چشم زخم چیست؟

سؤال:
چشم زخم چیست؟ آیا چشم زخم تنها دائر مدارِ چشم است و شامل دیگر اعضا نمی‌شود؟ آيا رنگ چشم فرد در چشم زخم مؤثر است؟



پاسخ:
چشم‌زخم نتیجه نیروی شگفتی آدمی است و چون غالبا این نیرو، با نگاه کردن حاصل می‌شود، به اعتبار سبب حصول آن به چشم‌زخم موسوم شده است؛ از همین رو، گفتار که نوعی بروز شگفتی‌ است نمی‌تواند اثر چشم‌رخم را داشته باشد.


شاید بتوان گفت ابزار اصلی چشم زخم، قوه متخیله انسان می‌باشد بنابراین، چشم به عنوان عامل مباشر و قوه خیال به عنوان عامل غیر مباشر خواهد بود.


این نیرو در همه انسان‌ها وجود داشته اما در برخی به علل گوناگونی بیشتر و قوی تر است.


در باب واقعیت داشتن چشم‌زخم، رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:

«إِنَّ الْعَيْنَ لَتُدْخِلُ الرَّجُلَ الْقَبْرَ وَ تُدْخِلُ الْجَمَلَ‏ الْقِدْرَ»[1]

ترجمه: چشم زخم فرد سالم را در قبر و شتر سالم را در دیگ قرار می‌دهد.


و نیز امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرمایند:

«الْعَيْنُ‏ حَقٌ‏ وَ الرُّقَى حَق‏»[2]


امام صادق علیه السلام نیز فرمود:

«لَوْ نُبِشَ لَكُمْ عَنِ الْقُبُورِ لَرَأَيْتُمْ أَنَّ أَكْثَرَ مَوْتَاكُمْ بِالْعَيْنِ لِأَنَّ الْعَيْنَ‏ حَق‏»

اگر قبور را بشکافیم خواهیم یافت که اکثر اموات شما به واسطه چشم‌زخم از دنیا رفته‌اند زیرا چشم زخم دارای حقیقت است.

در مورد راه درمان و دفع اثرات بد چشم زخم؛

در همان حدیث فوق امام صادق علیه السلام مي‌فرمايند:


«أَلَا إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ الْعَيْنُ‏ حَقٌ‏ فَمَنْ أَعْجَبَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْ‏ءٌ فَلْيَذْكُرِ اللَّهَ فِي ذَلِكَ فَإِنَّهُ إِذَا ذَكَرَ اللَّهَ لَمْ يَضُرَّهُ»[3]

ترجمه: همانا رسول الله صلی الله علیه و آله می‌فرمود چشم‌زخم حق است پس اگر کسی از برادرش به اعجاب و شگفتی افتاد پس در آن امر مورد شگفتی خدا را یاد کندچرا که با یاد کردن خدا، به برادرش هیچ ضرری نخواهد رسید.


یا معمر بن خلاد می‌گوید: در خراسان محضر حضرت رضا علیه السلام بودم که فرمود ای معمر، چشم زدن حق است و سوره حمد، توحید، معوذتین و آیة الکرسی را بنویس و آنها را در جلدی قرار بده.[4]


تحلیلی وجودشناسانه از چشم‌زخم:

با عنایت به اذکار و احرازی [جمع حرز] که در دفع چشم‌زخم در احادیث وارد شده مبنی بر این که مثلا با دیدن امر شگفتی‌زا -کمالی اعجاب‌برانگیز- از دیگری بلافاصله آن را به خداوند نسبت دهید؛ در می‌یابیم نگاه استقلالی به کمالات یک موجود –که کمالات آن را از ناحیه خود او بدانیم نه از جانب خدا- زمینه‌‌ی رخداد چشم‌زخم – و نابودی آن کمال- را فراهم می‌سازد؛ بدین صورت که، هرگاه شخص در قوه‌ی خیال خویش، کمالات یک موجود را مستقل در وجود حق‌تعالی بداند، این صورت معقولی‌ که از چنین تصوری پدید آمده موجب مسدود گشتن طریق دریافت فیض از مبدأ متعالی گردد که در نتیجه‌ی قطع این مسیر فیض، کمالات شخص که اصالتاً از آن خداوند است از آن شخص جدا شود.


نزدیک به این تحلیل؛ بیانی از پیامبر اسلام صلی‌الله علیه و آله است که فرمود: وقتی چیزی در نظر بندگان خدا بزرگ آمد، خداوند از قدر و ارزش آن می‌کاهد و کوچکش می‌سازد (ما رفع العباد من شیء إلا وضع الله منه)[5]


همچنین از مولای متقیان علی علیه السلام در نهج‌البلاغه فرمایشی نقل شده که فرمود: «ما قال الناس لشیء طوبی له إلا وضعه الله»[6] و باز فرمود: «ما رفع الناس أبصارهم إلی شیء إلا وضعه الله»[7]


پس دور از ذهن نیست که وضعیت بعضی از چیزها در اثر نگاه مردمان تغییر کند و همان بزرگ آمدن در نظر مردم سبب دگرگونی وضع آن‌ها شود.

همانطور که در تاریخ آمده پیامبر صلی الله علیه و آله ناقه‌ای به اسم «عضبا» داشت که در هیچ مسابقه‌ای شکست نخورده بود؛ اما روزی شکست خورد؛ حضرت فرمود: «ما رفع العباد من شیء إلا وضع الله منه».


بنابراین، دستور داده شده وقتی چیزی به چشم انسان خوش آمد و چشمگیر شد - اعجاب برانگیز شد- آن چیز را در پناه خدا قرار دهد و به رسول خدا درود فرستد.

زیرا این کار موجب جلوگیری از تغییر آن نعمت بوسیله اعجاب می‌شود؛ چون با این عمل، بیننده، به خدا توجه می‌کند و به او پناهنده شده و باعث می‌گردد توجهش از اسباب مادی منصرف گشته، به آن مغرور نگردد و در نتیجه آن نعمت دچار تغییر و دگرگونی نشود.



چشم زخم و ارتباط آن با رنگ چشم:

با توجه به آن که چشم زخم وابسته به نیروهای درونی فرد است، هیچ ارتباطی با رنگ چشم خاصی ندارد. همچنین، چشم زخم هیچ ارتباطی با شیطان ندارد؛ مگر آن که بگوییم از آنجا که شیطان موجب غفلت ما از یاد خداست و – به فرموده امام صادق علیه السلام در حدیث یاد شده- یاد خدا بهترین حرز و مانع از چشم زخم است؛ چون فاعل چشم زخم، در اثر تحرکات شیطان از یاد خدا غافل می‌گردد، نمی‌تواند مانع از نگاه زهرآگین خویش شود.



نتیجه:

چشم زخم نتیجه اعجاب و شگفتی انسان از کمالاتی است که در وجود دیگران مشاهده می‌کند که با توسل به ذکر خدا و ادعیه خاص قابل دفع است. همچنین، هیچ اختصاصی به نوع خاصی از رنگ چشم ندارد. موطن اصلی چشم زخم، قوه متخیله انسان است؛ زیرا، شگفتی در همین قوه پدید می‌آيد؛ اثر وضعی و اصلیِ ادعیه و یاد خدا، تصرف و جابجایی در نوع تخیلی است که در این قوه شکل گرفته است؛ زیرا انسانِ معجِب، کمال شخص را مستقل از خدا و منتسب به خودِ شخص می‌بیند و حال آنکه یاد خدا وی را به این نکته متذکر می‌گرداند که همه این کمالات از اوست –از خداست- و آن شخص، مجرای فیضی بیش نیست و در واقع، تعجب و شگفتی، متوجه فعل خدا خواهد شد نه آن شخص و این چنین است که نیروی چشم‌زخم نیز از او دفع خواهد شد.


منابع

[1]. طبرسی، حسن، مکارم الاخلاق، قم: الشریف الرضی، ۱۴۱۲ ق، چ چهارم، ص ۳۸۶.
[2]. نهج‌البلاغة، تصحیح صبحی صالح، قم: هجرت، ۱۴۱۴ق، چ‌ اول، ص ۵۴۶.
[3]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تصحیح جمعی از محققان، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، چ دوم، ج ۶۰، ص ۲۵.
[4]. طبرسی، همان، ص ۳۸۶.
[5]. مجلسی، محمد باقر، همان، ج۶۰، ص ۷.
[6]. نهج‌البلاغة، ص ۶۹۸، حکمت ۲۸۶.
[7]. مجلسی، همان، ص ۲۷.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=63908&p=1006633&viewfull=1#post10...