پرسش:
عذاب های اخروی که در روایات توصیف شده اند چگونه با رحمت خداوند سازگار است؟ مثل روایاتی که عذاب بد حجابان را توصیف می کند، مگر نمیگویند هر چقدر شخص بزرگتر می شود رحمانیتش هم بزرگتر می شود؟
پاسخ:
برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه بفرمایید:
نکته اول:
نکته اول این که در مباحث حقوقی و جزایی نگرش های عاطفی رهزن است، دلسوزی در این وادی مانع تصمیم درست و منطقی میشود، لذا قرآن کریم در اجزای حدود هم می فرماید: «الزَّانِيَةُ وَ الزَّاني فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ في دينِ اللَّه»؛ هر يك از زن و مرد زناكار را صد تازيانه بزنيد و نبايد رأفت (و محبّت كاذب) نسبت به آن دو شما را از اجراى حكم الهى مانع شود.(1)
این بدین خاطر نیست که خداوند مخالف دلسوزی و ترحّم است، بلکه بدین خاطر است که احساسات و عواطف کنترل نشده و خارج از چارچوب منطق می تواند عوارض ناگواری برای جامعه به ارمغان بیاورد، به همین خاطر عقل باید حاکم بر احساسات و عواطف باشد تا آنها را در مسائل حقوقی تعدیل کند.
اگر انسان از این ظاهرگرایی ها عبور کرده و با نگرش عقلانی محض به عمق مسئله پوشش زنان و نقش آن نگاه کند متوجه جایگاه مهم این امر در جامعه می شود؛ یک نگاه حرام می تواند مرد را نسبت به همسرش بی میل کرده، موجب فروپاشی یک خانواده و تبدیل شدن بچه ها، به بچه های طلاق شود که نه خودشان آنچنان که باید تربیت میشوند، و نه توان تربیتی بالایی دارند، لذا این مسئله ی به ظاهر ساده گاهی تا چندین نسل بعد تاثیر آن باقی می ماند. نقش حجاب و بی حجابی در جامعه را نباید به همین ظاهر آن قضاوت کرد؛ ما می بینیم گاهی یک جوانی را که به خاطر تجاوز اعدام شده است، اما آیا کسانی که زمینه تحریک وی را مقدر کرده و چنین نتیجه ای را موجب شده اند مقصر نیستند؟
به عنوان مثال قاتل ستایش قریشی را ببینید که یک نوجوان 16، 17 ساله که در مدرسه جایزه اخلاق گرفته، تبدیل میشود به یک نوجوانی که به یک دختر خردسال تجاوز کرده، او را خفه می کند و با اسید سعی بر نابودی جسد می کند!! و در اعترافاتش دیدن تصاویر تحریک کننده را عامل این جرم عظیم معرفی می کند! آیا این کافی نیست که به اهمیت پوشش در ثبات و امنیت جامعه پی برده شود؟ کسانی که عذاب بی حجابان در روایات را می بینند به این عمق تاثیرگذاری آن توجهی ندارند.
آیا میشود فقط آن نوجوان را مجرم دانسته و کسانی که زمینه چنین تحریکاتی را فراهم می سازند را تبرئه کرد؟ آیا کسانی که این نوجوان را تحریک کردند در گناه خون ریخته ی آن دختر بچه معصوم نقشی ندارند؟
نکته دوم:
نکته دیگر اینکه آنچه که روایات در خصوص احکام و مجازات ها بیان می کنند استحقاق است، یعنی چنین مجرمی با فلان جرم، مستحق چنین مجازاتی است، اما اجرا یا عدم اجرای آن و همچنین بخشش یا عدم بخشش آن به دست خداوند است، ما هرگز نمی گوییم حتما همه این مجازات ها انجام شده و هیچ کسی بخشیده نمیشود، چرا که تخلف از وعید و تهدید جایز بوده و قبیح نیست. یعنی اگرچه اگر کسی به دیگری وعده بدهد لازم است به آن عمل کند، اما اگر شخصی، شخص دیگر را از روی حق تهدید کرد، عمل نکردن به آن قبیح نیست؛ مثلا کسی که به فرزندش وعده داد به خاطر اشتباهش تنبیه می کند عمل به آن واجب نیست، همان طور که پیامبر(ص) می فرمایند:
«مَنْ وَعَدَهُ عَلَى عَمَلٍ ثَوَاباً فَهُوَ مُنْجِزٌ لَهُ وَ مَنْ أَوْعَدَهُ عَلَى عَمَلٍ عِقَاباً فَهُوَ فِيهِ بِالْخِيَار»؛ کسی که خداوند بر عمل نیکی وعده بدهد به آن عمل خواهد کرد، و کسی را که به او بر عذاب وعده بدهد اختیار دارد که عمل کند یا خیر.(2)
بنابراین این که در روایت فلان مجازات برای فلان عمل بیان شده است، به معنای وقوع قطعی آن نیست، بلکه تصمیم گیری در بخشش یا اجرای این احکام بر عهده خداوند است، و خود او فرموده است به جز شرک ممکن است بسیاری از گناهان را متناسب با ظرفیت و لیاقت شخص ببخشد: «إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاء»؛ به درستی که خداوند شرک را نمی بخشد و غیر آن را برای هر کسی بخواهد می بخشد. (3)
روشن است که مراد از این بخشش، بخشش بدون توبه است، چرا که با توبه همه گناهان حتی شرک نیز بخشده میشود، و استثناء معنا ندارد.
بنابراین خداوند بسیاری از انسان ها را در قیامت خواهد بخشید، و این بخشش هم آنقدر عظیم و گسترده است که طبق روایات شیطان را هم به بخشش امیدوار می سازد، همان طور که امام صادق(ع) می فرماید:
«إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَشَرَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى رَحْمَتَهُ حَتَّى يَطْمَعَ إِبْلِيسُ فِي رَحْمَتِه»؛ هنگامی که قیامت برپا شود آنچنان رحمت الهی گسترده میشود که شیطان هم در رحمت الهی طمع می کند(و امیدوار میشود). (4)
نکته سوم:
رابطه بین مجازات های اخروی و دنیوی قراردادی نیست، بلکه تکوینی است، یعنی حقیقت و باطن این رفتارها چنین صورتی دارد که در آخرت آشکار خواهد شد، آن مجازات ها در حقیقت صورت باطنی این رفتارها است، مثل این که کسی که خودکار به چشمش بزند خب برای یک عمر کور خواهد بود، این مجازات قراردادی نیست که اعتراض کنیم دور از مروّت است که شخص با یک ثانیه غفلت برای همیشه کور شود!
این که پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرمایند: « الدُّنْيَا مَزْرَعَةُ الْآخِرَة»؛ دنیا مزرعه آخرت است.(5) هم به همین مطلب دلالت دارد، هر کسی در مدت کوتاهی کشت می کند و در مدت طولانی برداشت می کند، نمیشود گفت مثلا کسی که دو هفته گندم کاشته چرا باید چند ماه گندم برداشت کند! چون او خودش در مزرعه اش گندم کاشته است، اصلا اینجا زمان مطرح نیست که کاشتن او چه مقدار طول کشیده، مهم ان است که چه کاشته است.
به همین خاطر قرآن کریم هیزم جهنم را خود مردم می داند: «اتَّقُوا النَّارَ الَّتي وَقُودُهَا النَّاس»؛ بپرهیزید از آتشی که هیزم آن مردم هستند.(6) و همچنین می فرماید کسانی که مال یتیم را به حرام می خورند، همین الان دارند آتش می خورند، نه اینکه بعدا ما به آنها آتش می خورانیم: «إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في بُطُونِهِمْ ناراً»؛ كسانى كه اموال يتيمان را به ظلم و ستم مى خورند، (در حقيقت،) تنها آتش مى خورند.(7)
اما اینکه چرا خداوند چنین تأثیری برای چنین رفتارهایی قرار داده است، از مسائلی نیست که عقل بر آن احاطه داشته باشد تا بتواند در این خصوص قاطعانه ابراز نظر کرده و رفتار خداوند در این باره را قضاوت کند.
پی نوشت ها:
1. نور:2/24.
2. برقی، احمد بن محمد، المحاسن، دارالکتب الاسلامیه، قم، چاپ دوم، 1371، ج1، ص246
3. نساء:48/4.
4. صدوق، محمد بن علی، الأمالی، نشر كتابچى، تهران، چاپ ششم، 1376ش، ص205.
5. ورّام بن ابی فراس، مجموعه ورام، مکتبة فقیه، قم، چاپ اول، 1410ق، ج1، ص183.
6. بقره:24/2.
7. نساء:10/4.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=64829&p=1016247&viewfull=1#post10...