پرسش:
الَّا إِبْلِيسَ اسْتَكْبرَ وَ كاَنَ مِنَ الْكَفِرِينَ(74)
قَالَ يَإِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَىَّ أَسْتَكْبرَتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ(75)
قَالَ أَنَا خَيرْ مِّنْهُ خَلَقْتَنىِ مِن نَّارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِن طِينٍ(76)
قَالَ فَاخْرُجْ مِنهْا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ(77)
وَ إِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتىِ إِلىَ يَوْمِ الدِّينِ(78)
چرا خداوند به شیطان فرصت توبه نمیدهد ؟
قَالَ يَإِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَىَّ أَسْتَكْبرَتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ(75)
قَالَ أَنَا خَيرْ مِّنْهُ خَلَقْتَنىِ مِن نَّارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِن طِينٍ(76)
قَالَ فَاخْرُجْ مِنهْا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ(77)
وَ إِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتىِ إِلىَ يَوْمِ الدِّينِ(78)
چرا خداوند به شیطان فرصت توبه نمیدهد ؟
پاسخ:
بنظر نمی آید که شیطان تمایلی به توبه داشته باشد. عملکرد او نه قبل از هبوط و نه بعد از هبوط گویای چنین تصمیمی نیست.
رحمت خداوند وسیع است از جمله آیاتی که بیانگر رحمت وسیع و عام الهی است این آیاتند:
«وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ...(1)؛ و رحمتم همه چيز را فرا گرفته است»
«إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَلِذَلِكَ خَلَقَهُمْ...(2)؛ مگر كسانى كه پروردگار تو به آنان رحم كرده و براى همين آنان را آفريده است...»
لذا رحمت ، عام است اما قابل هم شرط است یعنی طرف گیرنده هم باید خود را در معرض رحمت قرار دهد و رحمت را بپذیرد .باران بر همه جا یکسان می بارد اما کسی که ظرفش را در زیر باران وارونه قرار دهد مسلما هیچ دریافتی از این رحمت نخواهد داشت .
در خصوص شیطان هم همینگونه است. قبل از جریان خلقت آدم و سجده بر او نیز، وی کافر بود اما کفرش آشکار نشده بود:
«إِلَّا إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ (3)؛ جز ابليس كه تكبر ورزيد و از كافران بود!»
علامه طباطبايى در الميزان بیان می کنند كه ابليس قبل از قضيه امتناع از سجده بر آدم، كافر بوده و در ضمير خود اين رذيله نفسانى را داشت اما تا زمان وجوب سجده، مجالى براى بروز آن پيدا نشده بود. امتناع از سجده مرتبط با آن كفر در ضميرش بوده است. البته منظور از اين كفر بى اعتقادى به خدا نبوده است، بلكه همان رذيله خودخواهى و خودپرستى است كه به صورت خفى و ناآشكار در درون نفس او بوده و سبب طغيان و سركشى او در برابر پروردگار شده است.(4)
پس از جریان سجده نیز متکبرانه و بر خلاف مقام کبریایی پروردگار، بجای توبه و طلب بخشش برنامه آینده اش تا روز قیامت را را صراحتا بیان کرد:
«قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ (5) گفت پس به سبب آنكه مرا به بيراهه افكندى من هم براى [فريفتن] آنان حتما بر سر راه راست تو خواهم نشست.»
« قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ(6) گفت پروردگارا به سبب آنكه مرا گمراه ساختى من [هم گناهانشان را] در زمين برايشان مى آرايم و همه را گمراه خواهم ساخت.»
از همان زمان برای تا روز قیامت جهت گمراهی انسان برنامه ریزی کرد:
«قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ(7)؛ گفت پروردگارا پس مرا تا روزى كه برانگيخته مى شوند مهلت ده.»
اما خداوند تا روز معلوم و معین (که در تفاسیر به روز ظهور موعود تفسیر شده است ) وی را مهلت داد:
«قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ * إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ »فرمود در حقيقت تو از مهلت يافتگانى * تا روز معين معلوم
هم اکنون هم همچنان که می دانیم عمل به وعده می کند و نشانه ای از پشیمانی یا تمایل به توبه در ایات قرآن یا عملکرد خارجی او سراغ نداریم.
البته روایت مرسلی در خصوص امکان توبه ابلیس هست بدین شرح:
«وَ عَنْ أَنَسٍ قَالَ إِنَّ نُوحاً لَمَّا رَكِبَ السَّفِينَةَ أَتَاهُ إِبْلِيسُ فَقَالَ لَهُ نُوحٌ مَنْ أَنْتَ قَالَ أَنَا إِبْلِيسُ قَالَ فَمَا جَاءَ بِكَ قَالَ جِئْتُ تَسْأَلُ لِي رَبَّكَ هَلْ لِي مِنْ تَوْبَةٍ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ أَنَّ تَوْبَتَهُ أَنْ يَأْتِيَ قَبْرَ آدَمَ فَيَسْجُدَ لَهُ قَالَ أَمَّا أَنَا لَمْ أَسْجُدْ لَهُ حَيّاً أَسْجُدُ لَهُ مَيِّتاً قَالَ فَاسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرِينَ» :
این روایت از زبان انس بن مالک نقل شده (و به پیامبر اکرم استناد داده نشده)؛ انس بن مالک می گوید:
وقتی نوح (ع) سوار کشتی شد، ابلیس نزد او آمد.
نوح نبی پرسید: کیستی؟
گفت: ابلیسم.
نوح نبی پرسید: چه می خواهی؟
گفت: آمده ام تا از پروردگارت بپرسی، آیا برای من هم توبه ای وجود دارد؟
پس خداوند به نوح وحی فرستاد که توبه او اینست که برود و بر قبر آدم سجده کند.
ابلیس پاسخ داد: زمانی که آدم زنده بود برایش سجده نکردم، حالا [بروم و] برای مرده اش سجده کنم؟!
پس کبر ورزید و از کافران گشت.(8)
«وَ عَنْ أَنَسٍ قَالَ إِنَّ نُوحاً لَمَّا رَكِبَ السَّفِينَةَ أَتَاهُ إِبْلِيسُ فَقَالَ لَهُ نُوحٌ مَنْ أَنْتَ قَالَ أَنَا إِبْلِيسُ قَالَ فَمَا جَاءَ بِكَ قَالَ جِئْتُ تَسْأَلُ لِي رَبَّكَ هَلْ لِي مِنْ تَوْبَةٍ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ أَنَّ تَوْبَتَهُ أَنْ يَأْتِيَ قَبْرَ آدَمَ فَيَسْجُدَ لَهُ قَالَ أَمَّا أَنَا لَمْ أَسْجُدْ لَهُ حَيّاً أَسْجُدُ لَهُ مَيِّتاً قَالَ فَاسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرِينَ» :
این روایت از زبان انس بن مالک نقل شده (و به پیامبر اکرم استناد داده نشده)؛ انس بن مالک می گوید:
وقتی نوح (ع) سوار کشتی شد، ابلیس نزد او آمد.
نوح نبی پرسید: کیستی؟
گفت: ابلیسم.
نوح نبی پرسید: چه می خواهی؟
گفت: آمده ام تا از پروردگارت بپرسی، آیا برای من هم توبه ای وجود دارد؟
پس خداوند به نوح وحی فرستاد که توبه او اینست که برود و بر قبر آدم سجده کند.
ابلیس پاسخ داد: زمانی که آدم زنده بود برایش سجده نکردم، حالا [بروم و] برای مرده اش سجده کنم؟!
پس کبر ورزید و از کافران گشت.(8)
استاد جوادی آملی در بخشی از تفسیرشان در خصوص اخراج ابلیس از منزلتی که در آن بود بیان می کنند:
«گناه ابليس در اين بود كه در برابر «الله» قرار گرفت و گفت شما نظرتان اين است و من نظرم اين است، اين گناه قابل بخشش نيست. اگر كسي ـ معاذ الله ـ به اينجا برسد و بگويد اسلام اين را گفته است؛ ولي ـ معاذ الله ـ من نظرم چيز ديگر است، اين همان حرف شيطنت است؛ يك وقت است قبول دارد و میگويد:«رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَيْنا شِقْوَتُنا»(9) که خدا و قيامت و دين و ولايت اهل بيت همه را قبول دارد؛ ولي گرفتار بعضي از لغزشهاست، برای اين شخص اميد به توبه و عفو هست، اما كسي مستقيماً در برابر ذات اقدس الهي بگويد شما نظرتان اين است و من نظرم اين است، اين ديگر قابل بخشش نيست.»(10)
پی نوشت ها:
1.اعراف/156
2.هود/119
3.ص/74
4.الميزان، ج 1، ص 119، علامه طباطبايى
5.اعراف/16
6.حجر/39
7.ص/79 8.بحار الأنوار، ج60،ص281 9.مومنون/106 10.سایت اسراء، تفسیر سوره صاد، جلسه 15:
http://www.portal.esra.ir/Pages/Inde...iUBKlBWt3pA%3d
1.اعراف/156
2.هود/119
3.ص/74
4.الميزان، ج 1، ص 119، علامه طباطبايى
5.اعراف/16
6.حجر/39
7.ص/79 8.بحار الأنوار، ج60،ص281 9.مومنون/106 10.سایت اسراء، تفسیر سوره صاد، جلسه 15:
http://www.portal.esra.ir/Pages/Inde...iUBKlBWt3pA%3d
http://www.askdin.com/showthread.php?t=64387&p=1012606&viewfull=1#post10...