پرسش:
هدف نهایی آفرینش عالم و انسان چیست؟
این همه انسان مریض روحی جسمی و...اینها به چه کمالی قرار است برسند و اصلا کمال یعنی چه؟
پاسخ:
هدف از خلقت انسان ها رسيدن آنها به کمال واقعي است.
انسان وقتي که به دنيا مي آيد، در حقيقت از دانستني ها و معلومات هيچ چيزي نمي داند و از لحاظ فکري و توانايي هاي بدني هم، در حد خيلي ضعيفي است.
«وَ اللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُون» و خدا شما را از بطن مادران بیرون آورد در حالی که هیچ نمیدانستید و به شما گوش و چشم و قلب اعطا کرد تا مگر (دانا شوید و) شکر (این نعمتها) به جای آرید. (1)
انسان، با طي مراحل رشد جسمي و روحي به کمالات بسياري دست پيدا مي کند. او مي تواند راه برود، برخيزد، بنشيند، کارهاي خود را انجام دهد، فکر کند، احساس کند، عاطفه بورزد، مهرباني کند، از حق خود دفاع کند، به حقايق عالم پي ببرد، جهان پيرامونش را مطالعه کند، به اسرار آن پي ببرد، در آن بنگرد، از آن عبرت بگيرد و آن را مورد مطالعه قرار دهد به عالم والا و بالاتر پي ببرد و خود را براي رسيدن به فراتر از آنچه هست آماده کند روحش آنقدر وسيع شود که بتواند خير همه عالم را بخواهد و در مقابل بدي ها بايستد خداي خود را درک کند و به عبادت او بپردازد و در اين راه به او نزديک شود و کمالات والاي وجودي را کسب کند تا جايي که قدرت اراده اش در آسمان و زمين اثر گذارد و محبوب خالق خود شود و به بهشت او را راه پیدا کند و رضوان الهي را شامل حال خود کند و به رحمت الهي نايل آيد.
البته وجود اين انسان دو سويه است و به خاطر اختيار داري اش مي تواند به گرايش هاي زميني و حيواني خودش رو آورد و از حيوانات هم پست تر شود:
آدميزاده طرفه معجوني است
ور فرشته سرشته و ز حيوان
گر کند ميل بد شود بد از اين
ور کند ميل به شود به از آن
سختي هاي دنيا هم همه لازمه زندگي اين دنياي مادي است و انسان در اين سختي ها ست که راه خوب يا بد را انتخاب مي کند و نتيجه عمل خود را مي بيند. هر کسی با هر درجه از دارایی و یا نقص (چه مادی و چه معنوی) می تواند این مسیر کمال را بپیماید و به درجه بالای کمال برسد و یا حداقل درجاتی از آن را کسب کند.
یک مثال برای معنای کمال:
دانش آموزان در ابتدای راه تحصیل بارها از خود می پرسند که اصلا چرا باید به مدرسه برویم و این قدر سختی را تحمل کنیم راحت داشتیم زندگی خود را می کردیم تا نزدیک ظهر می خوابیدیم و شب بدون هیچ تکلیفی و دغده درس فردا به بستر می رفتیم! این تفکرات که گاها به زبان برخی از دانش آموزان جاری می شود برای اولیای دانش آموز و معلمان و مدیران مدارس خنده آور است چون آنها کمال این دانش آموز را در تحصیل می بینند و دانش آموز می خواهد از این کمال بگریزد آنها می دانند که در این مسیر دانش آموز چیزهایی را کسب می کند که بدون این مسیر هرگز آن را درک نخواهد کرد برای همین حتی اگر دانش آموز از تحصیل هم بگریزد او را وادار به تحصیل می کنند تا مزه این کمالات را بچشد و آنگاه باورش شود.
شاید یک دانش آموز بگوید چه لزومی دارد همه تحصیل کنند برخی از دوستان من ذهن خوبی ندارند و یا تنبل هستند و یا تکلیف گریز هستند و یا... ؟ جوابی که به او داده می شود این است که باید در مدرسه به روی همه باز باشد که هر کس به اندازه ای که می تواند تحصیل کند و به کمال برسد قرار نیست همه دکتر و مهندس شوند برخی همین خواندن و نوشتن هم برایشان کافی است.
توضیح بیشتر:
براي درك حقيقت هدف خداوند تذكر اين نكته ضروري است كه ما دو هدف داريم: يکي هدف فعل و ديگري هدف فاعل. بين اين دو تفاوت وجود دارد. به اين مثال توجه نماييد:
صنعتگري موتوري را مي سازد که قادر به حرکت با سرعت 800 کيلومتر در ساعت است. هدف اين موتور که فعل صنعتگر است، رسيدن به سرعت مورد نظر است. اما هدف اصلي سازنده موتور، نشان دادن توانمندي خود يا رسيدن به شهرت و مانند آن است.
با اين توضيح بايد گفت که فارغ از هدف خداوند در خلقت عالم و اقتضاي ذات و صفاتش، اين عالم هم مسير و مقصدي را در پيش دارد که هدف آن به شمار مي رود.
اين هدف، تکامل انسان و رسيدن به غايت نهايي ذات انساني اوست.
در آيات قرآن هدف خلقت انسان را چند امر بيان مي فرمايد :
1- آزمايش « الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَکُمْ أَيُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلا وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ» (2)
2- عبادت « وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» (3)
از اين امر مي توان نتيجه گرفت که غايت حکيمانه اي که خداوند در مسير خلقت عالم در نظر گرفته، تکامل انسان و رسيدن او به درجات والاي وجودي و در نهايت، بهره مندي او از اين کمالات و رشد و پيشرفت آدمي است.
انسان با شکوفا شدن استعداد هايش در مسير عبوديت و بندگي خدا به تکامل رسيده و امور رحمت عام و خاص خداي تعالي واقع مي شود.
پس هدف هر انسان در زندگي: سر بلند بيرون آمدن از آزمايش ها و سختي ها ، عبادت خدا و بندگي و عبودي خالصانه الله ، مورد رحمت الهي واقع شدن و رسيدن به مرتبه بالاي بهشت که همان قرب الهي است.
اگر خدا براي انسان عبادت کردن را واجب کرده است در همين مسير است به اين معني که با عبادت استعداد هاي انسان در رسيدن به کمالات الهيه شکوفا شده و به مقام قرب و بندگي مي رسند و هر چقدر عبادت و عبوديت کامل تر باشد اشتداد وجودي انسان و رسيدن به قرب الهي بيشتر خواهد بود.
رسيدن به کمال چيزي نيست که بخواهد و يا نخواهد بلکه هر موجودي کمال را طلب مي کند و انسان بالفطره کمال طلب است.
عبادت ، امتحان و ... اهداف مياني خلقت وجود انسان است و با اين دو انسان به آن هدف نهايي که همان رحمت و قرب است واصل مي گردد پس اگر عبادتي هست امتحاني هست وسيله اي است براي رسيدن به اين هدف نهايي که همان قرب الهي و رسيدن به رحمت واسعه الهي است.
اميال فطري انسان با اين که به امور مختلفي تعلق مي گيرند، سرانجام همه به هم مي پيوندند و ارضاي کامل و نهايي آنها در يک چيز خلاصه مي شود و آن ارتباط با سرچشمه علم، قدرت، جمال و کمال است و اين، جز در سايه پيوند با بارگاه الهي و تقرب و نزديکي به خدا امکان پذير نيست.تنها در نزديکي به خدا و اتصال به معدن جمال و کمال است که تمامي خواسته هاي فطري انسان ارضا و انسان به مطلوب نهايي خود نايل مي شود.جز پيوند با خدا، هر هدف و مقصد ديگري براي انسان، از آفت نقص و محدوديت مبرا نيست و به همين جهت پاسخگوي فطرت بي نهايت طلب او نخواهد بود.
هدف نهايي از سير و سلوک و غايت عرفان و کمال ، قرب الهي و رسيدن به حقيقت توحيد يا حقيقت عبوديت و بندگي است. خواجه عبدالله انصاري آن را درکتاب هاي منازل السايرين و صد ميدان در صدمين منزل قرار داده است .اما با توجه به اين که مقصد نهايي، خدا و لقاء الله است . و خداوند در ذات و صفات و کمالش نامحدود و بي نهايت است، پس نمي توان براي کمال حد نهايي و پاياني در نظر گرفت.
پی نوشت ها:
1-نحل:78.
2-ملک:2 .
3- ذاریات:56 .