شستن پای همسر در شب زفاف

پرسش: آیا روایت شستن پای همسر در شب زفاف از جهت سندی و متنی قابل اعتماد می باشد؟

 

پاسخ:

 

روایتی طولانی درباب آداب مجامعت  در منابع روایی ذکر شده است که  بخشی از آن عبارت است از:

 

رُوِيَ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَ: أَوْصَى رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ (علیه السلام) فَقَالَ يَا عَلِيُّ إِذَا دَخَلَتِ الْعَرُوسُ بَيْتَكَ فَاخْلَعْ خُفَّيْهَا حِينَ‏ تَجْلِسُ‏ وَ اغْسِلْ رِجْلَيْهَا وَ صُبَّ الْمَاءَ مِنْ بَابِ دَارِكَ إِلَى أَقْصَى دَارِكَ فَإِنَّكَ إِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ أَخْرَجَ اللَّهُ مِنْ بَيْتِكَ سَبْعِينَ أَلْفَ لَوْنٍ مِنَ الْفَقْرِ وَ أَدْخَلَ فِيهِ سَبْعِينَ أَلْفَ لَوْنٍ مِنَ الْبَرَكَةَ وَ أَنْزَلَ عَلَيْهِ سَبْعِينَ رَحْمَةً تُرَفْرِفُ عَلَى رَأْسِ الْعَرُوسِ حَتَّى تَنَالَ بَرَكَتُهَا كُلَّ زَاوِيَةٍ فِي بَيْتِكَ وَ تَأْمَنَ الْعَرُوسُ مِنَ الْجُنُونِ وَ الْجُذَامِ وَ الْبَرَصِ أَنْ يُصِيبَهَا مَا دَامَتْ فِي تِلْكَ الدَّارِ (1)

 

 از ابو سعيد خدرى نقل شده كه وى گفت:رسول خدا (صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم) به على بن ابى طالب (عليه السّلام) وصيّت نموده و فرمودند: اى على،وقتى عروس داخل اطاقت شد وقتى كه مى‌نشينند كفشهايش را در بياور و پاهايش را بشوى و آب جمع شده را از درب خانه‌ات تا دورترين موضع خانه‌ات كه حدّ آن است بريز و وقتى چنين نمودى خداوند هفتاد نوع فقر را از خانه‌ات دور و هفتاد نوع بركت به جاى آن داخل منزلت نموده و هفتاد رحمت بر تو نازل كرده كه بالاى سر عروس قرار مى‌گيرند و از آن جا به هر گوشه‌اى از خانه‌ات توزيع شده و تا مادامى كه اين رحمت‌ها و بركاتشان در اين خانه مى‌باشند عروس از جنون و جذام و برص در امان است.  

 

تحلیل روایت:

 

از لحاظ سندی روایت فوق  در برخی از منابع با ذکر رجال بیشتری همراه است و در برخی از منابع با حذف سند و ذکر حلقه آخر سند  ذکر شده است. در منابعی که سند طولانی آن ذکر شده است رجال ناشناخته ای در آن وجود دارند که نمی توان آنان را توثیق کرد. لذا از جهت سندی دچار ضعف می باشد. علامه مجلسی در روضه المتقین درباره  سند این روایت می نویسد: سند روایت رجال اهل سنت است و شاید سند صحیحی از شیعه داشته باشد یا در کتاب او وجود داشته باشد و ضعف سند مضر به روایت نیست چرا که ابو سعید خدری از رجال مورد ستایش و منتخب و مراجعه کننده به امیرالمومنین (علیه السلام) است و مرحوم شهید به این روایت بعد از مصنف عمل نموده است.(2)

 

از جهت متنی و دلالی روایت مذکور از جمله روایاتی است که به آداب مجامعت پرداخته است و بسیاری از احکام مکروه یا مستحب را بیان داشته است. اما صرفا ارشاد و سفارش است اما در حد الزام و اجبار یا حرام و منع شرعی نیست.

 

البته برخی از دستورات و سفارش ها یا هشدارهایی که در آن داده شده است از جهت عقلی  بعید به نظر می رسد و برخی دیگر از آنها را نیز نمی توان با تحلیل عقل به صحت یا سقم آن ها دست یافت. بلکه نیازمند بررسی موشکافانه طبی است. برخی دیگر هم اصولا نه دانش طب و نه سایر دانش ها توان ارزیابی آنها را ندارد.  از این رو  روایت مذکور که روایتی بسیار طولانی و دارای سفارش ها یا هشدارهای بسیار زیادی است نیازمند بررسی فقره به فقره است تا دقیقا هر جمله آن از جهات مختلف مورد ارزیابی قرار گیرد هر چند برخی از فقرات آن با توجه به اینکه به مسائلی پرداخته است که  قابل راستی آزمایی نیست امکان بیان صحت یا سقم آن ها وجود ندارد. مانند اینکه آمده است اگر در فلان شب مجامعت صورت گیرد فرزندی که متولد می شود خطیبی مشهور خواهد شد و مانند آن.

 

برخی از آنچه در متن روایت فوق در این نوشتار آمده است هم شبیه به مواردی است که قابل راستی آزمایی نیست. چرا که به امور ماورائی پرداخته و نتایجی را بیان داشته است که نمی توان به سادگی درباره آنها اظهار نظر نمود. البته می توان شستن پای عروس  را از باب اکرام عروس و احترام او توجیه و تفسیر کرد اما مسائل بسیار دیگری که در روایت آمده است و فرجامی برای آن بیان شده است قابل راستی آزمایی نیست. ضمن اینکه خرافه بودن آن هم قابل اثبات نیست چون روایات زیادی شبیه به این روایت وجود دارد که فرجامی را بیان داشته اند اما دقیقا نمی دانیم فرجام بیان شده رخ خواهد داد یا خیر؟ چرا که قابل ارزیابی عقلی نیست و اسرار و رموز برخی از مسائل دقیقا برای ما روشن نیست.

 

در هر صورت ملاحظه و مراعات جنبه احتیاط در چنین مسائلی مطلوب و مورد تأیید عقل می باشد.

 

پی نوشت ها: 

 

1. ابن بابويه، محمد بن على، من لا يحضره الفقيه ، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،   1413ق،  چاپ: دوم، قم ؛ ج‏3 ؛ ص551.

 

2. و طريقه رجال العامة، و لعله كان له طريق صحيح من الخاصة أو كان في كتابه، و لا يضر ضعف الطريق و هو مشكور من الأصفياء الراجعين إلى أمير المؤمنين عليه السلام، و عمل به الشهيد رحمه الله تعالى بعد المصنف رضي الله عنه ، مجلسى، محمدتقى بن مقصودعلى، روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه (ط - القديمة) ،  1406 ق،  چاپ دوم، قم، ج‏9 ؛ ص228.