بدون دانستن معنای حروف مقطعه چگونه قرآن را تفسیر کنیم؟

پرسش:
با توجه به این که معنی نهایی و قطعی حروف مقطعه معلوم نشده است بنابراین ما دیگر نمی توانیم سایر آیات را تفسیر و معنا کنیم چون قرآن ناسخ و منسوخ و مقید و مطلق دارد و حروف مقطعه ممکن است ناسخ یا مقید سایر آیات باشد، تکلیف چیست؟ ما که به معنای دقیق حروف مقطعه پی نبرده ایم چگونه تفسیر قرآن به قرآن کنیم؟

 

 


پاسخ:
در این زمینه چند نکته عرض می شود:
1. این که آیه ای توسط آیه دیگر نسخ شده باشد، نیازمند ادله لازم و استدلال محکم و روشنی است.
2. با صرف احتمال، آن هم احتمالی که پشتوانه لازم را ندارد و فقط در حد احتمال است(یعنی از درصد اعتبار پایینی برخوردار است)، نمی توان وجود نسخ و ... را اثبات کرد.
3. اگر فهم و تفسیر سایر آیات قرآن، متوقف بر فهم قطعی از آیات مقطعات بود، قطعا خداوند معنا و مفهوم آن ها را بر همگان آشکار می کرد تا قرآن قابل استفاده باشد؛ این نقض غرض است که خداوند متعال کتابی آسمانی برای هدایت انسان ها ارسال فرماید سپس فهم و تفسیر آن برای مخاطبان، ممکن نباشد.
4. در روایات معصومین (علیهم السلام) نیز اشاره ای نشده که تفسیر و فهم قرآن متوقف بر فهم مقطعات است؛ اگر چنین بود، آن حضرات که مفسران حقیقی قرآن هستند، یا این نکته را بیان می فرمودند و یا معنا و تفسیر حروف مقطعه را ارائه می دادند.
5. قرآن کریم 114 سوره دارد که فقط 29 سوره آن حروف مقطعه دارند؛ هم چنین تعداد حروف مقطعات 78 مورد است که نسبت به مجموع حروف قرآن، بسیار ناچیز و اندک است.
6. اصل بر این است که کلام الهی نسخ نشده است، مگر این که دلیلی موثق بر اثبات وقوع نسخ داشته باشیم. لذا تا موقعی که چنین دلیل محکمی نداشته باشیم، نمی توان وجود نسخ را ثابت دانست.
7. می بینیم با وجود این که تفسیر و فهم قطعی و روشنی از آیات مقطعات نداریم، باز هم تفسیر سایر آیات قرآن، ممکن و شدنی است.
بنابر این: فهم و تفسیر سایر آیات قرآن، متوقف بر فهم آیات مقطعات نیست.

ممکن است گفته شود کسی ادعا نکرده که آیه‌ خاصی نسخ شده، بلکه همین که معنای حروف مقطعه را نمی‌ دانیم، نمی ‌توانیم با قاطعیت بگوییم نسخ شده یا نشده؟
در جواب باید گفت احتمال وجود نسخ هم پشتوانه می خواهد و هر احتمالی که قابل توجه و پیگیری نیست. وقتی هیچ دلیل و پشتوانه ای ندارد، اعتبار علمی آن نیز بسیار پایین و یا ناچیز می شود.
با صرف احتمالی که درصد اعتبار لازم را ندارد، نمی توان جلو تفسیر سایر آیات را گرفت و یا در تفسیر آن ها ـ از این جهت ـ شک و تردید کرد و یا آن را زیر سؤال برد.

نکته:
1. خیلی فرق است بین این که تفسیر قرآن متوقف بر فهم قطعی آیات مقطعات باشد و بین این که قابل تفسیر باشد ولی تفسیر قطعی برخی آیات (متشابهات) روشن نباشد. اولی می شود نقض غرض، ولی دوم نمی شود نقض غرض.
2. تفسیرهای موجود، بر اساس اسلوب و قواعد تفسیری است و در آینده هم هر کس بخواهد تفسیری داشته باشد، علی القاعده باید طبق اسلوب باشد. به بیان دیگر؛ تفسیرهای آینده، لزوما به معنای باطل بودن تفسیرهای فعلی نیست، بلکه روشن کردن وجهی از وجوه دیگر است.
3. دانستن مراد الهی از آیات مقطعات، قطعا تعالیم و ارزش های الهی بیشتری را برای ما روشن می کند، ولی ندانستن آن ها، به معنای نادرست بودن فهم ما از سایر آیات نیست؛ به بیان دیگر، ملازمه ای بین این دو نیست تا از یکی دیگری را نتیجه بگیریم.

نتیجه:
فهم و تفسیر سایر آیات قرآن، متوقف بر فهم آیات مقطعات نیست.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=64048&p=1007154&viewfull=1#post10...