در مورد کسانی که ادعای نیابت دارندوظیفه ای داریم؟

پرسش:
آیا درمورد وقایع و اشخاص پیش از ظهور(مثل یمانی و خراسانی) وظیفه ای داریم؟ توضیح اینکه چندی است افرادی به ادعای نمایندگی از سوی فردی بنام احمد الحسن (مدعی یمانی و مهدی بودن)، افراد را دعوت به بیعت و پشتیبانی از وی می کنند و آنها را از ارتباط با برخی افراد که عموما علما و روحانیون هستند به ادعای اینکه ملعون حضرت هستند منع می کنند و اگر فرد، ادعای طرف را قبول نکند نیز مورد لعن قرار می دهند؟ در چنین شرایطی تکلیف چیست؟

 


پاسخ:
بدلیل اهمیت موضوع و محل ابتلاء بودن، ناگزیر از کمی تفصیل بیشتری هستیم. در پاسخ گفتنی است: در طول تاریخ، عده ای به دلایل و بهانه های مختلف خواستند از مقوله ی مهدویت، سوء استفاده کنند به همین جهت، برخی مدعی شدند که خود مهدی موعود و منجی بشریت هستند و برخی نیز مدعی شدند که یمانی مورد اشاره در روایات ظهور هستند و... . بازار مدعیان در مسئله ی مهدویت همچنان گرم است؛ به همین جهت تشخیص وقایعی که مربوط به مهدویت می باشد از وظایف قطعی مسلمین است. این امر با شناخت کامل امام زمان (عجل الله فرجه) - با بررسی ویژگی های ظاهری و معنوی آن حضرت که از روایات به دست ما رسیده است- و نیز شناخت و تحلیل ریشه انحرافات و علل پیدایش مدعیان دروغین مهدویت محقق می شود. که در این مجال به مواردی اشاره می کنیم:

الف- ترفندهای مدعیان دروغین:
شناخت ویژگی ها و خصوصیات مدعیان، ما را از افتادن در دام آنان مصون نگه می دارد. به نظر می رسد هرکدام از آنها با روش هایی خاص برای پیشبرداهداف خود تلاش می کنند. مدعیان دروغین با بیان کلمات سحر آمیز، وانمود می کنند که به مراحل خاصی از سیر و سلوک رسیده اند، اغلب آن ها با چهره ای فریبنده و ایراد سخنرانی های عرفانی سعی می کنند افکار عمومی را فریب دهند. آگاهی از ترفندهای آنان می تواند در شناخت حقیقت به ما کمک کند. برخی از این ترفندها عبارتند از: سوء استفاده از احساسات و عواطف مریدان، سوءاستفاده از گرایش های معنوی مردم، انجام کارهایی با جاذبه های کاذب عرفانی، ارائه دستورالعمل های کذایی برای سیر و سلوک و...

ب- شناخت امام زمان (عجل الله فرجه):
مهمترین وظیفه ى هرشیعه ى منتظر، شناخت امام زمان( عجل الله فرجه) است. شناخت امام زمان از شناخت امامان معصوم دیگر جدا نیست؛ اگر کسى به طور کلّى به شأن و جایگاه ائمه هدى واقف شد، صفات و ویژگى هاى آنها را شناخت و به مسئولیت خود در برابر آنها پى برد قطعاً نسبت به امام عصر(عجل الله فرجه) نیز به شناختى شایسته مى رسد. مؤلف مکیال المکارم مى فرمایند: «بدون تردید مقصود از شناختى که امامان ما که تحصیل آن را نسبت به امام زمانمان امر فرموده اند، این است که ما آن حضرت را آن چنان که هست بشناسیم، به گونه اى که این شناخت سبب در امان ماندن ما از شبهه هاى ملحدان و مایه نجاتمان از اعمال گمراه کننده ى مدعیان دروغین باشد، و چنین شناختى، جز به دو امر حاصل نمى گردد: اول شناختن شخص امام(علیه السلام) به نام و نسب و دوم شناخت صفات و ویژگى هاى او و به دست آوردن این دو شناخت از اهم واجبات است» (1)

ج- راه مصون ماندن از تشخیص های نادرست و گرفتارنشدن در دام مدعیان دروغین: بطور اجمال به چند راه اشاره می کنیم:
یک. روشن بودن امر ظهور: پدیده ظهور و مقدّمات آن، چنان روشن است که هنگام وقوع آن، همه مردم به حقانیت آن پی می برند. این گونه نیست که تنها جمعی محدود از شیعیان از آن با خبر شوند و به همراهی با آن برخیزند. از امام محمّد باقر علیه السلام نقل شده است: تا آسمان و زمین ساکن است، شما نیز ساکن و بی جنبش باشید -یعنی بر هیچ کس خروج نکنید- که کار شما پوشیدگی ندارد. بدانید که آن نشانه ای از جانب خدای عزّوجلّ است، نه از جانب مردم. بدانید که آن از آفتاب روشن تر است و بر نیکوکار و زشت کار پنهان نخواهد ماند. آیا صبح را می شناسید؛ امر شما همانند صبح است که پنهان ماندن در آن راه ندارد.(2)
دو. نبود ابهام در شخصیت و نشانه های مهدی موعود: در روایات فراوانی که از پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امامان معصوم (علیهم السلام) وارد شده، همه ویژگی ها و نشانه های منجی موعود مشخّص شده و هیچ ابهامی در مورد شخصیت او و چگونگی ظهورش وجود ندارد. بنابراین، می توان گفت اگر کسی به درستی به مطالعه معارف مهدوی بپردازد و روایات نشانه های ظهور را با دقّت و تأمّل بررسی کند، هرگز به تشخیص ها و تطبیق های نادرست دچار نمی شود و فریب مدّعیان دروغین را نمی خورد. (3)
سه. لزوم مراجعه به فقیهان و عالمان حوزه مهدویت: راه دیگری در مواجه شدن با مدعیان، مراجعه به فقیهان، عالمان و صاحب نظران حوزه مباحث مهدوی است.
چهار. ضرورت مطالعه در سرگذشت مدّعیان مهدویت: مطالعه سرگذشت کسانی که از صدر اسلام تا عصر حاضر ادّعای بابیت و مهدویت کرده اند و آشنایی با عوامل، زمینه ها و انگیزه های طرح چنین ادّعاهایی، می تواند ما را از بسیاری از تشخیص ها و تطبیق های نادرست در امان نگه دارد.
در نتیجه، با توجه به اینکه، امروزه بشریت به شدت تشنه ی مسائل معنوی است. تمسّک به قرآن و عترت به عنوان دو مقوله ی هدایتی موجبات ارتقای آدمی در معنویات را فراهم می کند. اگر انسان های مخلص، رابطه خود را با این دو سفینه ی نجات بیشتر کنند و سطح معرفتی خود را نسبت به مسائل دینی ارتقا دهند، به درک درستی از امام عصر (علیه السلام) نایل می آیند و به هدایت الهی با شیوه ها و ترفندهای افراد مدعی آشنا می شوند. (4) بنابراین پیروی از علمای راستین که مصداق نایبان عام امام زمان اند،(5) تبیین و روشنگری اندیشمندان و علما در حوزه مسائل دینی، سیاسی و اجتماعی، و به حاشیه راندن تفکرات متحجّرانه از راهکارهای زیربنایی رفع این قبیل آسیبها است.

د- آیا احمدالحسن البصری مدعی یمانی، همان یمانی مقصود روایات است؟ چه رابطه ای با مهدیون 12 گانه دارد؟:
بر اساس احادیث معتبر، یمانی شخصی است از بلاد یمن که قبل از ظهور حضرت(علیه السلام) قیام کرده ومردم را به حق دعوت خواهد کرد وجزء پنج علامت حتمی قبل از ظهور است که قطعاً محقق خواهد کرد وتوصیه شده وقتی یمانی قیام کرد پرچم او پرچم هدایت است که به او بپیوندید.(6) این حدیث که بخشی از حدیث طولانی از امام باقر(علیه السلام) است، اشاره دارد که خروج یمانی، سفیانی و سید خراسانی در یک سال، یک ماه و یک روز خواهد بود... و در بین پرچم ها پرچمی باهدایت تر از پرچم یمانی نیست چون پرچمی است که هدایت می کند بسوی صاحبتان و زمانی که یمانی خروج کند فروش سلاح را برای مردم وهر مسلمانی حرام می کند. با توجه به این دو حدیث احمدالحسن نمی تواند یمانی موعود باشد چون:
اولاً فعلا خبری از خروج سفیانی وسید خراسانی نیست. ثانیا یمانی چنانکه از نامش پیداست از یمن خروج می کند واهل یمن است در حالی که احمدالحسن شخصی است از اهالی محله ی جمهوريه در مركز بصره و در سال 2003، بعد از اشغال عراق از بصره خروج کرده است. (7) ثالثا: یمانی فروش سلاح را حرام می کند در حالی که جناب احمدالحسن تا بحال چنین کاری نکرده است. رابعاً احمدالحسن در ابتدا ادعا كرد كه يكي از ياران امام مهدي (عج الله فرجه) است و سپس ادعا كرد يماني موعود است و جهان را براي ظهور امام مهدی (عجل الله فرجه) آماده می كند.(8) وی در زمان صدام، جزء حزب بعث بوده؛ و در جریان اشغال عراق توسّط کفّار و استکبار جهانی، هیچ کس ندیده که او دفاعی از مسلمین کرده باشد، نه عملاً و نه لفظاً. بعد از اشغال عراق و اعلام موجودیّت، این گروه نیز، عمده درگیری شان با مسلمانان عراق بوده؛ و اغلب نیز با شیعیان درگیر شده است. حال عاقلانه قضاوت کنید که چگونه کسی می تواند یاور امام زمان(عجل الله فرجه) باشد و به جای کشتن کفّار، شیعیان را بکشد؟! و چگونه به جای جنگ با اشغالگران، حکومت و مسلمانان خود آن کشور را مورد حمله و هجمه قرار می دهد؟! خامساً دلیل اصلی این افراد برای اثبات حقانیت احمد الحسن یا خواب است یا استخاره، و کسانی هم که پیرو این فرد شدند به واسطه یکی از این دو طریق بود. بعنوان مثال، با یکی از مبلغین احمد الحسن برخورد کردیم بعد از کمی صحبت اقرار کرد که بنده از طریق استخاره پیرو این فرد شدم؛ 8 بار استخاره زدم بد آمد اما بار نهم خوب آمد و شدم پیرو این فرد! وقتی از دلیل تعداد استخاره پرسیدیم گفت بار اول که استخاره بد آمد گفتند دلیل بد آمدن این بود که شما هنوز لیاقت پیدا نکردی لذا توصیه کردند مدتی ادعیه بخوانم و بعد دوباره استخاره کنم، بار دوم و سوم به همین منوال، بار نهم خوب آمد ، گفتند الآن لیاقت پیدا کردی و می توانی پیرو احمد الحسن بشوی؟!!
اما مهدیون دوازده گانه همانطور که در احادیث ذکر شده است بعد از ظهور خواهند بود.(9) در حالی که یمانی قبل از ظهور است پس نمی تواند جزء مهدیون ۱۲گانه باشد. شیخ حر عاملی برای این حدیث تفاسیری نقل کرده است که این مهدی ها دوازده گانه یا همان ۱۲ امام هستند که دوباره رجعت می کنند یا اینکه از کمک کننده های به صاحب الامر ووزراء او در مناطق مختلف هستند. فلذا اینکه یمانی هم از آن مهدیون 12 گانه باشد چون مصداق این ۱۲ مهدی مجهول است نمی توان چنین ادعایی کرد . لذا ادعای طرفداران احمدالحسن در یمانی خواندن او واینکه او اول مهدیین و۳۱۳ نفر است درست نمی باشد.

ه- تکلیف شرعی و عقلی ما در برابر احمدالحسن و ادعای مهدی بودن او چیست؟
از دو حال خارج نیست؛ یا این احمد الحسن، حقیقتاً یمانی است یا شیّاد است. در حال حاضر که نه سفیانی قیام کرده نه خراسانی و بنا به دلایل دیگری که بیان شد، هیچ دلیلی نداریم که بتوانیم درستی ادّعای او را ثابت کنیم، پس کاذب بودن او ثابت می شود. اما اگر بدون مدرک شرعی معتبر، از او طرفداری نمودیم و بعداً معلوم شد که او شیّاد بوده، در جرائم او اعم از قتل و گمراهی بشریت شریک خواهیم بود. چون طبق روایات « راضی به عمل یک قوم، شریک در عمل آن قوم است». امّا اگر در مورد او بی طرفی اختیار نمودیم، و بعداً ثابت شد که شیّاد بوده گناهی نکرده ایم؛ و اگر معلوم شد که حقیقتاً یمانی بوده، باز هم گناهی نکرده ایم. چون دلیل کافی برای طرفداری او نداشته ایم؛ و کسی که دلیل کافی ندارد، شرعاً معذور است. و نیز اگر با او مخالفت نمودیم و بعداً معلوم شد که شیّاد بوده، روشن است که گناه نکرده ایم؛ امّا اگر معلوم شد که او حقیقتاً یمانی بوده، باز هم گناهی نکرده ایم. چون طبق روایات فراوانی به ما امر شده که در دوران غیبت، هر کس ادّعا نمود که با امام زمان(عجل الله فرجه) ارتباط دارد، تکذیبش کنید. حتّی کسی هم که حقیقتاً امام زمان را ملاقات کرده باشد، اگر ادّعا کند که حضرت را ملاقات نموده، طبق احادیث، بر ما واجب است که او را تکذیب کنیم. پس این احمد الحسن، چه یمانی حقیقی باشد و چه نباشد، وظیفه ی شرعی ما تکذیب اوست. چون او برخلاف صریح روایات، ادّعای ملاقات با امام زمان(عجل الله فرجه) و داشتن دستور خصوصی از آن حضرت را دارد.

برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک:
1.چالش های عصر مدرن در ایران عهد قاجار (مجموعه مقالات)، اکبری، محمدعلی، مؤسسه فرهنگی ـ مطبوعاتی ایران ، تهران؛ انتشارات روزنامه ایران، 1384. 2. مکیال المکارم، موسوی اصفهانی، میرزا محمد تقی،مترجم سید مهدی حائری قزوینی،ایران نگین. 3. دادگستر جهان، امینی، ابراهیم، شفق،چاپ81. 4. معرفت امام زمان (ع) و تکلیف منتظران، شفیعی سروستانی، ابراهیم-الغیبه، نعمانی، محمد بن ابراهیم، ترجمه سید احمد فهرى زنجانى ، تهران، اسلامیه، 1363. 5. چشم به راه مهدی ، جمعی از نویسندگان مجله ی حوزه ص282- 281. 6. عصر ظهور ، علی کورانی صص 24 و 189.

 


پی نوشت ها:
1. موسوی اصفهانی، میرزا محمد تقی، مکیال المکارم، مترجم سید مهدی حائری قزوینی،ایران نگین، بی تا، ج 2، ص 107.
2. نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت نعمانی، ترجمه غفاری، تهران: دارالكتب الاسلاميه، ۱۳۸۷، ص 286.
3. ر. ک: معرفت امام زمان (عجل الله فرجه) و تکلیف منتظران، شفیعی سروستانی، ابراهیم، نشر موعود عصر، تهران، بی تا، صص 15- 97.
4. چرا که پیامبر اکرم(ص) فرمود : « انّی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی ما إن تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی أبداً ».
5. بدون شک، استفاده صحیح از کتاب وعترت ، بدون مراجعه به کارشناسان و متخصّصان این فن ، یعنی علمای دین ، هرگز امکان پذیر نیست . این یک مطلب عقلائی وعرفی است ، که برای شناخت هر چیزی به متخصّص آن باید رجوع کرد . بالاتر از این ، خود قرآن وعترت مردم را به رجوع به علماء ربّانی، به عنوان نائبان وخلفای ائمه در عصر غیبت، ارشاد فرموده‌اند.

6. عَنْ عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: لِلْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ ظُهُورُ السُّفْيَانِيِّ وَ الْيَمَانِيِ‏ وَ الصَّيْحَةُ مِنَ السَّمَاءِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَيْدَاء. ...ثُمَّ قَالَ ع خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ وَ الْيَمَانِيِّ وَ الْخُرَاسَانِيِّ فِي سَنَةٍ وَاحِدَةٍ فِي ‏شَهْرٍ وَاحِدٍ فِي يَوْمٍ وَاحِد... لَيْسَ فِي الرَّايَاتِ رَايَةٌ أَهْدَى‏ مِنْ رَايَةِ الْيَمَانِيِ‏ هِيَ رَايَةُ هُدًى لِأَنَّهُ يَدْعُو إِلَى صَاحِبِكُمْ‏ فَإِذَا خَرَجَ الْيَمَانِيُّ حَرَّمَ بَيْعَ السِّلَاحِ عَلَى النَّاسِ وَ كُلِّ مُسْلِم‏الحدیث؛ ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، الغيبة( للنعماني)، ص۲۵۲، نشر صدوق - تهران، چاپ: اول، ۱۳۹۷ق؛ شیخ مفید، الارشاد في معرفة حجج الله العباد، نشرکنگره شیخ مفید، قم، ۱۴۱۳ق، چ اول.
7. برای مطالعه بیشتر می توانید به کتاب الیمانیون قادمون که به تازگی از شیخ علی کورانی چاپ شده است مراجعه کنید، با کمی تغییر.
8. تکرار همان داستان محمد علی باب و شیخ بهاء، از کجا معلوم که فردا ادعا نکند که خود حضرت مهدی موعد است.
9. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) می فرماید: فى الليلة التى كان فيها وفاته: يا أبا الحسن احضر دواة و صحيفة، فأملى رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله وصية حتى انتهى الى هذا الموضع فقال: يا أبا الحسن انه يكون بعدى اثني عشر إماما و من بعدهم اثنى عشر مهديا، فأنت يا على أول الاثنى عشر إماما، و ذكر النص عليه السّلام فقال: اذا حضرته الوفاة فليسلّمها الى ابنه محمّد المستحفظ من آل محمّد فذلك اثنى عشر إماما، ثم يكون من بعده اثنى عشر مهديا فاذا حضرته الوفاة فليسلّمها الى ابنه أول المقربين له ثلاثة أسامى؛ اسم كاسمى، و اسم كاسم أبى و هو عبد اللّه و أحمد، و الثالث المهدى هو أول المؤمنين، شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، الإيقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة، ص۳۹۵، نويد - تهران، چاپ: اول، ۱۳۶۲ ش.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=56862&p=1016845&viewfull=1#post10...