پرسش:
اگر حلیمه بت پرست بوده، با توجه به تأثیر تکوینی تغذیه، آیا شیر خوردن پیامبر(صلی الله علیه و آله) از دایهی بت پرست بر ایشان تأثیر منفی نمی گذارده است؟ اصلا اعتقاد باطل بر شیر یک انسان تأثیر می گذارد؟ اگر تأثیر می گذارد این ظلم در حق کودک نیست؟
پاسخ:
در اینکه خوردن شیر یک زن بت پرست می تواند به صورت تکوینی در فرزند تأثیر منفی بگذارد حرفی نیست، قرآن کریم همانطور که لفظ «طیّب» را برای تغذیه به کار برده است:
«يا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ»اى پيامبران! از غذاهاى طیّب، و پاكيزه بخوريد.(1)
برای انسان ها نیز به کار برده است، که برخی انسان ها طیب هستند، و برخی طیّب نیستند:
«الْخَبيثاتُ لِلْخَبيثينَ وَ الْخَبيثُونَ لِلْخَبيثاتِ والطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبات»؛ زنان ناپاك از آن مردان ناپاكند، و مردان ناپاك نيز به زنان ناپاك تعلّق دارند و زنان پاك از آن مردان پاك، و مردان پاك از آن زنان پاكند!(2)
بنابراین اصل مسئله که شیر یک زن می تواند تأثیر تکوینی بگذارد شکی وجود ندارد، اما در خصوص سوال و تغذیه پیامبر(صلی الله علیه و آله) از شیر حلیمه، باید چند نکته عرض کنیم:
نکته اول:
در اینکه حلیمه بت پرست بوده یا خیر به لحاظ تاریخی مسئله شفاف و روشن نیست، بنده سند روشنی در این خصوص نیافتم، و در کتاب ها تصریح شده است که از زندگی حلیمه تا پیش از دایگی پیامبر(صلی الله علیه و آله) در منابع تاریخی گزارش چندانی نیامده است؛ بنابراین با ضرس قاطع نمی توان گفت که حلیمه بت پرست بوده است.
نکته دوم:
عمده مشرکین در زمانی پیامبر(صلی الله علیه و آله) خداوند را به عنوان خالق قبول داشتند وشرکشان در خصوص توحید در ربوبیت بوده است، یعنی تدبیر عالم را در دست بت ها می دانستند، همانطور که قرآن کریم می فرماید:
«وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّه»؛ و هر گاه از آنان سؤال كنى: «چه كسى آسمانها و زمين را آفريده است؟» مسلّماً مىگويند: «اللَّه».(3)
اما در برخی تعابیر و جملاتی که از حلیمه و همسرش نقل شده است قرائنی یافت میشود بر اینکه ایشان علاوه بر توحید در خالقیت، در تدبیر عالم نیز به خداوند اعتقاد داشته اند، و برکات حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) را از جانب «الله تبارک و تعالی» می دانستند، که به دو مورد اشاره میشود:
زمانی که حلیمه تصمیم گرفت حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) را با اینکه یتیم بود و خیلی سود مالی از بابت آن انتظار نمی رفت بپذیرد، همسرش به او گفت: «عسى الله ان يجعل لنا فيه بركة»؛ شاید خداوند برای ما در آن برکت قرار دهد(4)
و همچنین خود حلیمه می گوید:
«فلم نزل نتعرف من الله الزيادة والخير حتى مضت سنتاه وفصلته»؛ دائماً از خداوند فزونی و خیر بر ما می رسید تا آن که [پیامبر(صلی الله علیه و آله)] دوساله شد و او را از شیر گرفتم.(5)
نکته سوم:
شیر یک انسان غیر موحد مثل مال حرام، حرام نیست، یعنی کفر تلازمی با حرام بودن اموال ندارد، اینطور نیست که اموال کفار که از راه حلال به دست آورده اند حرام باشد.
همچنین تأثیرات تکوینی منفی مثل لقمه حرام، یا شیر زن غیر مسلمان، تاثیرات قطعی نیست، یعنی اینها علت تامه نیستند، بلکه مقتضی هستند، و خداوند می تواند با علل دیگری، اراده خویش را محقق کرده، و اینها را بی تأثیر سازد.
نکته چهارم:
اگرچه اعتقاد مهم بوده و در یک انسان نقش تکوینی دارد؛ اما ورای کفر و ایمان های ظاهری، کفر و ایمان حقیقی هم در این مسئله نقش دارند، مهم است که انسان در درون خودش کافر نباشد، امام باقر(علیه السلام) در روایتی حقیقت کفر و ایمان را اینچنین به تصویر می کشند:
«كُلُّ شَيْءٍ يَجُرُّهُ الْإِقْرَارُ وَ التَّسْلِيمُ فَهُوَ الْإِيمَانُ وَ كُلُّ شَيْءٍ يَجُرُّهُ الْإِنْكَارُ وَ الْجُحُودُ فَهُوَ الْكُفْرُ»؛ هر چيزى كه نتيجه اقرار و تسليم و روح پذيرش حقيقت باشد او ايمان است و هر چيزى كه نتيجه روح عناد و سرپيچى از حقيقت باشد او كفر است.(6)
بنابراین کسی که اگر حق برایش روشن شود آن را بدون تعصب و لجاجت می پذیرد، در او حقیقت و روح ایمان وجود دارد ولو آنکه به خاطر عدم آگاهی همچنان در تاریکی مانده باشد.
حلیمه به هر دین و مذهبی بوده باشد، چه موحّد بوده و چه غیر موحّد، از آن کسانی بوده که حقیقت ایمان و ظرفیت ایمان را داشته است، همان طور که در منابع تاریخی آمده است که پس از ظهور اسلام با همسرش ایمان آورده و مسلمان شدند.(7)
نکته پنجم:
تأثیر تکوینی نطفه، تغذیه و مانند آن ظلم نیست، تأثیر علّی و معلولی است. همانطور که پدر و مادر به لحاظ جسمی می توانند بر کودک تأثیر بگذارند مثلا در صورت ابتلاء به دیابت و سرطان و مانند آن، کودک را هم مستعد به این بیماری ها می کنند و این تأثیر تکوینی ظلم تلقی نمیشود، در مسائل معنوی نیز چنین است.
البته دو نکته وجود دارد:
اولا: این مسئله منجر به جبر نشده، و هر انسانی آن حداقل ها را برای هدایت دارد، وگرنه در این صورت بود که ظلم میشد؛ اما هر انسانی حتی اگر حرام زاده بوده، و از لقمه حرام تغذیه شده باشد، و همچنین از شیر یک بت پرست لجوج خورده باشد باز هم توانایی هدایت را با عقل و اختیارش خواهد داشت.
ثانیا: توقع خداوند متناسب با این توانایی هاست، یعنی خداوند متناسب با امکاناتی که به صورت تکوینی در اختیارانسان ها گذاشته است از ایشان توقع دارد، همانطور که می فرماید:
«وَ هُوَ الَّذي جَعَلَكُمْ خَلائِفَ الْأَرْضِ وَ رَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَبْلُوَكُمْ في ما آتاكُم»؛ و او كسى است كه شما را جانشينان (و نمايندگان) خود در زمين ساخت، و درجات بعضى از شما را بالاتر از بعضى ديگر قرار داد، تا شما را به وسيله آنچه در اختيارتان قرار داده بيازمايد.(8)
بنابراین هرچقدر یک فعل دشوارتر باشد، پاداش آن بیشتر، و هرچقدر ترک یک فعل دشوارتر باشد مجازات ارتکابش کمتر است، همان طور که پیامبر(صلی الله علیه و اله) در روایتی می فرمایند: «أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ أَحْمَزُهَا»؛ برترین اعمال، دشوارترین آنهاست.(9)
پی نوشت ها:
1. مومنون:51/23.
2. نور:26/24.
3. لقمان:25/31.
4. ابن هشام، السیرة النبویه، نشر دارالجیل، بیروت، 1411ق، ج1، ص300.
5. همان، ج1، ص301
6. کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1407ق، ج2، ص387
7. ابنجوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۲ ج ۲، ص ۲۷۰، به نقل از دانشنامه جهان اسلام، مدخل «حلیمه سعدیه».
8. انعام:165/6.
9. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، دار إحياء التراث العربي، بیروت، چاپ دوم، 1403ق، ج67، ص191.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=64273&p=1007372&viewfull=1#post10...