پرسش:
قاعده وقف و ابتدا در قرآن چیست؟
پاسخ:
آنچه در باره وقف و ابتدا مطرح می باشد و مراعات آن تا حدودی قاعده مند شده است وقف و ابتدا در آیات قران کریم است. در این باره کتبی نیز به زیور طبع آراسته شده است. در این کتب اقسامی برای وقف و ابتدا بیان شده است مانند اینکه وقف را به چهار قسم تام، کافی، حسن، قبیح تقسیم کرده اند. و درباره مبنای این تقسیم نیز رابطه معنوی یا لفظی آیات و کلمات را به یکدیگر معیار قرار داده اند.
نویسنده کتاب « قواعد وقف و ابتدا در قرائت قران کریم» می نویسد:
درباره رابطه لفظی و معنوی می گوییم: بین دو کلام یا دو عبارت از یک کلام یا دو لفظ از یک عبارت یکی از چهار فرض زیر متصور است:
- نه رابطه لفظی وجود داشته باشد و نه رابطه معنوی
- رابطه معنوی وجود داشته باشد ولی رابطه لفظی وجود نداشته باشد
- رابطه لفظی وجود داشته باشد ولی رابطه معنوی وجود نداشته باشد
- هم رابطه لفظی وجود داشته باشد و هم رابطه معنوی
فرض سوم صرفا یک فرض است و واقعیت خارجی ندارد. زیرا امکان ندارد بین دو لفظ و عبارت از کلام ، رابطه اِعرابی وجود اشته باشد ولی از نظر معنا و موضوع هیچ ارتباطی با هم نداشته باشند. بنا براین در عالم واقع فقط فرض های 1 و 2 و 4 تحقق دارند. وقف بین دو لفظ یا دو عبارت در نوع اول وقف تام است. مانند وقف بر کلمه «مُفلِحون» در آیه 5 سوره بقره . وقف بین دو لفظ یا دو عبارت در نوع دوم کافی است. مانند وقف بر «اِیاک نعبد» در سوره حمد. وقف بین دو لفظ یا دو عبارت در نوع چهارم ممکن است حسن باشد و ممکن است قبیح باشد.. اگر لفظ یا عبارت اول که بر آن وقف می شود دارای دو خصوصیت باشد حسن است و گرنه قبیح است. آن دو خصوصیت عبارت است از:
- معنا دار بودن؛ یعنی لفظ یا عبارت مفید معنا باشد. همان چیزی که آن را کلام مفید نامیده اند که صحیح است متکلم بر آن سکوت کند.
- مقصود و مراد بودن؛ یعنی باید بتوانیم آن را به حساب خداوند بگذاریم و بگوییم خداوند همین معنا را اراده کرده است.
خلاصه اینکه:
اگر معنای دو عبارت کاملا مستقل باشد اما نه رابطه لفظی باشد و نه معنوی وقف بین دو عبارت تام است و ابتدا از عبارت دوم بسیار نیکو وپسندیده است. لذا ملاک آن دو چیز است یک انقضا و تمام شدن کلام و دیگری مستغنی بودن عبارت دوم از عبارت اول.
اگر رابطه معنوی باشد و لفظی نباشد وقف بین آنها از نوع کافی است. در این نوع از وقف هر یک از دو عبارت به تنهایی مستقل و مفید معنا می باشد اما بین آن دو رابطه لفظی وجود ندارد. ولی از نظر موضوع و سیاق پیوستگی وجود دارد.
اگر هر دو رابطه باشد در صورتی که عبارت اول کلام مفید و مورد قصد و اراده خداوند باشد وقف بر آن حسن نامیده می شود. و اگر کلام مفید نباشد و یا مقصود و مراد خدا نباشد وقف بر آن قبیح است.(1)
آنچه بیان شد در ارتباط با آیات قران کریم است.
اما درباره ادعیه و زیارات باید گفت ملاک همان ملاکی است که در آیات قران کریم معیار قرار گرفته است یعنی رابطه لفظی و معنوی. یعنی اگر می خواهیم وقف و ابتدای صحیحی داشته باشیم باید اولا معانی فقرات ادعیه و زیارات را بدانیم. ثانیا به قواعد عرب از جمله نحو و صرف آگاهی داشته باشیم تا ندانسته ارتباط جملات و کلمات را با وقف و ابتدای نابجا قطع نکنیم. از این رو برای رسیدن به وقف و ابتدای صحیح در دعاها و زیارات باید فرصتی اختصاص داد و فقرات یک دعا مانند « دعای ندبه» یا یک زیارت مانند «زیارت جامعه کبیره » را به دقت بررسی کرد و بعد از هر فقره ای که از لحاظ معنوی و لفظی وقف بر آن صحیح است علامت گذاری کرد و محل وقف و ابتدا را دقیقا مشخص کرد یعنی دقیقا همان کاری که در باره قران کریم صورت گرفته است باید درباره دعاها و زیارات نیز صورت بگیرد. اگر این قاعده در دعاها و زیارات مراعات شود هم خواننده دعا و هم شنونده از دعا یا زیارت لذت می برد زیرا آهنگ دعا نیز با مراعات این قواعد نظم و انسجام مشخصی پیدا خواهد کرد. بسیار دیده شده است که عدم اگاهی از معانی جملات و عدم آگاهی از قواعد عربی به ویژه نحو و صرف باعث به هم ریختگی در قرائت ادعیه شده و مخاطبان را رنجور ساخته است. امیدواریم که روزی فرارسد که فقرات دعاها و زیارات به طور دقیق مشخص شده و علامت وقف و ابتدای آنها برای اهل دعا و مناجات دغدغه ای نباشد. هر چند این مهم در چاپ های جدید کتب ادعیه بیشتر مراعات شده و دقت افزون تری بر آنها صورت گرفته است.
پی نوشت ها:
1. محمد کاظم، شاکر، قواعد وقف و ابتدا در قراءت قران کریم، ناشر: بوستان کتاب، 1381ش، چاپ سوم، قم ص 33 به بعد.( با تلخیص و تصرف)