پرسش:
چه رابطه ای بین احاطه گناه بر روح آدمی و عذاب ابدی وجود دارد آیا این مسأله شامل گناهانی نظیر دروغ و غیبت و استمناء هم می شود؟
پاسخ:
در پاسخ به سؤال شما گفتنی است:
بر اساس آیات قرآن شریف چندین گروه مشمول عذاب ابدی و همیشگی هستند که از آن جمله می توان به مصادیق: 1. کفر 2. نفاق 3. تکبر 4. تکذیب آیات خدا 5. قتل عمد 6. تجاوز از حدود الهی 7. دشمنی با خدا و رسول 8. رباخواری 9. احاطه بدکاری و ... اشاره نمود.(1) و البته جاودانه شدن عذاب در مواردی که در بالا گفتیم در صورتی است که فرد از عقیده باطل و یا اعمال ناپسندش توبه نکرده باشد و با همان حال مرگ را ملاقات کند. امام باقر (علیه السلام) راجع به قول خداى عز و جل که فرموده: «- وَ لَمْ یصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا... : و بر آنچه کرده اند اصرار نورزند، ...»(2) حضرت فرمود: «اصرار بر گناه اینست که: کسى گناهى کند و از خدا آمرزش نخواهد، و در فکر توبه نباشد،» (کسى که بفکر توبه نیست، ظاهرا قصد تکرار گناه دارد.)(3)
بدون شک، احاطه بدکاری و زشت کرداری از جمله مصادیقی است که فرد را در وضعیت سقوط و هلاکت قطعی و ابدی قرار می دهد و از آنجاییکه احاطه گناه و معصیت و نافرمانی خدا موجب غفلت آدمی از توبه و بازگشت و جبران گذشته می شود، تداوم همین مسیر گناه آلود موجب می شود که فرد با همان وضعیت گناه آلود، مرگ را ملاقات کند. و این سرآغاز بدبختی و شقاوت ابدی است. البته این بدان معنا نیست که فرد مثلاً گاهی مرتکب دروغ و غیبت و یا دیگر گناهان کبیره مثل استمناء و ... می شود و سپس با لطف و عنایت الهی توبه می کند و مجدداً در اثر غفلت، گناه را تکرار کرده و این فرایند (توبه و گناه) تکرار می شود.(4) بلکه بدین معناست که همه شئون و گوشه گوشه زندگی فرد را اندیشه و نیات و اعمال گناه آلود احاطه کرده به گونه ای که همه وجودش را غفلت و تباهی فراگرفته و اصلاً به توبه و بازگشت و جبران تقصیر و گناه خود توجهی ندارد،(5) در چنین وضعیتی است که خطر سقوط و هلاکت ابدی و عذاب جاودانه او را تهدید می کند.
فردی که همه زندگی اش را گناه و معصیت و زشت کرداری احاطه کرده، در لحظه لحظه ی عمرش استعداد فرو افتادن در میادین کفر و نفاق، تکذیب آیات خدا و تجاوز از حدود الهی، کبر و شرک، قتل عمد، دشمنی با خدا و رسول و رباخواری را نیز دارد، از این رو اگر در همان وضعیت یعنی احاطه گناه و بدکاری متوقف بوده و مکرراً بر گناه، اصرار بورزد و برای توبه و بازگشت جدی و اصلاح وضعیت قبلی اش عزم و اراده ای نداشته باشد بدون شک، کارش به کفر و شرک و دشمنی با خدا و رسول و تکذیب آیات الهی هم خواهد انجامید.(6) و پس از مرگ، عذاب ابدی و همیشگی در انتظار اوست. این حالت، در ببان رسول مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) نشانه شقاوت و بدبختی گفته شده: « مِنْ عَلَامَاتِ الشَّقَاءِ جُمُودُ الْعَینِ .....و الْإِصْرَارُ عَلَى الذَّنْب» از نشانههاى شقاوت و تیره روزى؛ خشکى چشم و .....و گناه دنبال گناه کردن است. (7)
پی نوشت ها:
1. رجوع کنید به آیات: بقره/ آیه 161 ؛ نساء/ آیه 168 ؛ توبه/ آیه 68 ؛ نحل/ آیه 29 ؛ تغابن/ آیه 10 ؛ نساء/ آیات 93 و 14 ؛ توبه/ آیه 63 ؛ بقره/ آیات 81 و 275.
2. آل عمران/ آیه ۱۳۵.
3. کلینی، محمدبن یعقوب، کافی، کتابفروشی علمیه اسلامیه، تهران، 1369، ج۲ ، ص ۲۸۸، باب الإصرار على الذنب.
4. توبه دری است که خداوند بروی بندگانش باز کرده تا انسان بواسطه ی آن بتواند از هر گناهی اعم از گناهان فردی و اجتماعی؛ جوارحی و جوانحی، عقیدتی و عملی خودش را خلاصی ببخشد، البته توبه حقیقی و واقعی، یعنی توبه نصوح، کار چندان راحت و آسانی نیست، بلکه گناه نکردن راحت تر از توبه کردن است.
5. از جمله شروط توبه حقیقی ضمن اظهار پشیمانی ظاهری و باطنی و ایمان به مبدأ و معاد، جبران حق الله و حق الناس است، اگر کسی بواسطه دروغ و فریب و یا خیانت، به حقوق دیگران تعدی و ظلم کرده، در صورت توبه نصوح و حقیقی باید نسبت به جبران و ادای حقوق دیگران اقدام کند. در غیر اینصورت گو اینکه توبه نکرده و مستوجب عذاب ابدی خواهد بود.
6. «ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُونَ»؛ سرانجام کار آنان که بسیار به اعمال زشت و کردار بد پرداختند این شد که آیات خدا را تکذیب و تمسخر کردند (زیرا معصیت، دل را تاریک کند و چون بسیار شود به ظلمت کفر انجامد). روم/ آیه 10.
7. ابن بابویه (شیخ صدوق)، محمد بن علی، الخصال، کتابچی، تهران، 1377، ج1، ص 242.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=63686&p=999213&viewfull=1#post999213