ماهیت اعترافاتی که برخی از ضدانقلاب چیست؟

پرسش:
ماهیت اعترافاتی که برخی ضدانقلابیون و حتی کسانیکه دورانی در صف انقلاب بوده و اینک در کنار دشمنان و مخالفان جمهوری اسلامی صف آرائی کرده اند را بررسی کنید؟

 


پاسخ:
در پاسخ به سؤالتان، ناگزیر هستیم نکاتی را از دو منظر بررسی کنیم:
اول. از نگاه شناخت هویت افراد: اینکه چرا برخی افراد، در لباس دشمن و مخالف نظام مقدس جمهوری اسلامی در فقراتی اعترافاتی مبنی بر موافقت یا مخالفت با جمهوری اسلامی می زنند، را به چند دسته می توان تقسیم نمود:

یک. گروهی خاطرات و سرگذشت های دوران حضورشان در دستگاه طاغوت ایران را بصورت کتاب خاطره یادداشت کرده و اینک که نظام طاغوت سرنگون شده، عین همان یادداشت ها را بعنوان خاطرات سفرشان منتشر می کنند که البته این اعترافات نیز مانند بسیاری دیگر از منابع، قطعاً عاری از اشکال نبوده و بطور قطع نمی توان بر همه آنها صحه گذاشت. همچنین، برخی نیز حقایقی را در آن مقطع رؤیت کرده اند و پس از فروپاشی طاغوت، ممکن است بدلیل روحیه محافظه کاری، یا از سر احتیاط و یا نجات جان خود، ناگزیر به نشر آن حقایق شده اند، شاید اگر امکان خروج از کشور را پیدا می کردند چه بسا هیچ زمان، نسبت به بیان و افشای آن حقایق، اقدام نمی کردند. البته نباید گروهی که در جریان نظام ها حزب باد و فرصت طلب هستند را از قلم انداخت چه بسا این افراد برای خودنمایی و جلب موقعیت و رسیدن به نان و نام بیشتر در سیستم حکومت جدید، برخی وقایع گذشته را بصورت ساختگی بزرگنمایی کنند که البته کار مرکز اسناد انقلاب اسلامی بررسی و رسیدگی به صحت و سقم همین گونه مطالب و مدعیات است.

دو. برخی اعترافات مخالفین نظام جمهوری اسلامی مانند هیلاری کلینتون و دیگران از دستگاه های جاسوسی انگلیس و رژیم صهیونیستی از خوابهای شترگونه ایشان ناشی می شود که به اشتباه گمان می کنند کار جمهوری اسلامی تمام است و غالب مردم ایران، هم با براندازی حکومت اسلامی موافقند، در این راستا هم در این قبیل فتنه ها مشارکت می کنند و هم برای جلب نظر مردم ایران و عینیت بخشی به توطئه نفوذ و سلطه، آشکارا به دخالت های خود اعتراف می کنند. و البته بر اساس مستندات بسیاری که در جریان ردیابی و ارتباط عوامل داخلی و نفوذی و دستگیری ایشان در دوران فتنه توسط دستگاه اطلاعات و امنیت کشور بدست آمده، حقیقت این اعترافات بوضوح ثابت و روشن است. در نقطه ی مقابل این اعترافات، رهبران و سران جریان فتنه سال 88 محافظه کارانه هرگونه نفوذ و دخالت بیگانه و تلاش سرویس های جاسوسی در حمایت از جریان مزبور در داخل کشور را نفی می کنند، پر واضح است که رهبران داخلی فتنه 88 به خوبی می دانستند که اگر بسیاری از مردم ایران اسلامی از ارتباط و همکاری های پشت پرده ایشان با دشمنان مطلع شوند حساب خودشان را از فتنه گران جدا خواهند کرد مطلبی که از منظر مردم مخفی نماند و پس از اتفاقات تلخ عاشورای 88، مردم در حماسه 9 دی تکلیف خود را با فتنه گران داخل و خارجی روشن کردند.


سه. برخی از مخالفان که دورانی را در همین نظام در مسئولیت های رسمی مشغول به فعالیت بوده، به دلایل مختلف از ادامه فعالیت محروم شده و اینک به خارج عزیمت کرده و مشغول فعالیتهای فکری و فرهنگی و سیاسی هستند و گاهاً یا مستمراً در شبکه های سیاسی و عقیدتی معاند و مخالف نظام، بعنوان کارشناس و میهمان دعوت می شوند، گرچه با اصل جمهوری اسلامی و حکومت ولایت فقیه مخالفند اما بدلایل مختلف در برخی اظهاراتشان نمی توانند برخی واقعیت های ارزشمند جمهوری اسلامی و حکومت ولایت فقیه را نادیده بگیرند این قبیل اعترافات یا ناشی از روح محافظه کارانه ایشان است که نمی خواهند همه پل های پشت سرشان را تخریب کنند، یا ناشی از روح انصاف و واقع گرایی ایشان است و یا سیاست کاری ایشان و شبکه های مزبور ایجاب می کند که برای مقبول افتادن دروغ و تهمت و افترائات شان علیه نظام و برخی ارکان جمهوری اسلامی، با زیرکی به بعضی از حقایق و واقعیت ها نیز اعتراف کنند تا بتوانند دروغ و تهمت ها را به ذهن و اندیشه مردم القاء کنند. فلذا باید سخنان و اعترافات ایشان را بر اساس واقعیت های موجود در جمهوری اسلامی مورد بررسی دقیق و کارشناسانه قرار داد.


دوم. از نگاه جریانات فکری و سخنان و اعترافات ایشان: بدون شک، اصل توجه ما باید به ماهیت جریانات سیاسی و فکری و فرهنگی و سخنان و اعترافات ایشان باشد، بعبارتی هر مسلمان ایرانی بابصیرت باید سخن شناس و جریان شناس خوبی باشد، باید جریانات فکری و فرهنگی معاصر قبل از انقلاب را با دقت تمام شناخت.(1) بدون شک، از دشمن هیچگاه نباید انتظار تعریف و تمجید داشت، دشمن، دشمن است و کارش دشمنی و تخریب، اگر در جایی هم رویکرد تعریف و تمجید را پیش گرفت باید در آن تأمل و علت را جستجو کرد. البته نه تعریف دشمن و نه تخریب آنها دلیل بر این نیست که در ما حتماً نقطه ضعف و کاستی هست بلکه می تواند برای ما همراه با پیامی تأمل برانگیز باشد. بقول مرحوم امام (ره): «اگر چنانچه امریکا از ما تعریف کند و روزنامه های امریکا از ما تعریف کند، آن وقت است که باید مردم بگویند، قضیه چیست؟» و نیز فرموده است: «باید هیچ سستی نکنیم و از این ترس نداشته باشیم که فلان رادیو و یا دولت خارجی چه می گوید، رادیو ها باید به ما فحش بدهند. آن روزی که امریکا از ما تعریف کند باید عزا گرفت. آن روز که کارتر و ریگان از ما تعریف کنند معلوم می شود در ما اشکالی پیدا شده است.»(2)
با این وجود، باید اعترافاتی که توسط مخالفین داخلی و خارجی بعنوان تعریف و تمجید و یا تضعیف و تخریب گفته می شود را با بصیرت و هوشیاری تمام، مورد سنجش و بررسی قرار داد و با واقعیت های موجود در جامعه مقایسه کرد. اگر با واقعیت های موجود در جامعه چنانکه به عینه مشاهده می کنیم و نیز با اسناد معتبر و متقن داخلی مطابقت داشت حمل بر صحت می کنیم در غیراینصورت، تکلیف روشن است و بقول معروف بعنوان اخبار کذب و دروغ، همه آنها را به دیوار می زنیم! و اگر احیاناً شک و تردید و ابهام کماکان باقی بود، با گذاشتن علامت سؤال در برابر آنها بدنبال تحقیق و بررسی بیشتر به کارشناسان و کسانی که اهلیت دارند مراجعه می کنیم. در نتیجه هم برخی سخنان و اعترافات تعریف آمیز دشمنان و مخالفان داخلی و خارجی، بر اساس واقعیات عینی و اسناد و مدارک معتبر قابل تأمل و بررسی است تا صحت و سقم شان روشن و یقینی شود و هم سخنان و اعترافات تخریب آمیز برخی مخالفان که روزگاری در داخل کشور مسئولیت داشته اند. در این قبیل سخنان و اعترافات، آیات قرآن، تکلیف ما را روشن نموده است.(3)

در پایان لازم است اضافه کنیم که؛ البته مبنای اصول و ارزشهای حکومت جمهوری اسلامی و اساس و بنیان تفکر حضرت امام (ره) که توسط خلف صالح شان رهبر معظم انقلاب(حفظه الله) دنبال می شود بر این باور استوار است که باید حق و باطل را در ورای هیاهوهای موافقان و مخالفان شناخت، مخالفت های دشمنان، دلیل برای ابطال یک حقیقت نیست و به بهانه ی موضع گیری له یا علیه آنان از حقیقت نباید چشم پوشی کرد، چنانکه در کلام امام عیان است: «حق، چنانچه از دشمن من هم صادر شود، من او را تمجید کنم، به عنوان این که حق است، و باطل اگر از دوست من هم صادر شد، آن را تکذیب کنم به عنوان این که باطل است. ... حق هر جا هست باید دنبالش رفت و او را با آغوش باز پذیرفت و لو بر خلاف نظر خود من هست، و باطل را هر چه هست و از هر کس صادر بشود باید نپذیرفت به عنوان این که باطل است، اشخاص و گروهها را باید کنار گذاشتت، حق و باطل را ملاحظه کرد.» (4)


پی نوشت ها:
1. چنانکه رهبر معظم انقلاب (حفظه الله) خطاب به دانشجویان توصیه فرمودند: «من نمیدانم شما چقدر از تاریخ معاصر اطّلاع دارید و چقدر آن را خوانده‌اید. چقدر خوب است که شما در تابستان که قدری فراغت پیدا میکنید، واقعاً برنامه‌ریزی کنید و قدری از تاریخ معاصر، از جمله همین قضیه تنباکو را مطالعه کنید. کتابهایی هم درباره این موضوع نوشته شده که مناسبت است آنها را بخوانید.»، بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع دانشجویان دانشگاه تهران سال 77.
2. ر.ک: صحیفه امام، ج 9، ص 527؛ همو، ج 18، ص 242.
3. قوله کریم: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ». ای کسانی که ایمان آورده اید اگر فاسقی برای شما خبر آورد به گفته او اعتماد ننموده درباره آن تحقیق کنید تا مبادا به اتکای ان، برخورد ناروایی از سر جهل با دیگران داشته باشید و سپس از کار خود پشیمان شوید. سوره حجرات/ آیه6.
4. صحیفه امام، ج 14،ص 367.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=63873&p=1000267&viewfull=1#post10...