پرسش:
عقل از بین دو گزینه ی زیر کدام یک رو انتخاب می کنه؟
1-عدم یا نیستی...نیستی محض بیآنکه حتی برای لحظهای طعم زندگی رو بچشی.
2-زندگی در چند مرحله...مرحله اول کشت و زرع در مزرعهی آخرت که ممکن است با درد و رنج و زحمت و زجر بسیار و طاقت فرسایی همراه باشد....مرحله دوم، برداشت آنچه در مرحلهی اول کشت کردیم...که میتواند سعادت و رفاه به همراه بیاورد یا میتواند یک عمر، شما را در جهنم آتشین و سوزان ابدی کند...
پاسخ:
اگر قرار باشد انسان بین عدم محض و هستی یکی را برگزیند یقینا هستی را برمیگزیند اگر چه هستی همراه با مشقت و تحمّل رنجهای بیشمار باشد. لذا همه ی انسان ها خواهان وجود و هستی هستند نه نیستی و عدم، اما آن شخصی که خودکشی میکند از هستی و بودن گریزان نیست؛ بلکه از عدم گریزان است از عدم آسایش و رفاه، از نبود علم، از نبود محبت و توجّه و ... گریزان است نه از هستی، خود کشی میکند تا از درد و عدمها فرار کند.
برای توضیح بیشتر عرض میشود: هیچ موجودی طالب عدم نیست؛ بسیاری از مردم خیال میکنند که رنج و بیماری و غم و عذاب و درد و نقص و امثال این امور، حقیقتاً وجود دارند؛ غافل از آنکه اینها امور عدمیاند. سلامتی امر وجودی است و بیماری نبود سلامتی است. شادی امر وجودی است، و غم نبود شادی است.
هیچ موجودی حقیقتاً طالب عدم نیست؛ بلکه همگان از عدم میگریزند و نالهها تماماً از عدم است. فقر، جهل، نقص عضو، غم و غصّه، کینه، حسد، درد و رنج و ... ، همگی یا امر عدمی هستند یا از امری عدمی حکایت میکنند.(1) البته مراد از عدم در اینجا عدم نسبی است و به تعبیر دیگر ، مراد ، ضعف وجودی است؛ چرا که عدم محض، مفهومی تو خالی بیش نیست و در حقیقت خودش وجود ذهنی دارد.
پس اگر ما انسانها از این امور گرایزانیم، در حقیقت از عدم میگریزیم و اگر طالب علم و دارایی و سلامتی و شادی و نشاط و راحتی و امثال این اموریم، در حقیقت وجود را طلب میکنیم؛ عدم محض قابل فرض و تصوّر نیست کجا رسد که کسی بتواند آن را طلب نماید. (آنچه به نام عدم فرض میشود وجود ذهنی عدم است که خود سنخی از وجود است در دیار ذهن).
عدمخواهی خیالی است واهی که شیطان رجیم القاء میکند تا انسان را به همان دام پوچی که خود افتاده است گرفتار نماید. خود قسم خورده که وجود را عدم و عدم را وجود جلوه خواهم داد و آدمیان را اینگونه خواهم فریفت « قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَني لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعين» (ابلیس ) گفت:پروردگارا! چون مرا گمراه ساختى، من نیز در زمين امور را در نظرشان زينت مىدهم، و همگى را گمراه خواهم ساخت. (2)
طرح شبهه و پاسخ به آن
شخصی پیش روی خودش زندگی و وجودی را می بیند که می تواند همراه با درد و زجر و مصیبت و سختی باشد و آخرش هم جهنم سوزان...چنین شخصی ریسک میکند و میل به زندگی دارد و یا عدم و مرگ را طلب میکند؟؟؟؟
پاسخ:
کودکی را تصور کنید که پیش رویش مدرسهای را میبیند که همراه با سختیها و رنجهایی است؛ بیخوابی کشیدن، سختی انجام دادن تکالیف و ... را پیشرویش میبیند امّا از آن طرف وقتی نتیجهی تحمل سختیها را میبیند یقینا از تکالیف لذت میبرد چون واقف به نتیجه است. اما اگر همین کودک فقط سختیهای مدرسه رفتن را ببیند و از نتیجه بیاطلاع باشد یقینا مدرسه را نمیخواهد چون انجام تکالیف، با بیبند و باری نمیسازد.
بنابراین شخصی که پیشرویش زندگی همراه با تحمل سختیها را میبیند و از طرفی میداند که نتیجهی تحمل سختیها رسیدن به لذت مطلق است زندگی را انتخاب میکند؛ چنانچه همهی انسانها خواهان لذت مطلق هستند اما افسوس که برخی بیراهه میروند و خودشان را به هلاکت میرسانند. البته اگر از جهنمیان هم بپرسی زندگی را انتخاب میکنی یا عدم را! نخواهد گفت عدم را، چرا که جهنمی هم خواهان هستی است و هیچ وقت از خدا عدم را نمی خواهد.
پی نوشت:
1. برای مطالعه بیشتر ر.ک: مطهری، مرتضی، عدل الهی، فصل 2، و نیز اصول فلسفه و روش رئالیسم، مقاله یِ هشتم و نهم.
2. الحجر:39
http://www.askdin.com/showthread.php?t=58766&p=998408&viewfull=1#post998408