پرسش:
راهکار خروج از بلایا و مصائب زندگی چیست؟
پاسخ:
وجود بلایا در زندگی انسان می تواند منشأ و سبب های گوناگونی داشته باشد که ابتدا باید دنبال دلیل آنها گشت و پس از پیدا کردن دلیل، به برطرف کردن آن همت نمود.
البته وجود بلا امری لازم برای زندگی در دنیای مادی و مملو از تزاحم است و تا حد معقول آن غیرقابل اجتناب است، همانطور که خداوند می فرماید: «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ»؛ قطعاً همه شما را با چيزى از ترس، گرسنگى، و كاهش در مالها و جانها و ميوه ها، آزمايش مى كنيم و بشارت ده به استقامت كنندگان!(1) همچنین در جای دیگر می فرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ»؛ آيا مردم گمان كردند همين كه بگويند: «ايمان آورديم»، به حال خود رها مى شوند و آزمايش نخواهند شد؟!(2) علاوه بر آیات قرآن، در روایات نیز به این امر اشاره شده است؛ امیر المومنین(علیه السلام) در رابطه می فرماید: «وَ الَّذِي بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً حَتَّى يَعُودَ أَسْفَلُكُمْ أَعْلَاكُمْ وَ أَعْلَاكُمْ أَسْفَلَكُم»؛ سوگند به کسی كه پيامبر را بحق فرستاد، شما در كوره آزمايش می رويد، و دستخوش دگرگوني می شويد، و در غربال سختي ها قرار می گیرید، و چونان ديگ پرجوش و خروش زير و بالا شويد.(3) اما اگر به طور غیر متعارف باشد و انسان همیشه درگیر آن باشد، باید دلیل آن را بررسی کرد.
البته گاهی وجود بلا به دلیل ایمان انسان است و به هر میزان که ایمان بیشتر باشد، بلا نیز بیشتر است. امام صادق(علیه السلام) در این زمینه می فرماید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُ بِمَنْزِلَةِ كِفَّةِ الْمِيزَانِ كُلَّمَا زِيدَ فِي إِيمَانِهِ زِيدَ فِي بَلَائِهِ»؛ همانا مومن همانند کفه ترازو است که هر قدر ایمانش بیشتر شود، بلایش افزون می گردد.(4) در برخی روایات نیز وجود بلایا در زندگی مومن به منزله عامل زدودن گناهان و سزاواری پاداش الهی دانسته شده است. بر همین اساس است که شاعر می گوید:
جام بلا بیشترش می دهند
البته تحمل سختی ها به مرتبه و منزلت مومن بستگی داشته و خداوند در این زمینه به میزان تحمل و ظرفیت او برایش مشکلات و سختی هایی پیش می آورد. امیر المومنین(علیه السلام) در روایتی انواع بلا را به سه دسته تقسیم می کند: «إِنَّ الْبَلَاءَ لِلظَّالِمِ أَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ امْتِحَانٌ وَ لِلْأَنْبِيَاءِ دَرَجَةٌ وَ لِلْأَوْلِيَاءِ كَرَامَةٌ»؛ همانا بلا برای تادیب ظالم و امتحان مومن است و در مورد انبیاء سبب درجه و درباره اولیاء باعث کرامت است.(5) البته منظور حضرت از ظالم، هر ظلمی را شامل می شود، بنابراین ممکن است در برخی موارد انسان مومن نیز مرتکب ظلمی شده و به همان دلیل در این دنیا مورد تادیب قرار گیرد.
اما وجود بلایا در زندگی انسان مسلما دارای حکمت است و گاهی باعث توبه و تذکر انسان شده و او را از راه نادرست بازمی گرداند. امیر المومنین(علیه السلام) در رابطه با حکمت بلا می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ يَبْتَلِي عِبَادَهُ عِنْدَ الْأَعْمَالِ السَّيِّئَةِ بِنَقْصِ الثَّمَرَاتِ وَ حَبْسِ الْبَرَكَاتِ وَ إِغْلَاقِ خَزَائِنِ الْخَيْرَاتِ لِيَتُوبَ تَائِبٌ وَ يُقْلِعَ مُقْلِعٌ وَ يَتَذَكَّرَ مُتَذَكِّرٌ وَ يَزْدَجِرَ مُزْدَجِر»؛ خداوند متعال بندگان خویش را زمانی که گناهی مرتکب می شوند، مبتلا می کند و این بلایا گاهی به کمبود محصول و یا حبس برکات و بستن خزائن خیر است تا توبه کننده ای توبه کند... (6) نکته ای که در این روایت وجود دارد این است که هرگاه انسان دچار مشکلی شد، باید به دنبال سبب آن که ممکن است گناهی باشد، بگردد و با توبه آن سبب را مرتفع کند تا بلا نیز از بین برود.
علاوه بر تذکر و توبه، گاهی نیز بلایا برای خروج انسان از حالت کبر و خودپسندی است. مولی الموحدین(علیه السلام) این حکمت را اینچنین بازگو می کند: «خداوند متعال بندگان خویش را با انواع شداید و سختی ها امتحان می کند تا تکبر را از قلوب آنها خارج کرده و نفس آنها را خاضع و خاشع گرداند»(7)
در پایان باید این نکته را نیز تذکر داد که در همین بلایا با سختی های متعدد، منافعی نیز وجود دارد، چرا که در روایت وارد شده: «ما من بلية إلا و لله فيها نعمة تحيط بها»؛ هیچ بلایی نیست مگر اینکه خداوند در آن نعمتی را نهفته است.(8) در همین سختی هاست که گناهان انسان بخشیده شده و بار اخروی او سبک می گردد، امیر المومنین(علیه السلام) محنت و سختی دنیوی شیعیان خویش را سبب ریختن گناهان آنها دانسته و این سختی را منشاء استحقاق ثواب معرفی می کند.(9) البته همانطور که اشاره شد، بلایا برای مومن خیر است وگرنه برای کافر و گناهکار عقوبت بوده و ثوابی در پی ندارد.
بنابراین صرف وجود بلایا در زندگی به معنای خوب یا بد بودن انسان نیست، بلکه ابتدا انسان باید حال خود را بررسی کند، شاید مومنی است که خداوند برای راحت تر شدن کار او در آخرت و کسب ثواب، او را مبتلا کرده است و شاید هم انسان خطا کاری است که در حقیقت چوب گناهان خود را در این دنیا می خورد و باید در پی رفع عامل بلا باشد.
پی نوشت ها:
1. بقره: 155.
2. عنكبوت: 2.
3. كلينى، محمد بن اسحاق،(1407)، الكافي، غفاري، علي اكبر، چهارم، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ج1، ص396.
4. همان، ج2، ص254.
5. مجلسي، محمد باقر، (1403)، بحار الأنوار، دوم، بيروت، دار احياء الكتب العربي، ج64، ص235.
6. شريف الرضى، محمد بن حسين، (1414)،نهج البلاغة( للصبحي صالح)، تصحیح فیض الاسلام، اول، قم، نشر هجرت، ص199.
7. كلينى، محمد بن اسحاق، ج4، ص200.
8. فيض كاشانى، محمد محسن، (1406)، الوافي، اول، اصفهان، كتابخانه امام أمير المؤمنين على عليه السلام، ج26، ص286.
9. مجلسي، محمدباقر، ج64، ص232.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=63760&p=1000474&viewfull=1#post10...