آیا در عالم برزخ چنین چیزی امکان پذیر است؟

سؤال:
از حضرت عیسی سلام‌الله علیه نقل شده است که یک فرد بعد از زنده شدن توسط ایشان از احوالش به حضرت عیسی خبر داد و گفت از زمانی که از دنیا رفته است هنوز در حال مجازات آن خلالی است که بدون اجازه صاحبش آن را استفاده کرده است و در داستان دیگر فردی دو هزار و هفتصد سال است که فقط به خاطر نیم سکه از مال یتیم که بر گردن اوست در حال عذاب است. حال آیا امکان جبران حق الناس بعد از مرگ وجود ندارد؟ یعنی همانطور که در قیامت خداوند از اعمال خیر فرد کم می‌کند و به دیگری می دهد آیا در عالم برزخ چنین چیزی امکان پذیر نیست و حتی اگر به اندازه یک خلال حق الناس داشته باشیم باید تا قیامت عذاب شویم؟

 


پاسخ:
هر عملی که انسان در این جهان انجام می‌دهد دو صورت و دو ظهور و دو هویت دارد؛ با یکی از آنها در این دنیا تمثل می‌کند و با دیگری در پس از مرگ و آخرت. خداوند در قرآن می‌فرماید: «فَمَنْ‏ يَعْمَلْ‏ مِثْقالَ‏ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَه‏ / وَ مَنْ يَعْمَلْ‏ مِثْقالَ‏ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ»[1]

و ظاهر آیه گویای آن است که خود عمل دیده می‌شود. پس صورت اخروی اعمال در پس صورت دنیوی آنها از همان لحظه‌ی صدور و خلقِ اعمال توسط ما موجودند.

پس در تجسم اعمال، با دو عنوان کلی مواجهیم: یکی عینیت فعل و جزا و دیگری همراهی عمل با انسان در برزخ و روز قیامت.

آیه ۱۹ از سوره احقاف بیانگر این مطلب است که خداوند تماما اعمال انسان‌ها را به آنها باز می‌گرداند (وَ لِكُلٍ‏ دَرَجاتٌ‏ مِمَّا عَمِلُوا وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُون‏).

علامه طباطبایی در این مورد می‌نویسد: «ثواب و عقاب که اموری حقیقی‌اند و با طاعت و معصیت همراه هستند، لامحاله با انسان خواهند بود ...»[2]
آیات فراوانی شاهد و دلیل بر این مطلب‌اند از جمله: «إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ‏ أَمْوالَ‏ الْيَتامى‏ ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في‏ بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعيرا» (ترجمه: بى‏ترديد كسانى كه اموال يتيمان را به ستم مى‏خورند، فقط در شكم خود آتش مى‏خورند، و به زودى در آتش فروزان در آيند) در حالی که صورت ظاهری و دنیوی اموال یاد شده به هیچ وجه آتش نبوده است.

در حدیثی قدسی نیز جبرئیل به پیامبر صلی الله علیه و آله اینگونه می‌گوید: «... اعمل ما شئت فإنک ملاقیه»[3] (هر کاری که می‌خواهی انجام بده همان تو آن را ملاقات می‌کنی.

همچنین از امیرالمؤمنین منقول است که فرمود: «در آخرین لحظه حیات انسان در دنیا، فرزند و مال و عمل در مقابل دیدگان انسان مجسم می‌شود. او از هر یک می‌پرسد که برایش چه خواهند کرد؟ مال جواب می‌دهد کفنت از من، فرزند اظهار می‌دارد تو را به قبر می‌رسانم، عمل می‌"وید من با تو در قبر و رستاخیز همدم خواهم بود. سپس امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرمایدک اگر از اولیای خدا باشد عملش در خوش‌چهره‌ترین و خوش‌بو‌ترین و خوش‌جامه‌ترین افراد نزدش حاضر می‌شود و می‌گوید بشارت باد بر تو، آسودگی از هر همّ و غمی. آن ولی خدا می‌پرسد تو کیستی؟ پاسخ می‌دهد: من عمل صالح تو هستم و اگر از دشمنان خدا باشد کسی نزد او می‌آید که از بد لباس‌ترین و بدقیافه‌ترین و بدبوترین خلق خداست و به او وعده دوزخ می‌دهد.[4]

صدرالمتألهین (ملاصدرا) بر آن است همانگونه که یک ماهیت مادی در مواطن مختلف دارای آثار و جلوه‌های گوناگون است، صفات، نیات و ملکات انسان نیز در جاهای مختلف، دارای آثار و لوازم مختلف می‌باشند؛ از این رو بعید نیست که صفات و ملکات انسان که در این جهان به صور معهود بروز می‌کند و آثار خاصی از خود به جای می‌گذارند، در عالم برزخ و قیامت به صورت روح و ریحان یا به صورت مار و کژدم و ... ظاهر شوند.[5]

وی می‌گوید: شکی نیست که هر عملی را اثری است در نفس، و اثری است در خارج، و نفس انسان در مقابل اعمال و رفتار خود متأثر می‌شود و همانطور که اعمال و رفتار هر کس در خارج، دارای آثار وجودی خاص است، در نفس نیز اثری می‌گذارد که مجموعه ملکات و فضائل و رذایل نفسانی، محصول اعمال و رفتار و بالجمله اکتسابات است و هر یک از ملکات نفسانی را ظهوری است در هر یک از مواطن و قوابل و هر صفت جسمانی و یا روحانی در مقام مقارنت و مجاورت با قابلی، اثری در آن قابل می‌گذارد و نحوه اثر آن در هر یک از مواطن و قوابل متفاوت است و همانطوری که اعمال خارجی در نفس اثر می‌گذارد، ملکات نفسانی نیز در خارج اثر می‌کنند و آثاری از فضایل و رذایل نفسانی در خارج حاصل می‌شود ... .
ملکات فاضله و رذایل که از مکتسبات نفسانی است و از آثار و اعمال انسان است در نشئه دنیوی، بعینه در نشئات دیگر مجسم شوند و نتیجه عمل هر کس بدین طریق برای او نمودار شود.[6]

پس مهمترین عامل عذاب، اعمال انسان است؛ زیرا با تعبیرهای یاد شده، جایی برای این معنا باقی نمی‌ماند که عذابهای مختلف، نتیجه جدا نشدنی اعمال زشت خود انسانهاست نه شکنجه‌های خداوند.

از مطالب فوق برداشت می‌شود بر فرض صحت داستان‌هایی که در سؤال مطرح شد، می‌توان گفت این گونه‌ عذابهایی که در عالم برزخ صورت می‌گیرد صورت برزخی اعمال خود انسان است و از آنجا که کفاره و جبرانِ پایمال شدن حق‌الناس، منوط به رضایت صاحبان حق است، تجسم برزخی آن تا پیش از ایفای حق، به قوت خود باقی خواهد بود.

این در حالی است که اصل رسیدگی به اعمال انسان در قیامت -عندالحساب و المیزان- انجام می‌شود. در آنجاست که بدهکار برای جلب رضایت طلبکار خویش، چاره‌ای جز اعطای قسمتی از حسنات خویش به طلبکار –اگر پرونده‌اش حسنه‌ای داشته باشد- یا به دوش کشیدن قسمتی از سیئات طلبکار در ازاء طلب او نخواهد داشت؛ مگر آنکه تفضل خاص خداوند و اهلبیت‌ علیهم‌السلام شامل حال چنین بنده‌ای شود و طلبکار را به نحوی از انحاء راضی سازند.

در زیر به نمونه‌ای از احادیثی که به شیوه استیفاء حق الناس در قیامت پرداخته است اشاره می‌شود:
حضرت صادق عليه السّلام مى‏‌فرمايد: «سخت‏ترين حالات انسان در روز قيامت، وقتى است كه مستحقين خمس و زكات برخيزند و به او بچسبند و بگويند پروردگارا، اين شخص خمس ما يا زكات ما را خورده و به ما نداده، پس خداوند از حسنات اين شخص به آنها عوض مى‏دهد» (أشدّ الانسان يوم القيمة ان يقوم اهل الخمس فيتعلقون بذلك الرجل فيقولون ربنا ان هذا الرجل قد أكل خمسنا و تصرف فيه و لم يدفعه الينا فيدفع اللّه اليهم عوضه عن حسنات ذلك الرجل و كذلك اهل الزكوة)[7]

شهید دستغیب پس از نقل این روایت که «روز قيامت‏ صاحب‏ قرض‏ مى‏آيد و شكايت‏ مى‏كند. اگر بدهكار حسنات دارد براى طلبكار از او مى‏گيرند و اگر ندارد گناهش را بر او مى‏گذارند» می‌نویسد:
«بهر حال بدهكار از دنيا رفتن خيلى سخت است. بايد هركس بكوشد كه پيش از مرگ بدهى نداشته باشد و چنانچه از هر راهى عاجز باشد، سخت به اهلبيت عليه السّلام متوسل شود تا خصماى او را راضى فرمايند».[8]

نتیجه:
حکایت عذابهای برزخی –در عالم برزخ- که در اثر پایمال کردن حق الناس و خوردن مال مردم نقل شده است برفرض صحتِ استناد، همان باطن برزخی عمل است که به صورت عذاب تجسم کرده ‌است به طوری که تا قیامت به همراه انسان خواهد بود و الا، هم حسابرسی به اعمال و هم مجازات و پاداش اخروی، همه در قیامت انجام می‌گیرد. احادیث، نحوه خلاصی یافتن از حق‌الناس را به صورت اعطای حسنات از سوی بدهکار به طلبکار –در صورتی که بدهکار حسنه‌ای داشته باشد- و یا تحمل مقداری از عذابی که به عهده‌ی طلبکار است از سوی بدهکار بیان کرده‌اند.

 


منابع
[1]. زلزله: ۷ و ۸.
[2]. طباطبایی، محمدحسین، انسان از آغاز تا انجام، ترجمه و تعلیقه صادق لاریجانی، قم: بوستان کتاب، ۱۳۸۷ش، ص ۱۷۳.

[3]. محمدی ری شهری، میزان الحکمة، قم: دارالحدیث، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص ۲۱۳۹.

[4]. کلینی، کافی، بیروت: دار الصعب، ۱۴۰۱ق، ج۳، ص ۲۳۲، ح ۱.

[5]. شواهد الربوبیة، صدرالمتألهین، مشهد، مرکز الجامعی للنشر، ۱۳۶۰ ش، ص ۳۲۹.

[6]. المبدأ و المعاد، صدرالمتألهین، تصحیح آشتیانی، انتشارات انجمن حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۵۴ ش، ص ۴۱۲.

[7]. تویسرکانی، محمد نبی، لئالی الاخبار، قم: نشر علامه،‌۱۴۱۳ق، ج۵،‌ ص ۸۷.

[8]. دستغیب، عبدالحسین، گناهان کبیره، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۸۸ش، چ ۲۲، ج۲، ص ۲۲.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=64632&p=1016187&viewfull=1#post10...