چرا شیطان با اینکه فرشتگان و بهشت رو دید، ،به خدا پشت کرد؟

پرسش:

چرا شیطان با اینکه هم کلام خدا بود، فرشتگان رو دید، بهشت رو دید، هزاران چیز ماورالطبیعه و غیرمادی که ما انسان ها نبینیم رو دید، به خدا پشت کرد و جهنم را به جان خرید؟ یعنی شیطان از قدرت خدا نمی ترسد که اینگونه انسان ها را می فریبد و خود را در جایگاه قعر جهنم قرار میدهد؟!
 


پاسخ:
پیش از پاسخ لازم است به یک سری نکات توجه کنیم.

نخست. شیطان از اجنبه بوده است.
مخلوقات خداوند از اقسام مختلفی هستند. برخی جمادند، برخی نبات، برخی حیوان، برخی انسان، برخی جن، برخی فرشته و ... بر اساس نص قران کریم، شیطان از جمله اجنه بوده است. آنجا که خداوند متعال میفرماید:
«إِبْليسَ كانَ‏ مِنَ‏ الْجِنِ‏ »(1)
«ابلیس از اجنه بود»

دوم. انسان وجن، مختار است.
سیستم رفتاری موجودات جهان، به صورتی است که برخی از آنها اعمال و رفتار خود را خود انتخاب میکنند. این گروه، بر اساس تصورات و امیالی که دارند، تفکر کرده و آنچه مطابق با میل خود هست، انتخاب میکنند. اما برخی دیگر از موجودات هستند که کارهای خود را بر اساس غریزه یا آنچه خداوند برایشان قرار داده است، انجام میدهند.
چیزی شبیه سخت افزارهایی که با یک برنامه از پیش مشخص شده رفتار میکنند و از خود اراده ای ندارند.در قران کریم آیات متعددی است که نشان دهنده اختیار انسان و قدرت انتخاب او در کارهایش است. به همین جهت است که برای انسان و جن، پیامبر فرستاده میشود:
يا مَعْشَرَ الْجِنِ‏ وَ الْإِنْسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ »(2)
«ای گروه جن و انس، آیا رسولان من به سوی شما نیامدند...»

بهشت و جهنم دارند:

«لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثيراً مِنَ الْجِنِ‏ وَ الْإِنْسِ »(3)
«به یقین گروه زیادی از جن و انس را برای دوزخ افریدیم»

سوم. لازمه وجودی موجود مختار، حق انتخاب و احتمال اشتباه و خطا و در نتیجه معصیت است.
موجودی که به انتخاب خود رفتار عمل، در مقابل دستورات دیگران و حتی خداوند متعال که خالق و پروردگارش است، کاملا ممکن است مطابق با دستورات او عمل کند یا اینکه اشتباه کند.این مسئله، لازمه انتخاب است و هیچ گریزی از آن نیست.

چهارم. مخاطب دستور خداوند، دو دسته موجود بودند.
یک گروه، فرشتگان بودند.در کنار آنان، شیطان قرار داشت که گرچه از فرشتگان نبود، ولی به جهت عبادات زیادی که انجام داده بود، درکنار آنان قرار گرفته بود و مخاطب دستور خداوند در سجده بر حضرت آدم بود. دسته اول، هیچ قدرت انتخابی نداشتند. هرچه خداوند دستور میدهد را بدون هیچ تامل و فوت وقتی به درستی انجام میدهند.
اما شیطان از اجنه و دارای قدرت انتخاب بود.

پنجم. موجود مختار در هرکجا و تا هر زمان که مختار باشد، کارهایش را به اقتضای اختیار خودش انجام میدهد.
حتی اگربهشت و جهنم را نیز دیده باشد، باز هم احتمال خطا و معصیت در کارهایش وجوددارد.به همین جهت است که خداونددر پاسخ کسانی که سکرات موت را دیده و قدرت خداوند را چشیده و با تمام وجود متوجه شده که حیات انسان منحصر در حیات دنیوی نیست، درخواست بازگشت دارند، میفرماید:

«حتی اذا جاء احدهم الموت قال رب ارجعون لعلی اعمل صالحا فیما ترکت کلا انها کلمه هو قائلها»(4)
«تا آنکه مرگ یکی از ایشان برسد، آن وقت میگوید پروردگارا مرا برگردانید تا شاید عملهای صالح کنم و انچه را نکرده ام جبران نمایم، حاشا این سخنی است که او میزند»

در این آیه شریفه به نکاتی اشاره شده که دو نکته آن در اینجا برای بحث ما مفید است.نخست اینکه آنان با اینکه به چشم دل و با یقین کامل، اشتباه بودن تصورات قبلی خود و مشکلات بعد از مرگ را دیده اند، با این حال، هنوزهم با قطعیت برنامه آینده خود را در صورت بازگشت به دنیا بیان نمیکنند. به همین جهت، خداوند متعال از زبان آنان واژه
لعلی را استفاده میکند. این نشان میدهد که خود انسان نیز میداند که اگر دوباره به دنیا بازگردد و زرق و برق مادیات را ببیند باز هم احتمالا وسوسه میشود و باز هم معصیت میکند.(5) به همین جهت خداوند متعال نیز درپاسخ این درخواست، ادعایی پوچ وبی اساس است و اگر آنان باز گردند باز هم همان برنامه و روش پیشین خود را در پیش خواهندگرفت. به همین جهت این درخواست را اجابت نمیکند(6)

بنابر این نکات مشخص میشود که چرا شیطان که قدرت خداوندرا دیده، باز هم معصیت کرده و اطاعت او را نمیکند.دلیلش، در وجود اختیار و قدرت انتخاب اوست. خداوند متعال، به موجودات مختار تا زمانی حق انتخاب و قدرت انتخاب میدهد تا عمل نیک انجام دهند. شیطان نیز از این قاعده مستثنی نیست. این در مورد علت این طغیان است.
ولی اینکه چرا این انتخاب اشتباه را انجام داد، این بازگشتش به نقصان معرفت و اگاهی حضوری او است.چنانکه شیطان به واسطه عبادات طولانی ای که کرده بود، دارای مقامی والا شده بود تا جائی که در بین ملائکه مورد خطاب خداوند قرار گرفت و مامور به سجده بر آدم ع شد. اما این معرفت، زمانی که ناقص باشد و نهادینه نشده باشد، میتواند زائل بشود و در لغزشگاه ها کمکی به انسان نمیکند. به همین جهت است که میبینیم او
اولا: تکبر ورزیده و خود را برتر از آدم ع می یابد. حال انکه اگر کسی معرفتش کامل شود، خود را تنها بنده می یابد نه بیشتر:«
انا خیر منه»(7)
ثانیا: گمراهی خود را به خداوند نسبت میدهد:«
فَبِما أَغْوَیْتَنی»(8)
ثالثا: خداوند را تهدید به گمراه کردن بندگانش میکند:«من بر سر راه مستقیم تو، در کمین آنان خواهم نشست»(9)

این وضعیت شبیه شخصی است که خداوند متعال آیات خویش را به او تعلیم داد و به او معرفت نسبتا بالایی نسبت به خودش داد، ولی با این حال، او دنباله رو شیطان شد:

«و اتل عليهم نبا الذى اتيناه اياتنا فانسلخ منها فاتبعه الشيطان فكان من الغاوين* و لو شئنا لرفعناه بها و لكنه اخلد الى الارض و اتبع هواه فمثله كمثل الكلب ان تحمل عليه يلهث او تتركه يلهث ذلك مثل القوم الذين كذبوا باياتنا فاقصص القصص لعلهم يتفكرون»(10)
میبینید که او نیز مانند شیطان، با وجود معرفتی که نسبت به خداوند داشت، ولی باز هم مسیر دیگری را انتخاب کرد و به خودش ستم کرد و آیات الهی راتکذیب کرد.



پی نوشتها:
1
. سوره کهف، آیه50
2. سوره انعام،آیه 130
3.سوره اعراف،آیه 179
4. سوره مومنون،آیه 99
5. تفسیر نمونه، ج14، ص313
6.تفسیر نمونه، ج14، ص314
7.سوره اعراف،آیه 12
8.سوره اعراف،آیه 16
9. سوره اعراف،آیه 16
10.سوره اعراف،آیات 175و 176

 

http://www.askdin.com/showthread.php?t=63609&p=1000085&viewfull=1#post10...