منابع مقتل سیدبن طاووس چه کتابهائی است؟

پرسش :
آیا سید بن طاووس در مقتل خود، از مقتل ابی مخنف و تاریخ طبری و منابع و کتب شیعی استفاده کرده؟

 


پاسخ:
"سید بن طاووس" این کتاب را به صورت مختصر با رویکرد تاریخ نگاری برای زائران و مسافران عتبات عالیات نگاشته است و به همین سبب، سلسله اسناد روایات را حذف و تنها آخرین راوی یا منبع روایت را ذکر کرده است.
مؤلف با هدف بیان مختصرِ واقعه عاشورا، احادیث را طوری کنار هم چیده که یک جریان منسجم را تشکیل دهد و از ذکر روایات تکراری و روایات متفرق اجتناب کرده تا خواننده کتاب را بیشتر در جریان رویدادی تاریخی قرار دهد و نه نقل روایات.


اگر چه سید را مورخ نمیدانند اما با توجه به آثاری که از خود باقی گذاشته و بعضا در حوزه تاریخ در آثار خود ورود داشته اما انگیزه او از تالیف لهوف دفاع از مذهب و مساعدت کلام و اعتقادات شیعه است.البته این کتاب به مراتب از اثاری مانند "روضة الشهدا"(1) و "اسرار الشهاده"(2) برتر است.
سید به ندرت از منابع خود در "لهوف" نام برده است چون هدفش بیان مقتل و انگیزه‌ای برای اشک ریختن برای سید الشهدا (علیه السلام) بوده است. معمولا روایات را با کلمه "قال الراوی" و "رُوی" بدون سلسله اسناد نقل کرده است. سید بن طاووس از منابعی مانند: "عقاب الاعمال" "صدوق"، "دلائل الامامه" "طبری،" "محمد بن داود قمی"، "طبقات ابن سعد"، "عمر نسابه" در "شافی"، "مفید" در "مولد النبی" و "کلینی" در "رسائل"، بهره برده است.


اما آثاری که "سید بن طاووس" از آنها استفاده کرده و نامی از آنها نبرده عبارتند از: "الفتوح" "ابن ‌اعثم"، "مقتل الحسین خوارزمی"، "امالی" "احمد بن ابراهیم حسنی زیدی" (م 424) و "ارشاد" "شیخ مفید". کسانی که با لهوف آشنایی دارند مطلعند که بیشترین نقل و تأثیرپذیری سید در لهوف از کتاب "الفتوح ابن ‌اعثم" و "مقتل خوارزمی" است. این دو گرچه از مورخان اهل‌سنتند اما علاقه زیادی به اهل بیت داشته و در آثار خود مطالبی آورده‌اند که در برخی منابع متقدم وجود ندارد. البته "ابن‌اعثم" گاهی به داستان‌سرایی متهم است و "خوارزمی" به دلیل خطیب بودن، مطالبی در مقتل خود آورده که نقدهای جدی محققان را به دنبال داشته است.


سید گاه مطالب مهم را اراده کرده ولی نامی از منبع یا راویان خود نگفته است اما با کنکاش در منابع می‌توان این مطالب را از کتب دیگری یافت. مثلاً سخن معروف «ان الدعی ابن الدعی قد رکزنی بین السلة و الذله وهیهات منا الذله» در "اثبات الوصیه" و "امالی ابوطالب" هست ولی گویا سید از اینها هم نقل نکرده است چون عبارات وی با این دو فرق می‌کند. پس با این مورد و شواهد دیگری اصلاً احتمال می‌دهیم سید کتاب "لهوف" را از متن دیگری رونویسی کرده باشد. (نظر صادقی کاشانی)


در هر صورت "سید بن طاووس" که عالمی کاملاً ضد سنی است، در غالب کتبش مطالب خود را از منابع اهل‌سنت گرفته و عالمان و نویسندگان بعدی مطالب او را در کتاب‌هایشان آورده‌اند. "لهوف" از "ابن‌اعثم" و "خوارزمی" فراوان نقل می‌کند و کتابش در موضوع ملاحم از "فتن ابن‌حماد" و دیگر حدیث‌گرایان سنی گرفته شده است. اما ملاحم‌نویسی در شیعه متأثر از "سید بن‌ طاووس" است. (3)
"محمدهادی یوسفی غروی" تاریخ‌پژوه معاصر،در نشست علمی اعتبار سنجی منابع عاشورا در دانشگاه ادیان و مذاهب قم "لهوف" را همان کتاب "مقتل الحسین خوارزمی" دانسته که علاوه بر آن مطلب جدیدی ندارد و معتقد است که بسیاری از گزارش‌های "مقتل الحسین" را از کتاب "الفتوح ابن اعثم" گرفته است در حالی که در کتاب "الفتوح" اشتباه وجود دارد.
در پایان متذکر میشوم که سید بن طاووس کمتر از منابع خود در کتابش نام برده ولی در "لهوف" از منابع شیعه و سنی بهره هایی برده است.
پی نوشت:

 

  1. ملا حسین کاشفی سبزواری
  2. ملا آقا دربندی
  3. صادقی کاشانی، تاریخ نگاری سید بن طاووس، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1394ش، قم،