پرسش:
آیا صحیح است، که پس از قتل عثمان، مردم برای بیعت با امام علی (علیه السلام)، نزد آن حضرت آمدند، حضرت پیشنهاد دادند مردم با طلحه و زبیر بیعت کنند و خود نیز با مردم،برای بیعت نزد طلحه و زبیر رفتند؟
پاسخ:
گزارشهای مربوط نحوه به خلافت رسیدن حضرت علی(علیه السلام) همه یکسان نیستند. در این مورد گزارشها متناقض است. اگر چه برخی از گزارشها مبنی بر پیشنهاد خلافت از طرف حضرت علی (علیه السلام) به طلحه و زبیر است اما گزارشهای دیگری درست مخالف آن است. بنابراین پذیرش گزارشهای مبنی بر پیشنهاد حضرت علی (علیه السلام) به طلحه و زبیر ترجیح بلا مرجح است.
طبری تقریبا هشت صفحه در این مورد بحث کرده و گزارشهای متفاوتی بیان می کند است(1)، در برخی از این گزارشها طلحه و زبیر تحت فشار بیعت کردند و در برخی با طیب نفس. اما در هیچ کدام نیامده است که حضرت علی (علیه السلام) به درب خانه آنها رفته و از آنها تقاضای کرده باشند که شما بیائید و بیعت را بپذیرید. تنها جمله ای که شبیه به این یافتم این است« قال الزهري: و قد بلغنا انه قال لهما: ان أحببتما ان تبايعا لي و ان أحببتما بايعتكما، فقالا: بل نبايعك»(2)
ترجمه: «زهری می گوید: به ما رسیده که حضرت علی (علیه السلام) به آندو(طلحه و زبیر) فرمود: اگر دوست دارید شما با من بیعت کنید و اگر دوست دارید من با شما بیعت کنم. ان دو گفتند ما با شما بیعت می کنیم.»
این روایت از زهری نقل شده و زهری را شیخ طوسی، علامه حلی، ابن داود و مرحوم تفرشی جزء دشمنان اهل بیت(علیهم السلام) شمرنده اند(5) بنابراین اعتمادی بر حرفش نیست.
نیز طبری بیان می کند«أخبرنا على بن مسلم، قال: حدثنا حبان بن هلال، قال: حدثنا جعفر بن سليمان، عن عوف، قال: اما انا فاشهد انى سمعت محمد بن سيرين يقول: ان عليا جاء فقال لطلحة: ابسط يدك يا طلحه لأبايعك، فقال طلحه: أنت أحق، و أنت امير المؤمنين، فابسط يدك، قال: فبسط على يده فبايعه.»(4)
ای طلحه دستت را باز کن تا با تو بیعت کنم، طلحه گفت، تو بر حقی، و تو امیرالمؤمنینی، دست را بازکن. دستش را باز کرد و با او طلحه با او بیعت کرد.
بنابراین در ده صفحه ای که طبری به نقل این داستان پرداخته اثری از ادعای فوق نیست. در هیچ جا نمایده حضرت علی (علیه السلام) به درب خانه آنان رفته و از آنان تقاضا کرده باشدبلکه نهایت بر فرض قبول این دو گزارش حضرت در جمع چنین پیشنهادی به آن کرده اند .
با توجه به اینکه گزارشهای مخالف وجود دارد که می گویند طلحه و زبیر هم در همان جلسه حضور داشتند و اولین فردی هم که بیعت کرد طلحه بود، چرا باید گزارش دوم را پذیرفت که هم مستلزم این است که طلحه و زبیر در آن جلسه نبودند و باید به این سوال پاسخ داد که چرا آن دو در این جلسه که همه شخصیت ها حضور داشتند، حاضر نبودند؟ هم مستلزم این است که بگوئیم امام علی علیه السلام به اختیار خود سراغ طلحه و زبیر رفته و در خواست بیعت با آنان کرده است.
آیا واقعا می توان پذیرفت که اگر طلحه و زبیر خلافت را می پذیرفتند، امام با آنان بیعت می کرد؟ آیا امام خود افراد فاسدی را به کرسی خلافت می نشاند و به اختیار خود با آنها بیعت میکند!؟
اینکه امیرالمومنین (علیه السلام) با مردم راه بیفتد سراغ طلحه و زبیر برود و در خواست بیعت با آنان کند، جدا جای تامل دارد!
درست است که امام فرمود:«فدعوني و التمسوا غيري»،(5)مرا رها کنید و به سراغ دیگری بروید. اما اینکه امام می فرمایند:«فدعونی والتمسوا غیری» با این که خود برود و پیشنهاد خلافت به طلحه و زبیر بدهد و بخواهد با آنها بیعت کند خیلی متفاوت است.
بنابراین:
اولا: باید از جهت سندی و منبع شناسی قابل دفاع نیست.
ثانیا: با گزارش های دیگر هم خوانی ندارد.
ثالثا: با سیره حضرت ساگار نیست.
لذا نمی توان به این گزارشها اعتماد کرد.
منابع:
1.طبری،تاريخ الأمم و الملوك، تحقيق محمد أبو الفضل ابراهيم ، بيروت، دار التراث ، ]چاپ دوم، 1387ش. ج4، از ص427تا 435
2.همان، ج4، ص429
3.شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، مصحح علی اکبر غفاری، جامعه مدرسین، قم، 1404، چاپ دوم، ج4، ص482پاورقی
4.طبری، پیشین، ص 434
5.ابن اعثم کوفی، كتاب الفتوح، تحقيق على شيرى، بيروت، دارالأضواء، چاپ اول، 1411ق، ج2، ص434
http://askdin.com/comment/1034431#comment-1034431
پرسش:
آیا صحیح است، که پس از قتل عثمان، مردم برای بیعت با امام علی (علیه السلام)، نزد آن حضرت آمدند، حضرت پیشنهاد دادند مردم با طلحه و زبیر بیعت کنند و خود نیز با مردم،برای بیعت نزد طلحه و زبیر رفتند؟
پاسخ:
گزارشهای مربوط نحوه به خلافت رسیدن حضرت علی(علیه السلام) همه یکسان نیستند. در این مورد گزارشها متناقض است. اگر چه برخی از گزارشها مبنی بر پیشنهاد خلافت از طرف حضرت علی (علیه السلام) به طلحه و زبیر است اما گزارشهای دیگری درست مخالف آن است. بنابراین پذیرش گزارشهای مبنی بر پیشنهاد حضرت علی (علیه السلام) به طلحه و زبیر ترجیح بلا مرجح است.
طبری تقریبا هشت صفحه در این مورد بحث کرده و گزارشهای متفاوتی بیان می کند است(1)، در برخی از این گزارشها طلحه و زبیر تحت فشار بیعت کردند و در برخی با طیب نفس. اما در هیچ کدام نیامده است که حضرت علی (علیه السلام) به درب خانه آنها رفته و از آنها تقاضای کرده باشند که شما بیائید و بیعت را بپذیرید. تنها جمله ای که شبیه به این یافتم این است« قال الزهري: و قد بلغنا انه قال لهما: ان أحببتما ان تبايعا لي و ان أحببتما بايعتكما، فقالا: بل نبايعك»(2)
ترجمه: «زهری می گوید: به ما رسیده که حضرت علی (علیه السلام) به آندو(طلحه و زبیر) فرمود: اگر دوست دارید شما با من بیعت کنید و اگر دوست دارید من با شما بیعت کنم. ان دو گفتند ما با شما بیعت می کنیم.»
این روایت از زهری نقل شده و زهری را شیخ طوسی، علامه حلی، ابن داود و مرحوم تفرشی جزء دشمنان اهل بیت(علیهم السلام) شمرنده اند(5) بنابراین اعتمادی بر حرفش نیست.
نیز طبری بیان می کند«أخبرنا على بن مسلم، قال: حدثنا حبان بن هلال، قال: حدثنا جعفر بن سليمان، عن عوف، قال: اما انا فاشهد انى سمعت محمد بن سيرين يقول: ان عليا جاء فقال لطلحة: ابسط يدك يا طلحه لأبايعك، فقال طلحه: أنت أحق، و أنت امير المؤمنين، فابسط يدك، قال: فبسط على يده فبايعه.»(4)
ای طلحه دستت را باز کن تا با تو بیعت کنم، طلحه گفت، تو بر حقی، و تو امیرالمؤمنینی، دست را بازکن. دستش را باز کرد و با او طلحه با او بیعت کرد.
بنابراین در ده صفحه ای که طبری به نقل این داستان پرداخته اثری از ادعای فوق نیست. در هیچ جا نمایده حضرت علی (علیه السلام) به درب خانه آنان رفته و از آنان تقاضا کرده باشدبلکه نهایت بر فرض قبول این دو گزارش حضرت در جمع چنین پیشنهادی به آن کرده اند .
با توجه به اینکه گزارشهای مخالف وجود دارد که می گویند طلحه و زبیر هم در همان جلسه حضور داشتند و اولین فردی هم که بیعت کرد طلحه بود، چرا باید گزارش دوم را پذیرفت که هم مستلزم این است که طلحه و زبیر در آن جلسه نبودند و باید به این سوال پاسخ داد که چرا آن دو در این جلسه که همه شخصیت ها حضور داشتند، حاضر نبودند؟ هم مستلزم این است که بگوئیم امام علی علیه السلام به اختیار خود سراغ طلحه و زبیر رفته و در خواست بیعت با آنان کرده است.
آیا واقعا می توان پذیرفت که اگر طلحه و زبیر خلافت را می پذیرفتند، امام با آنان بیعت می کرد؟ آیا امام خود افراد فاسدی را به کرسی خلافت می نشاند و به اختیار خود با آنها بیعت میکند!؟
اینکه امیرالمومنین (علیه السلام) با مردم راه بیفتد سراغ طلحه و زبیر برود و در خواست بیعت با آنان کند، جدا جای تامل دارد!
درست است که امام فرمود:«فدعوني و التمسوا غيري»،(5)مرا رها کنید و به سراغ دیگری بروید. اما اینکه امام می فرمایند:«فدعونی والتمسوا غیری» با این که خود برود و پیشنهاد خلافت به طلحه و زبیر بدهد و بخواهد با آنها بیعت کند خیلی متفاوت است.
بنابراین:
اولا: باید از جهت سندی و منبع شناسی قابل دفاع نیست.
ثانیا: با گزارش های دیگر هم خوانی ندارد.
ثالثا: با سیره حضرت ساگار نیست.
لذا نمی توان به این گزارشها اعتماد کرد.
منابع:
1.طبری،تاريخ الأمم و الملوك، تحقيق محمد أبو الفضل ابراهيم ، بيروت، دار التراث ، ]چاپ دوم، 1387ش. ج4، از ص427تا 435
2.همان، ج4، ص429
3.شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، مصحح علی اکبر غفاری، جامعه مدرسین، قم، 1404، چاپ دوم، ج4، ص482پاورقی
4.طبری، پیشین، ص 434
5.ابن اعثم کوفی، كتاب الفتوح، تحقيق على شيرى، بيروت، دارالأضواء، چاپ اول، 1411ق، ج2، ص434
http://askdin.com/comment/1034431#comment-1034431