آیا جنگ کربلا بخاطر زنی به نام ارینب بوده است؟

پرسش:
آیا داستان «ارینب» و اینکه یزید عاشق وی بود، ولی او با امام حسین(علیه السلام) ازدواج کرده و همین باعث جنگ یزید با آن حضرت شده، صحت دارد؟

پاسخ:
این ماجرا در مورد خواستگاری امام حسین(علیه السلام) و یزید بن معاویه از خانمی بنام «ارینب» همسر «عبدالله بن سلام» نقل می شود.منتهی این نقل از چند جهت قابل نقد است که بی اعتباری این ماجرا را نشان می دهد.
داستان جعلی این است:
یزید عاشق زن عبدالله بن سلام به نام ارینب می شود. عبدالله سلام حاکم معاویه در عراق و ارینب یکی از زیباترین زنان زمان خود است، معاویه نقشه‌ای ریخته و عبدالله را به کاخ خود دعوت کرده و پیشنهاد می‌کند به شرطی که همسر خود را طلاق دهی حاضرم دختر خودم را به عقد تو در آورم. عبدالله بن سلام همسر خود را طلاق داده اما دختر معاویه حاضر نمی‌شود با وی ازدواج کند.


از آن طرف معاویه شخصی به نام ابودرداء را برای خواستگاری نزد ارینب می‌فرستد، امام حسین (علیه‌السلام) که در عراق بود وی را دیده و علت حضورش را در عراق می‌پرسد و پس از آنکه از نقشه آنان آگاه می‌شود به ابودرداء می‌گوید از طرف من نیز از ارینب خواستگاری کن. ابودرداء از طرف هر دو نفر از ارینب خواستگاری می‌کند و ارینب امام حسین (علیه‌السلام) را انتخاب می کند. پس از آنکه آب ها از آسیاب می‌افتد، امام حسین (علیه السلام) به دنبال عبدالله بن سلام فرستاده و علت ازدواجش با ارینب را بیان کرده و او را طلاق داده و دوباره با اصرار امام حسین (علیه السلام) ارینب با شوهر اولش ازدواج می کند»(1)

اما این داستان چند اشکال دارد:
1. اولین بار این داستان در کتاب الامامه و السیاسه نقل شده که نویسنده آن معلوم نیست. برخی آن را به ابن قتیبه دینوری نسبت داده‌اند. اما در این کتاب مطالبی است که پس از وفات ابن قتیبه اتفاق افتاده است.(2)
بنابراین ابن قتیبه نمی‌تواند کتابی بنویسد و مطالبی در آن بیان کند که سالها بعد از خودش اتفاق افتاده است.
بر فرض که این کتاب متعلق به ابن قتیه باشد. این جریان در این کتاب بدون سند نقل شده است و مطلب بدون سند نمی‌تواند از اعتبار حتمی برخوردار باشد.


2. در گزارش شخصی که برای خواستگاری از ارینب برای یزید فرستاده می شود،شخصی بنام ابودرداء می باشد.حال آنکه ابو درداء، (عویمر بن عامر یا عویمر بن قیس) بنا بر نظر مشهور در زمان خلافت عثمان (31 ـ 32 یا 33) درگذشت. برخی وفات او را سال 38 یا 39 هجری دانسته‌اند، در حالی که داستان مذکور در اواخر سلطنت معاویه و زمانی رخ داد که معاویه، یزید را به عنوان جانشین خود معیّن کرده بود. قطعاً در آن زمان ابو درداء، در حال حیات نبود و سال‌ها از درگذشت وی سپری شده بود.

3 . داستان در منابع تاریخی و حدیثی مشهور و کهن ذکر نشده است، در حالی که اگر رخ داده بود، با شهرت و کیفیتی که در داستان آمده، حتماً در منابع حدیثی یا تاریخی ذکر می‌شد.

4. در منابعی که نام کارگزاران و استانداران معاویه ثبت شده، هیچکس از استاندار عراق به نام عبدالله بن سلام یاد نکرده، البته عبدالله بن سلامی وجود دارد که یهودی الاصل بوده و در مدینه زندگی می کرده و در سال 43 هجری وفات کرده است و حال آنکه داستانی که در الامامه و السیاسه آمده تصریح به ولایت عهدی یزید دارد و ولایت عهدی یزید از سال 56 به بعد یعنی 13 سال بعد از مرگ عبدالله بن سلام اتفاق افتاده است.

5. نویسنده داستان عنوان می‌کند که امام حسین (علیه‌السلام) زمان این واقعه در عراق بود و حال آنکه پس از صلح امام حسن (علیه‌السلام) با معاویه، امام حسین (علیه‌السلام) نیز مانند دیگر بنی هاشم به مدینه رفته و گزارشی مبنی بر بازگشت ایشان به عراق نداریم.

6 امروزه در فضای مجازی چنین وانمود می‌کنند که اختلاف امام حسین (علیه‌السلام) با یزید بر سر این زن بوده و حال آنکه امام حسین (علیه‌السلام) از مدینه تا گودال قتلگاه بارها خطبه خوانده اما در هیچ جا از این داستان یاد نکرده و نیز یزید در جریان قیام امام حسین (علیه‌السلام) بارها نامه نوشته و شعرها خوانده اما در هیچ کدام به این داستان کوچکترین اشاره ای ندارد.

7. بر فرض اینکه دست از همه این ضعفها و تناقضات برداریم و آنها را نادیده بگیریم، باز آنچه امروزه در فضای مجازی منتشر می‌شود صحیح نیست و این داستان نه تنها دوئل عشقی بین امام حسین (علیه‌السلام) و یزید نیست بلکه حکایت از جوانمردی و شجاعت امام حسین (علیه‌السلام) می‌کند که مانع شد تا طاغوتی مثل معاویه زنی را با حیله از شوهرش جدا کرده و به عقد پسر خود در آورد.

 

 


پی نوشتها:
1. الامامه وسیاسه، منسوب به ابن قتیبه دینوری، دارالاضواء، بیروت، 1990م، ص215-223. این کتاب اولین منبعی است که این داستان را نقل کرده و پس از وی در منابع دیگر نیز بیان شده است.
2. عکاشه، ثروه، مقدمه بر المعارف، دارالمعارف، قاهره، 1992م، ص56
3. ابن عبدالبر، استیعاب، بیروت، 1992م، ج3، ص922،

http://www.askdin.com/showthread.php?t=62804&p=1001160&viewfull=1#post10...