علت آمدن یهودیان به حجاز چه بود؟

پرسش:

علت آمدن یهودیان به حجاز چه بود؟ ایا قصد ترور پیامبر (صلی الله علیه و آله) را داشتند؟ آیا با مشرکان بر علیه مسلمانان متحد شدند؟
 

پاسخ:
برخی علت حضور یهودیان در مکه را مرتبط به بعثت پیامبر(صلی الله علیه واله) دانسته اند.آنان در كتب مذهبي خود خوانده بودند كه پيامبري از سرزمين يثرب ظهور خواهد كرد؛ از اين رو، به اين سرزمين كوچ كردند و در انتظار اين ظهور بزرگ ماندند(1)
حتي يهوديان به بت پرستان يثرب مي­گفتند: اين پيامبر عربي، آيين يهود را ترويج خواهد کرد و بساط بت پرستي را از جهان بر خواهد چيد. همين گفتگوها در روحيه آن­ها آمادگي عجيبي براي پذيرش آييني كه يهود در انتظار آن بودند، پديد آورده بود؛ به ­طوري­ كه شش تن از خزرجيان در نخستين برخورد، به پيامبر (صلّي الله عليه وآله ) ايمان آوردند و به يكديگر مي­گفتند: اين همان پيامبري است كه يهود در انتظار اوست و ما بايد در گرويدن به او سبقت بگيريم.(2)

به عقیده برخی، خوی نژاد پرستانه یهودیان باعث شده بود تا تلاش کنند پیامبر خاتم از نسل آنان باشد، آنان زنی از کاهنان یهود را فرستادند که همسر عبدالله شود و نطفه پیامبر آخرالزمان به این زن منتقل شود لذا آن زن هر روز سر راه عبدالله را می­گرفت و به او پیشنهاد ازدواج می­داد اما روز بعد از ازدواج عبدالله با آمنه، دیگر آن پیشنهاد را نداد، عبدالله از او پرسید چرا این بار سخن پیشینت را تکرار نکردی؟ گفت نوری که در پیشانی تو بود، دیگر نیست. عبدالله ازدواج کرده بود (3)
پس از شکست مشرکین در جنگ بدر، ابوسفیان به همراهی دویست سوار از مکه بیرون آمده و شبانه خود را مدینه رساند و به سراغ یهودیان مدینه رفت تا از طریق آنان از اخبار مدینه مطلع گردد و یهودیان با وی همکاری کردند(4)

نیز با پیوند نامشروع یهودیان یثرب و مشرکان مکه جنگ خندق زائیده شد(5). بزرگان بنی نضیر بودند که نزد قریش و دیگر قبایل رفتند و آنان را برای یک حمله تمام عیار به مدینه تحریک کردند و وعده های مالی و نظامی به آنان دادند و حتی دین مشرکان قریش را برتر از دین اسلام دانستند(6). در اثناء جنگ خندق نیز "حی بن اخطب" به قریش پیغام داد: دو هزار نفر نیرو بفرستند تا شبانه مرکز مدینه را هدف قرار دهند(7).
یهودیان خیبر نیز فریب بزرگان "بنی نضیر" را خورده، اغواء شده و در تحریک مشرکان بر علیه دولت مدینه همکاری داشتند(8)



منابع:
1.مکارم شیرازی، ناصر، تفسیرنمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ اول، 1374ش ، ج23، ص484؛
2.فروغ ابديت، ج1، ص409؛
3. ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب(ع)، قم: انتشارات علامه، 1379، ج1، 26
4.واقدی، محمد بن عمر، المغازى، تحقيق مارسدن جونس، بيروت، مؤسسة الأعلمى، چاپ دوم، 1409.،ج‏1،ص:181
5. همان،ج‏2،ص:441
6. همان، ،ص243-242
7. همان، ص460
8. همان ص441-442، ابن هشام، السيرة النبوية، عبد الملك بن هشام الحميرى المعافرى، تحقيق مصطفى السقا و ابراهيم الأبيارى و عبد الحفيظ شلبى، بيروت، دار المعرفة، بى تا ج3، ص201-225

http://www.askdin.com/showthread.php?t=60771&p=965754&viewfull=1#post965754