پرسش:
آیا شهریار شعر«علی ای همای رحمت» را از شاعری دیگری به نام مفتون همدانی سرقت علمی کرده است؟؟
پاسخ:
اگر در شعر زیبای شهریار و نیز شعر زیبای مفتون همدانی دقت شود به دست می آید که هیچ بیتی عینا تکرار نشده و تنها مصرع اول شعر شهریار شباهت به ابیات اول مفتون دارد اما به هیچ وجه تکرار نیست. اینگونه شباهت ها در آثار شاعران نسبت به یک دیگر دیده می شود و کسی که با شعر و شاعری آشنا باشد ، چنین شباهت هایی را سرقت علمی محسوب نمی کند مگر اینکه غرض دیگری داشته باشد. در برخی از مصرعها و ابیات حافظ نیز شباهتهایی به شاعران پیش از ایشان دیده می شود حتی حافظ بارها مصرعهایی از سعدی، سلمان ساوجی، خواجوی کرمانی و خاقانی را عینا بدون هیچ کم و زیادی تکرار کرده است.
برای نمونه این مصرعها از سعدی عینا توسط حافظ تکرار شده است. «جز این قدر نتوان گفت در جمال تو عیب»(1)
«دنبال تو بودن گنه از جانب ما نیست»(2)
«کیست آن کش سر پیوند تو در خاطر نیست»(3)
«در سراپای وجودت هنری نیست که نیست»(4)
«حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست»(5)
«به خاک پای عزیزت که عهد نشکستم»(6)
«من از آن روز که دربند توام آزادم»(7)
«که زور مردم آزاری ندارم»(8)
«اسیر خویش گرفتی بکش چنان که تو دانی»(9)
«صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم»(10)
ولی کسی که با شعر و شاعری میانه ای داشته باشد حافظ را به سرقت ادبی متهم نمی کند بلکه در این باره وی را می ستاید.یکی از آگاهان در زمنیه شعر و ادب در مورد این تاثیرپذیری ها می گوید:« طرفه اینجا است که هر چند دیوان حافظ سرساز از این قبیل چنگ اندازی ها به شعر شاعران دیگر است، با این همه هیچ کس هرگز به خود اجازه را نداده است که از این بابت حتی بر او خرده بگیرد تا چه رسد که این همه را در زمره سرقات ادبی به شمار آرد، و این نیست مگر بدان دلیل که حافظ هر بیتی را از شاعری دیگر گرفته، بی درنگ از کیمیای جادوئی هنر خود، اندکی در کار آن کرده و آن را به سحری چنان حلال مبدل ساخته است که با آنچه از پیش بوده است هیچ نسبتی بیشتر از آن ندارد که گرده گل با عسل»(11)
شعر شهریار نسبت به شعر مفتون همین حالت را دارد الا اینکه مفتون نیز از زیبائی قابل توجهی بر خوردار است.
منابع:
1. سعدی، مصلح بن عبدالله، کلیات سعدی، به اهتمام محمدعلی فروغی، پیام عدالت، 1389، چاپ سوم، ص584؛ حافظ، ص6
2. سعدی، ص 550؛ حافظ، محمد، دیوان اشعار، به اهتمام حسین قائدی، انتشارات امام عصر(علیه السلام) 1389، چاپ ششم، ص68.
3.سعدی، ص500؛ حافظ، ص69.
4.سعدی، ص691؛ حافظ، ص72.
5.سعدی، ص633؛ حافظ،ص177
6.سعدی، ص622؛ حافظ،ص305.
7.سعدی، 625؛ حافظ،ص 307
8. سعدی، ص991؛ حافظ، ص304
9. سعدی، ص748؛ حافظ ص464
10.سعدی، ص498؛ حافظ، ص471
11.حق شناس، علی محمد، مولانا و حافظ دو همدل یا دو همزمان، مجله نقد ادبی، تابستان1387ش، شماره 2، ص26
http://www.askdin.com/showthread.php?t=63494&p=996679&viewfull=1#post996679