پرسش:
در بخش هایی از بیانیه ی گام دوم انقلاب آمده است: ...عدالت و مبارزه با فساد: این دو لازم و ملزوم یکدیگرند. فساد اقتصادی و اخلاقی و سیاسی، تودهی چرکین کشورها و نظامها و اگر در بدنهی حکومتها عارض شود، زلزلهی ویرانگر و ضربهزننده به مشروعیّت آنها است؛ و این برای نظامی، چون جمهوری اسلامی که نیازمند مشروعیّتی فراتر از مشروعیّتهای مرسوم و مبنائیتر از مقبولیّت اجتماعی است، بسیار جدّیتر و بنیانیتر از دیگر نظامها است. .....همه باید بدانند که طهارت اقتصادی شرط مشروعیّت همهی مقامات حکومت جمهوری اسلامی است. ...عدالت در صدر هدفهای اوّلیّهی همهی بعثتهای الهی است و در جمهوری اسلامی نیز دارای همان شأن و جایگاه است. بعلاوه .. چالش درونی عبارت از عیوب ساختاری و ضعفهای مدیریّتی است... نتیجهی اینها مشکلات زندگی مردم از قبیل: بیکاری جوانها، فقر درآمدی در طبقهی ضعیف و امثال آن است.
حال پرسش اصلی این است که چگونه میتوان با وجود ناعدالتی و فساد ساختاری، این نظام را مشروع دانست؟!
پاسخ:
البته به یقین بهترین و کامل ترین پاسخ را می توان با مراجعه و مطالعه ی متن کامل بیانیه معظم له دریافت نمود.
با این وجود، در پاسخ، بطور کلی نکاتی را تقدیم می کنیم:
یک. نظام مقدس جمهوری اسلامی دارای دو بُعد است، اول. بُعد رویکردی (اصول و آرمانها) دوم. بُعد عملکردی (ساختار سیاسی کشور) آنچه مسلم و قطعی است، نظام اسلامی از حیث اصول و آرمانها، اهداف و رویکردها و مبانی و جهت گیری ها کاملاً مبتنی بر آرمانهای اسلام عزیز، در راستای تعالی مادی و معنوی کشور، تحقق عدالت همه جانبه و مبارزه با فساد و تبعیض بنا نهاده شده است از اینرو رویکردهای نظام اسلامی ایران که اصول مترقی قانون اساسی و بنیان اهداف و برنامه ها و سیاست های کلان جمهوری اسلامی از آن جمله است با فساد و بی عدالتی به هیچ نحوی سر سازگاری نداشته و ندارد و در طول سالیان انقلاب، با نظارت همه جانبه رهبری نظام و بازوهای رهبری، تلاش شده تا اصول و آرمانهای انقلاب، از مسیر اصلی خود فاصله نگیرد.
دو. همچنین لازم به ذکر است، حاکمیت در قانون اساسی جمهوری اسلامی، الاهی و انسانی است. حاکمیت الاهی ناشی از این آموزه است که حاکمیت و تشریع منحصراً به خدا اختصاص دارد و هیچکس جز به اذن خدا حق تصرف در اموال و نفوس و نیز تشریع را ندارد. فلذا در دوره غیبت ولی عصر (عجل الله فرجه) فقیه جامعالشرایط از جانب امام معصوم مأذون است تا هم برپایه منابع اصلی دین، احکام تشریعی را استنباط کند و هم در اموری که شارع اجازه داده است مداخله کند. با این مبنا، وضع کلیه مقررات (اعم از قانونگذاری، اجرائی، قضائی، نظارتی و ...) برپایه موازین اسلامی، تحت نظارت ولایت فقیه، مشروعیت داشته و ضامن حاکمیت الاهی است. وجه انسانی حاکمیت، نیز برآمده از ایمان به خدا و باور به حاکمیت مطلق او بر جهان و انسان است و اینکه او انسان را بر سرنوشت خویش حاکم کرده است. بنابراین، حاکمیت مردم بر سرنوشت اجتماعی و سیاسی خویش، نیز حقی الاهی است که از طریق راههای متعدد حقوقی (مشارکت مستقیم و غیرمستقیم مردم در انتخاب رئیسجمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و جز آن) و سیاسی (حق آزادی تشکلها و احزاب و انجمنهای سیاسی و صنفی) تضمین می شود.(1) و این امر نیز، موجب تقویت و استحکام مشروعیت سیاسی حکومت است زیرا حاکمیت نظام مقدس جمهوری اسلامی علاوه بر دارا بودن مشروعیت الاهی و دینی از پشتوانه حضور و مشارکت و تأیید مردمی نیز برخوردار است.
سه. در بُعد عملکردی نیز، چند نکته قابل توجه است:
اولاً بیانات رهبری معظم در بیانیه گام دوم انقلاب، از آنجاییکه وسیع ترین و دقیق ترین آمار و اطلاعات از وضعیت کشور و عملکرد دستگاه ها را از کانالهای مختلف دریافت می کند، حاکی از این نیست که ساختار سیاسی کشور را تماماً فساد و بی عدالتی فرا گرفته، بلکه بیان ایشان بنوعی در راستای تبیین و برجسته سازی دو هشدار مهم و اساسی به مسئولین است: هشدار اول؛ اینکه اساساً نفس فساد و بی عدالتی را در همه نظامات سیاسی و ساختار کشورها بمثابه توده چرکینی که بنیان برافکن است تشبیه کرده! یعنی اگر مسئولین و دغدغه مندان هر نظام و کشوری مراقب نباشند و فساد و بی عدالتی در بدنه سیاسی و اجرایی کشور رخنه کرده و همچون ویروسی به تمام ارکان آن کشیده شود، آن نظام سیاسی مشروعیتش را از دست داده و بنیانش بر باد خواهد رفت. بی شک، این مسأله در جمهوری اسلامی ایران خیلی جدی تر و خطرناک تر است. زیرا اسلام در معرض خطر است، اعتقاد مردم در مقام تزلزل قرار می گیرد. هشدار دوم؛ یک هشدار تهدید آمیز به مسئولین امر است، خصوصاً به آن دسته از مسئولینی که یا هنوز تکلیفشان با خودشان و مسأله سلامت و طهارت اقتصادی، در حوزه مسئولیت شان روشن نیست، یا مترصدند افرادی را وارد بدنه دولت کنند و یا از کسانی صریحاً یا تلویحاً حمایت کنند که سلامت و طهارت اقتصادی ندارند و ...؟؟!! رهبری معظم می خواهد بر این نکته تأکید بورزد که در مقطعی که کشور و جامعه درگیر جنگ و جهاد اقتصادی است و مردم ما با مشکلات و بحران های فراوانی دست و پنجه نرم می کنند، دیگر جای مماشات نیست فلذا در گام دوم انقلاب و پس از 40 سالگی آن، که اندیشه مردم هم به یک بلوغ نسبی دست یافته و از فساد و بدعملی و سوء استفاده ها منزجر است، قطعاً برای حفظ و صیانت از انقلاب و آرمانهای آن، حتی اگر لازم باشد، هر مسئولی که خارج از چارچوب های طهارت اقتصادی عمل کند و یا از بدعملی برخی مفسدان و سوء استفاده گران حمایت کند، دیگر در ساختار جمهوری اسلامی، هیچگونه مصونیت اعتباری و مشروعیت و جایگاهی نخواهد داشت.
ثانیاً اینکه به دلیل سستی و فشلی برخی بخشهای نظارتی و عدم قاطعیت دستگاه قضاء در مواردی موجب شده که در برخی دستگاه ها و توسط برخی مسئولین غیر صالح و نفوذی و یا با حمایت معدودی از ایشان، فساد و سوء استفاده هایی در سطح کشور و بویژه در حوزه اقتصاد، صنعت و بانکها صورت می گیرد و یا به دلیل عدم نظارت، وضعیت اقتصاد کشور و افزایش بی رویه قیمت ها به یک بحران جدی تبدیل شود و نظائر آن ... یک واقعیت انکارناپذیر است اما:
1. صحیح نیست که این معدود تخلفات و سوء استفاده ها و یا اختلاس و دزدی ها را به کل سیستم و ساختار نظام مقدس جمهوری اسلامی تعمیم داده و با بزرگنمایی و سیاه نمایی دروغین، بصورت غیرمنصفانه، همه مسئولین امر و کل ساختار جمهوری اسلامی را دزد بخوانیم؟! بعبارتی به کل ساختار نظام مقدس جمهوری اسلامی نگاه کاملاً بدبینانه داشته و چنین انگاره ای را در اذهان عمومی نشر و تبلیغ کنیم! گرچه چنانکه رهبر معظم انقلاب فرمودند: همین معدود و مختصر تخلفات و سوء استفاده ها نیز برای جامعه و نظام مقدس اسلامی شایسته نیست و باید توسط دستگاه های مسئول، برای دفع و رفع آنها تلاش و مجاهدت شود.
2. شایسته نیست که این خطا و تعمیم های ناروا را بسط و توسعه داده و به کلیت نظام و بُعد رویکردی یعنی اهداف و ارمانها و اصول و ارزشهای نظام نیز نسبت دهیم، به عبارتی حق اینست که بین رویکردها (اصول و آرمانها) با عملکردها (رفتار مسئولین) تفکیک قائل شویم.
3. روا نیست با گرفتار آمدن در چنین تعمیم های ناروایی، با اتکاء به چند نمونه آمار نقص و ضعف و نارسایی و بدعملی برخی مسئولین، بر اینهمه پیشرفت ها و دستاوردهای عظیمی که در طول 40 ساله انقلاب که با رهبری های داهیانه امام جامعه و به دستان پر توان فرزندان انقلابی همین ملت در عرصه های مختلف علمی، پژوهشی، صنایع و فن آوری، اقتصادی، سیاسی امنیتی و اجتماعی، نظامی و ... اتفاق افتاده چشم ببندیم و آنهمه را انکار کنیم!
4. بدون شک، نظام مقدس جمهوری اسلامی در این چهل ساله دارای چنان پشتوانه عظیم رویکردی و دستاوردهای بزرگ عملکردی است که اگر بدرستی پیشرفت ها و دستاوردها برای مردم تبیین شود، علیرغم تلاش دشمنان کوردل در جهت برجسته سازی و بزرگنمایی نقاط ضعف، کاستی ها، مشکلات، برخی فساد و سوء استفاده ها و اختلاس و بدعملی ها، باز هم مردم فهیم و بصیر ایران اسلامی بر مشروعیت الهی نظام اسلامی صحه گذاشته و دست از انقلاب و رهبری شان برنخواهند داشت، چنانکه در راهپیمایی غرور آفرین 22 بهمن سال جاری نمایش عزت خواهی، استکبارستیزی، بیعت مجدد با امام و رهبرشان و تجدید میثاق با شهدا را به خوبی در برابر چشم جهانیان به نمایش درآوردند.
چهار. یکی از عوامل اساسی در بحران های اقتصادی اخیر، همان مواردی است که در بیان معظم له مورد تأکید قرار گرفته: «نگاه به خارج و نه به توان و ظرفیّت داخلی؛ بودجهبندی معیوب و نامتوازن؛ عدم رعایت اولویّتها و وجود هزینههای زائد و حتّی مسرفانه در بخشهایی از دستگاههای حکومتی است» بی شک، همه این موارد ریشه در اندیشه و تفکر غربگرایی و لیبرالی و مخالفت با تفکر مقاومت و انقلابی گری دارد، رهبری معظم با بیان موارد فوق می خواهد ریشه عمده مشکلات فعلی را در نفوذ و پیاده شدن تفکر لیبرالی بیان کند. زیرا، کسانیکه با چنین تفکری وارد میدان قانونگذاری و اجرایی کشور شده اند چون از طرفی نمی توانند در حکومت اسلامی با آرمانهای متعالی اسلام کنار بیایند، و از طرف دیگر قادر نیستند مستقیماً با آرمانهای اسلام، ارزشهای انقلابی و ایمان و اعتقاد مردم مقابله کنند بصورت حرکت نرم و گام به گام در حال تزریق و عملیاتی کردن مبانی فکری لیبرالیسم در جامعه اسلامی و بدنبال پایه ریزی سیستم وابستگی کشور به نظام سرمایه داری و لیبرالی اند و همین یک بام و دو هوای آقایان، چنین بلایا و مشکلاتی را بر سر مردم عزیز ایران اسلامی هوار کرده است. باید مردم و مسئولین انقلابی یک صدا و هماهنگ بدنبال راهکارهایی اساسی جهت خشکانیدن ریشه تفکر لیبرالی باشند، تا این ویروس آلوده در داخل نظام و ساختار ها و ارکان نظری و عملی نظام ریشه دارد، مشکلات و تنگناها و عقب ماندن ها در همه عرصه ها بعنوان یک تهدید جدی وجود خواهند داشت. بقول مولوی:
موش تا انبار ما حفره زدست/ وز فنش انبار ما ویران شدست
اول ای جان دفع شر موش کن/ وانگهان در جمع گندم جوش کن.(2)
پنج. در طول سالیان پس از انقلاب، در این چهل ساله، اگر خوب دقت کنید نمی توانید یک روز و یک سال را پیدا کنید که کشور ما در معرض تهدید و خطر نبوده باشد! یک روز که دشمنان گذاشته باشند آب خوش از گلوی این ملت پایین برود! چهل سال است که دشمنان و بدخواهان داخلی و خارجی و نظام استکباری، دارند نقشه فروپاشی و براندازی جمهوری اسلامی را می کشند! هوز هم دست بر دار نیستند، همه راهها را هم رفته و تجربه کرده اند، همیشه هم بحران و تحریم و فشار سیاسی، اقتصادی بوده! پس تهدید و تحریم و فشار همیشه بوده و باز هم خواهد بود، چیز جدیدی نیست! راهکار مواجهه و مقابله با آن را امام راحل و رهبری معظم دائماً گوشزد کرده اند ایمان و اتکال به خدا، ایستادگی و مقاومت، بصیرت و هوشیاری، تلاش و مجاهدت و در این سالهای اخیر توصیه به توجه و پرداختن به اقتصاد مقاومتی! پس ببینید خطر هست، تهدید هست، همیشه هم بوده ... اما راهکار هم هست. نکته دیگر اینکه علیرغم اذعان به وجود فساد و بی عدالتی در برخی دستگاه ها و گرفتاری و عدم طهارت اقتصادی برخی مسئولین، اما معتقدیم؛ ممکن است فساد آن دسته از مسئولین، مشروعیت خودشان را خدشه دار کند اما مشروعیت نظام مقدس اسلامی کماکان به قوت خود باقی است و نباید بین این دو سطح مشروعیت خلط کرد. در چنین وضعیتی راه درمان، اصلاح و عمل جراحی موضعی و برداشتن غده و خلع ید از همان عضو فاسد است تا کل سیستم و نظام به سلامت، به کار خودش ادامه دهد. البته چنانکه رهبر معظم انقلاب فرمودند: اگر دامنه فسادها همچون غده چرکین و سرطانی در بدنه کل نظام گسترش یابد، خطر از دست رفتن مشروعیت، نظام اسلامی را نیز تهدید می کند.
پی نوشت ها:
1. هاشمی، محمد، حقوق اساسی جمهوری اسلامی، نشر میزان، تهران، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۱۷.
2. مولوی، مثنوی معنوی.