پرسش:
آیا این درست است که می گویند پرنده ای مثل بلدرچین و طاووس، ولایت امیرالمومنین (علیه السلام) را قبول نداشتند؟
پاسخ:
در ابتدا کلیاتی عرض می کنم.
روایاتی داریم که بیان می کنند ولایت بر موجودات آسمان و زمین، بر حیوانات و نباتات و نیز بر پرندگان عرضه شده است؛ از جمله:
«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَخَذَ عَقْدَ مَوَدَّتِنَا عَلَى كُلِ حَيَوَانٍ وَ نَبْتٍ فَمَا قَبِلَ الْمِيثَاقَ كَانَ عَذْباً طَيِّباً وَ مَا لَمْ يَقْبَلِ الْمِيثَاقَ كَانَ مِلْحاً زُعَاقا»؛ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: خدای تبارک و تعالى، مودّت و دوستى ما را به هر حيوان و نباتى (گیاهی) عرضه كرد، آن ها که پذيرفتند، شيرين و پاكيزه گشته و آن ها که نپذيرفتند شور و تلخ گرديدند.(1)
«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَرَضَ وَلَايَتَنَا عَلَى أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ أَهْلِ الْأَرْضِ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ الثَّمَرِ وَ غَيْرِ ذَلِكَ فَمَا قَبِلَ مِنْهُ وَلَايَتَنَا طَابَ وَ طَهُرَ وَ عَذُبَ وَ مَا لَمْ يَقْبَلْ مِنْهُ خَبُثَ وَ رَدُؤَ وَ نَتُن»؛ امام علی (علیه السلام) می فرمایند: خداوند ولایت ما را بر تمام اهل آسمان و زمین از جن و انسان و میوه ها و غیر آن ها عرضه کرد، پس هر چیزی که ولایت ما را قبول کرد، پاک و طاهر شد و هر چیزی که ولایت ما را قبول نکرد، خبیث و پست شد.(2)
«إِنَّ اللَّهَ عَرَضَ أَمَانَتِي وَ وَلَايَتِي عَلَى الطُّيُورِ فَأَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِهَا الْبُزَاةُ الْبِيضُ وَ الْقَنَابِرُ وَ أَوَّلُ مَنْ جَحَدَهَا الْبُومُ وَ الْعَنْقَاءُ فَلَعَنَهُمَا اللَّهُ تَعَالَى مِنْ بَيْنِ الطُّيُورِ فَأَمَّا الْبُومُ فَلَا تَقْدِرُ أَنْ تَظْهَرَ بِالنَّهَارِ لِبُغْضِ الطَّيْرِ لَهَا وَ أَمَّا الْعَنْقَاءُ فَغَابَتْ فِي الْبِحَارِ لَا تُرَى»؛ امام علی (علی السلام) می فرمایند: خداوند امانت و ولایت مرا بر پرندگان عرضه داشت و اولین پرنده اى که ایمان آورد بازهاى سفید و چکاوک بود و اولین پرنده اى که انکار نمود جغد و عنقا بودند که لعنت شدند. جغد که نمی تواند روز آشکار شود، چون پرندگان با او دشمن هستند و عنقا در دریاها است که دیده نمی شود.(3)
«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَرَضَ وَلَايَتَنَا عَلَى الْمِيَاهِ فَمَا قَبِلَ وَلَايَتَنَا عَذُبَ وَ طَابَ وَ مَا جَحَدَ وَلَايَتَنَا جَعَلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مُرّاً أَوْ مِلْحاً أُجَاجاً»؛ خداوند متعال ولايت ما را بر آب ها عرضه نمود، پس هر آبى كه ولايت ما را پذيرفت شيرين، گوارا و پاكيزه شد و هر آبى كه ولايت ما را انكار كرد، خداوند آن را تلخ و شور گردانيد.(4)
نکته:
این روایات جزء دسته روایات ضعیف هستند و نمی توان از صدور و انتساب آن ها به معصوم، اطمینان و وثوق حاصل کرد، لذا نمی توان بر اساس آن ها قضاوت و نظر قطعی داشت.
علامه مجلسی(ره) در باره این روایات می گوید:
اين قبيل اخبار، از متشابهاتى است كه تأويل آن ها را جز خدا و راسخان در علم نمی داند؛ چاره ای نداریم جز این که تأويل آن ها را به خود ائمه (علیهم السلام) برگردانيم.(5)
ایشان در ادامه، در توجیه این روایات، احتمالاتی را می شمرد، از جمله این که منظور اين است كه اگر اين ها درک داشتند و داراى شعور بودند، ولايت را پذیرفته یا از پذيرفتن ولايت امتناع کرده و ارتباط با دشمنان آن ها را می پذيرفتند.(6)
مطلب دیگر
در خصوص بلدرچین و طاووس و قبول یا انکار ولایت ـ ولو در منابع دست چندم ـ روایتی نیافتم.
لازم به ذکر است که بعید است چنین روایتی اصلا صادر شده باشد و یا مقبول گردد زیرا:
بلدرچین در عربی «السُّمَانَى» گفته می شود و برخی از تفاسیر، مراد از «السَّلْوى»(7) در طعام بهشتی که به صورت معجزه بر بنی اسرائیل نازل شد را «السُّمَانَى» یا همان بلدرچین می دانند.(8)
هم چنین در نهج البلاغه، امام علی (علیه السلام) طاووس و شگفتی های آن را چنین توصیف کرده اند:
و از شگفت انگيزترين پرندگان در آفرينش، طاووس است، كه آن را در استوارترين شكل موزون بيافريد، و رنگ هاى پر و بالش را به نيكوترين رنگ ها بياراست، با بال هاى زيبا كه پرهاى آن به روى يكديگر انباشته و دم كشيده اش كه چون به سوى مادّه پيش مى رود آن را چونان چترى گشوده و بر سر خود سايبان مى سازد، گويا بادبان كشتى است كه نا خدا آن را بر افراشته است. طاووس به رنگ هاى زيباى خود مى نازد، و خوشحال و خرامان دم زيبايش را به اين سو و آن سو مى چرخاند، ...
گويا، نى هاى پر طاووس چونان شانه هايى است كه از نقره ساخته، و گردى هاى شگفت انگيز آفتاب گونه كه به پرهاى اوست از زر ناب و پاره هاى زبرجد بافته شده است. اگر رنگ هاى پرهاى طاووس را به روييدنى هاى زمين تشبيه كنى، خواهى گفت: دسته گلى است كه از شكوفه هاى رنگارنگ گل هاى بهارى فراهم آمده است، و اگر آن را با پارچه هاى پوشيدنى همانند سازى، پس چون پارچه هاى زيباى پر نقش و نگار يا پرده هاى رنگارنگ يمن است، و اگر آن را با زيور آلات مقايسه كنى چون نگين هاى رنگارنگى است كه در نوارى از نقره با جواهرات زينت شده است.(9)
بنابر این:
چنین روایتی در باره بلدرچین و طاووس، یافت نشد.
قبول این که بلدرچین و طاووس، با این اوصاف، از پرندگانی باشند که از پذیرش ولایت، سر باز زده اند، پذیرفتنی نیست و نمی توان آن را به معصوم نسبت داد.
پی نوشت ها:
1. ابن بابويه، علل الشرائع، ناشر: كتاب فروشى داورى ـ قم، چاپ اول، 1385 ش/1966 م، ج 2، ص 464.
2. مفيد، الإختصاص، محقق/مصحح: غفارى، و محرمى زرندى، ناشر: الموتمر العالمى لالفية الشيخ المفيد ـ قم، 1413ق، چاپ اول، ص 249.
3. ابن شهر آشوب مازندرانى، مناقب آل أبي طالب (عليهم السلام)، ناشر: علامه ـ قم، 1379ق، چاپ اول، ج 2، ص 314.
4. کلینی، الكافي، محقق/مصحح: غفاری و آخوندی، انتشارات دارالکتب اسلامیه ـ تهران، 1407ق، چاپ چهارم، ج 6، ص 390.
5. مجلسی، بحار الأنوار، ناشر: دار إحياء التراث العربي ـ بيروت، 1403 ق، چاپ دوم، ج 27، ص 283.
6. همان، ص 284.
7. بقره: 2/ 57؛ اعراف: 7/ 160؛ طه: 20/ 80.
8. حسن بن على(علیه السلام)، التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن بن علي العسكري (عليهم السلام)، ناشر: مدرسة الإمام المهدي(عليه السلام) ـ قم، 1409 ه.ق، چاپ اول، ص 258.
9. شریف الرضی، نهج البلاغه، ترجمه دشتی، انتشارت: مشهور ـ قم، خطبه 165.