پرسش:
بین تسخیر سفارت آمریکا در 13 آبان، وحمله به سفارت انگلیس در سال های اخیر چه شباهت ها وتفاوت هائی وجود دارد؟ آیا هر دو قابل دفاع هستند؟ نظر آیت الله خامنه ای در مورد تسخیر سفارت آمریکا، همین طور حمله به سفارت انگلیس چیست؟
پاسخ:
در مورد نظر آیت الله خامنه ای به عنوان رهبر ایران، خب ایشان هم چون امام خمینی(ره) در سخنرانی های مختلف تسخیر لانه جاسوسی را تأیید کردند، اما تسخیر سفارت انگلیس از سوی آیت الله خامنه ای حرکتی اشتباه دانسته شد.
علت این تأیید و عدم تأیید به خاطر تفاوت های بین این دو تسخیر است که از جهات متعدد قابل بحث است، تفاوت های عمیقی هم از جهت ماهیت آمریکا، هم از جهت نوع عملکرد سفارت خانه این کشور، و هم از نظر نوع حرکت و روش تسخیر از سوی مردم، و هم از نظر دستاوردها و مانند آن وجود دارد، که ما به چند جهت از این تفاوت ها اشاره می کنیم:
تفاوت از جهت ماهیت آمریکا و سایر کشورها
اگرچه کشورهای استعمارگری زیادی در گذشته وجود داشتند و امروز هم برخی از آنها همین خلق وخوی را دارند، اما آن کشوری که امروز قطب سلطه به شمار می رود آمریکا است؛ نوع استعمارگری آمریکا امروزه با سایر کشورها متفاوت است، تبدیل به یک کشور سلطه جویی شده است که هیچ حرمتی برای آنچه در تعارض با منافعش باشد قائل نیست، شما امروزه هم چنین رفتارهای یک جانبه گرایانه را در ماجرای برجام و مانند آن می بینید.
آن کسی که در برابر مردم ایران و انقلاب اسلامی ایستاده بود، نه شاه و حکومت پهلوی، بلکه آمریکا بود، تمام این ها دست نشانده آمریکا بودند و مردم ایران در حقیقت با انقلاب نه فقط شاه، بلکه آمریکا و دست نشانده هایش را بیرون نمودند، آمریکا تا آخرین لحظه با فرستادن مستشاران مختلف به ایران سعی در پیشگیری از وقوع انقلاب داشته، و بعد از انقلاب هم همواره دشمنی خویش را با این انقلاب علنی ساخته است. قطع ارتباط با آمریکا از ملزومات این انقلاب بود، و البته خود آمریکا به خاطر ماهیتی که داشته و دارد دیر یا زود موجب این امر میشد.
اما باقی کشورها اگرچه دشمنی با ایران دارند، اما نه به اندازه آمریکا، و نه مانند رفتارهای آمریکا! امروز هم با گذشت چهل سال از انقلاب اسلامی، ما علی رغم اینکه روابطمان با برخی کشورها تیره است اما بالاخره برقرار مانده است، اما آمریکا سنخ نگاهش با سایر متحدانش متفاوت است؛ هویت آمریکا غیر قابل سازش با ماهیت انقلاب اسلامی ایران است.امروز پشت تمامی مشکلاتی که ایران با آن ها روبروست آمریکاست، چه بحران های اقتصادی، چه بحران های امنیتی، چه بحران های رسانه ای، چه جنگ تحمیلی، و...
لذا برای تحقق انقلاب اسلامی باید دست آمریکا به طور کامل از ایران قطع میشد، و به همین خاطر تسخیر سفارت آمریکا در حقیقت گامی در ادامه حرکت انقلاب به شمار میرفت، همانطور که امام خمینی(ره) از تسخیر لانه جاسوسی به عنوان انقلاب دوم یاد کردند، یعنی این حرکت، ادامه حرکت اصل انقلاب بود.
اما این مسئله در مورد سایر کشورها مطرح نیست، به همین خاطر مقام معظم رهبری در زمان ریاست جمهوری شان، در خطبه های نماز جمعه مردم را از رفتن به سمت سایر سفارت خانه ها شدیدا منع فرمودند:
«البته من یک نکتهای را عرض کنم من شنیدم که بعضیها رفتند سراغ بعضی از سفارتخانهها. من الان دارم به شما ابلاغ میکنم، به عنوان مسئول دولتی و به عنوان امام جمعه و یک روحانی؛ به سفارتخانهها نزدیک نشوید. این را بدانید که اگر شما از سیاست انگلیس یا سیاست آمریکا یا هر کس دیگری بدتان میآید راهش این نیست که یک عدهای بروند بیمهار از دیوار سفارتخانه بالا و به سفارتخانه ها نزدیک بشوند. بنده دارم پیش شماها شهادت میدهم که این قطعا و قطعا به ضرر اسلام و مسلمین و به ضرر جمهوری اسلامی است»(1)
تفاوت از جهت عملکرد سفارت خانه آمریکا
فارغ از ماهیت آمریکا، فعالیت های سفارت خانه آمریکا هم با سایر سفارت خانه ها تفاوت محسوسی دارد! آنچه در سفارت آمریکا اتفاق می افتاد جاسوسی و توطئه ای آشکار بود، آمریکا به بهانه سفارت خانه در حقیقت تمام اهدافش برای تضعیف انقلاب اسلامی را در این مرکز پی می گرفت، و البته این چیز تعجب آوری هم نیست که قبول آن سخت باشد، بعد از اینکه روشن شد سفارت آمریکا در برلین سال ها مکالمات مرکل، صدر اعظم آلمان را شنود می کرده است!! سفارت آمریکا در هر کشوری در حقیقت ابزاری برای سلطه گری اش است.
با این که آلمان چندان با آمریکا اختلاف نظر ندارد، اما با این حال مکالمات مرکل شنود میشود، حال ببینید سفارت خانه آمریکا در ایرانی که به تازگی از دست آمریکا خارج شده بود، برای بازگرداندن این کشور به استعمارگری آمریکایی ها به چه آب و آتشی نمی زده است!!
بنابراین اگر سفارت خانه آمریکا که در حقیقت نماینده ای برای دنبال کردن اهداف ضد انقلابی آمریکا بود در درون ایران باقی می ماند، قطعا آسیب زا بود، چرا که با جدیت اهداف براندازانه آمریکا را دنبال می کرد، همانطور که اسنادی که پس از تسخیر لانه جاسوسی به دست آمد این امر را تأیید می کرد. از این جهت هم میتوان باز به حکمت جمله امام که فرمود :تسخیر لانه جاسوسی انقلاب دوم است، پی برد.
تفاوت از جهت نوع حرکت برای تسخیر و دستاوردها
فارغ از تفاوت های بین انگلیس و آمریکا و نوع عملکرد سفارت خانه هایشان، تسخیر لانه جاسوسی یک حرکت انقلابی و خود جوش مردمی بود، و اگرچه رسانه های دشمن سعی بر موج سواری از آن را داشتند اما بالاخره یک حرکتی بود که در ابتدای یک انقلاب مردمی و یک حکومت موقت شکل گرفته بود، و سفارت خانه ای اشغال شد که در جنگ علنی و توطئه علنی با ایران بود، طبیعتا در چنین فضایی تسخیر یک سفارت که از آن اسناد متعدد جاسوسی به دست آمده، و حقانیت چنین تسخیری به اثبات رسیده است، به لحاظ منطقی قابل دفاع است، آنچه که دانشجویان در تسخیر سفارت آمریکا دنبال آن بودند خالی کردن عقده نبود، به همین خاطر نه سوزاندند، نه آتش زدند، بلکه اسناد به دست آمده را با دقت به یکدیگر متصل ساخته و آن را منتشر کردند تا دستاورد بزرگی برای این حرکت به شمار رود و هویت مستکبرانه آمریکا بیش از پیش آشکار شود.
اما تسخیر سفارت انگلیس در حقیقت بروز رفتارهای احساسی بود، اولا این حرکت در حکومتی اتفاق افتاد که بیش از 30 سال از سنش می گذرد و به ثبات رسیده، و در ابتدای انقلاب و جوّ ناآرام آن نیست؛ و ثانیا: حرکت انگلیس در دشمنی با ایران در تراز دشمنی آمریکا با ایران نبوده و نیست، و ثالثا: نوع رفتاری که از سوی تسخیرکنندگان در سفارت خانه انگلیس مشاهده میشود یک رفتار احساسی و در حقیقت صرفا تخلیه خشم بود بدون اینکه هیچ دستاوردی داشته باشد، تخریب و آتش زدن و مانند آن رفتارهایی بود که نه تنها ثمره ای ندارد، بلکه بازخورد خوبی هم در جامعه بین المللی نخواهد داشت.
به همین خاطر مقام معظم رهبری علی رغم تأیید این احساسات، اما نسبت به تسخیر سفارت انگلیس اظهار نارضایتی کرده و آن را حرکتی احساسی و غیر منطقی دانستند:
«در قضیه اخیر اشغال آن سفارت خبیث [انگلیس]، احساسات جوانان درست بود ولی رفتنشان [به داخل سفارتخانه] درست نبود. من اجتماعات دانشجویی را تأیید میکنم، اما با تندروی در این اجتماعات مخالفم»(2)
پی نوشت ها:
1. خطبه های نماز جمعه، 28 بهمن 1367.
2. بیانات در جمع دانشجویان، 16 مرداد 1391.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=64746&p=1014755&viewfull=1#post10...