پرسش:
من کلیت دین اسلام را قبول دارم، اما کامل بودنش را قبول ندارم؛ آیا اگر در بخش هایی که احساس میکنم دین اسلام نقص دارد، عقایدم را تغییر داده و اعمال مربوط به آن بخشها را نیز برخلاف احکام اسلام انجام بدهم، موجب میشود من دیگر مسلمان نباشم؟
پاسخ:
در این خصوص باید به سه نکته توجه بفرمایید:
نکته اول:
نظر نهایی ما در خصوص هر دینی این است که این دین یا از جانب خداوند آمده که در این صورت جایی برای انتخاب و گزینش ما نیست، یا از جانب خداوند نیامده که در این صورت اصلا جایی برای بررسی آن به عنوان دین الهی نمی ماند. بنابراین آنچه که شما می فرمایید یعنی گزینش تعالیم دین در حقیقت به معنای نفی آسمانی بودن و حقانیت یک دین است! و بلکه به معنای ایمان به خودتان است.
مثل این است که من سراغ پزشک بروم و دستورات او را خودم بسنجم و هر کدام را صلاح دیدم عمل کنم، خب این یعنی من هستم که دارم تصمیم می گیرم، نه پزشک! هر چه که او بگوید حجیت ندارد، تأیید و تشخیص من است که حجیت دارد.
خلاصه کلام این است که در انتخاب و اثبات دین، عقل ماست که یگانه تشخیص دهنده و تصمیم گیرنده است، اما پس از انتخاب دین، دیگر این دین است که قرار است به ما برنامه بدهد و ما را مدیریت کند، نه اینکه ما دین را مدیریت کنیم! ما نمی توانیم بگوییم اینجای دین را قبول داریم، و آنجای دین را نه! چون این قطعا به معنای نفی اصل آن دین است؛ چرا که چنین رفتاری به این معناست که ما قبول نداریم اصل آن دین از جانب خداوند باشد بلکه آن را چون اقوال و مکتب های فکری بشری میدانیم که باید تک تک سخنان آن را از فیلتر خودمان عبور دهیم.
روشن است که خداوند هرگز چنین رویکردی را در مورد دین خودش نمیپذیرد، همانطور که تصریح فرموده است:
«أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذلِكَ مِنْكُمْ إِلاَّ خِزْيٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُرَدُّونَ إِلى أَشَدِّ الْعَذابِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ»؛ آيا به بعضى از دستورات كتاب آسمانى ايمان مىآوريد، و به بعضى كافر مىشويد؟! براى كسى از شما كه اين عمل را انجام دهد، جز رسوايى در اين جهان، چيزى نخواهد بود، و روز رستاخيز به شديدترين عذابها گرفتار مىشوند. و خداوند از آنچه انجام مىدهيد غافل نيست.(1)
نکته دوم:
نکته دوم اینکه نباید بین گزاره های عقل ستیز و عقل گریز خلط شود، دین اسلام گزاره عقل ستیزی ندارد که با عقل در تعارض مسلّم و قطعی باشد؛ آنچه گاهی در مقام تعارض با عقل گمان میشود عقل گریز است، نه عقل ستیز.
حقیقت این است که عقل در بسیاری از موارد نمی تواند با قاطعیت تصمیم بگیرد، آنچه که موجب میشود ما گمان کنیم که فلان حکم دین مخالف عقل است این است که گاهی بدبینی، احساسات، عوامل پیش فرض گرفته شده ی بشری، یا عوامل مشابه دیگری مانند آن چاشنی عقل میشود و ما گمان می کنیم این حکم عقل است، در حالی که اگر کسی با دقت عقلی محض نگاه کند می بیند این احکام عقل ستیز نیستند.
عقل ستیز حکمی است که عقل با قاطعیت حکم می کند که هرگز حتی در 2هزار سال آینده هم توجیهی برای این حکم پیدا نخواهد شد، اما در جایی که چنین حکمی از سوی عقل وجود ندارد و عقل این احتمال را می دهد که در قرن های آینده توجیه مناسب و حکمت منطقی برای فلان حکم کشف شود، این یعنی آن حکم عقل گریز است، نه عقل ستیز.
خلاصه بین عقل ستیز و عقل گریز مرز باریک و ظریفی وجود دارد که عدم توجه به آن موجب اشتباه در نتیجه گیری و محاسبات میشود.
نکته سوم:
نکته دیگر اینکه من قبول دارم گاهی در کشف و تبیین عمق دین کم کاری شده است اما این اشکال از دین نیست، چشمه جوشان و زلال دین در عمق شگرفی وجود داشته و دارد، اما بهره وری در خور شأن از آن وجود ندارد؛ برداشت ها عمیق نیست و این موجب میشود که گمان کنیم دین عمقی ندارد. هنوز و با گذشت قرن ها از ظهور اسلام، نگاه مورد نظر دین در عرصه علوم انسانی و اجتماعی و مانند آن محقق نشده است؛ و از آن طرف گاهی برداشت های سطحی از دین توسط مومنان موجب مشکلات اجتماعی می شود که به پای دین نوشته میشود.
سخن در این وادی بسیار است اما توجه به اصل این نکته لازم و ضروری بود که باید به آن اشاره میشد.
نکته چهارم:
نکته پایانی اینکه اگر شما اعتقادات اسلامی را صحیح می دانید پس طبیعتا تمامی فروع آن را هم باید منطقی و عقلانی بدانید؛ بنابراین اگر جایی ابهامی وجود دارد عقل می گوید باید در این خصوص تحقیق کرد، ممکن است به لحاظ سندی و دلالتی مشکل داشته باشد یا عقل ستیز نباشد، یا مسائلی مانند آن که تحقیق مفصلی می طلبد که مرحله ی آن بعد از مرحله ی اعتقادات است.
بنابراین شما باید به تحقیقاتتان در خصوص فلسفه و چرایی احکام ادامه بدهید، و حتی اگر ده ها سال دیگر هم به دنبال یافتن پاسخ هایتان در خصوص فلسفه این احکام باشید مسلمان هستید و از اسلام خارج نشده اید.
پی نوشت ها:
1. بقره:85/2.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=64092&p=1005226&viewfull=1#post10...