با این حال، نیاز خویش، نزد مردمان بردند، پس معلوم می شود که این گونه درخواست، بر پیامبران و اولیای الهی، ناروا نیست.
در ثانی قران با این کار دنبال هدفی بالاتر می باشد که به وسیله ان موضوع مهتری را به همه انسان ها بفهماند.
ثالثا ممکن بود این کار علاوه بر هدفی که داشت یک امتحانی هم برای آن قریه بود.
دیدگاه جدیدی بگذارید