آیا متن تواشیح «اسماء الحسنی» دارای مصدر روایی است؟


سؤال: آیا متن تواشیح «اسماء الحسنی» دارای مصدر روایی است؟ آیا صلوات بر اصحاب که در پایان این تواشیح خوانده می شود کاری بدعت آمیز نیست؟

جواب:

متن تواشیح «اسماء الحسنی» بر اساس روایت «ابوهریرة» از پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله و سلّم) است که «ابو عیسی ترمذی» در «سنن ترمذی» که یکی از کتب ششگانه ی اهل سنت است آنرا روایت نموده است.
در این روایت آمده که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلّم) فرمودند: «به درستی خداوند 99 اسم دارد که هر کس آنرا بشمارد، وارد بهشت می گردد». متن روایت ترمذی اینچنین است: «هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَنُ، الرَّحِيمُ، الْمَلِكُ، الْقُدُّوسُ، السَّلَامُ، الْمُؤْمِنُ، الْمُهَيْمِنُ، الْعَزِيزُ، الْجَبَّارُ، الْمُتَكَبِّرُ، الْخَالِقُ، الْبَارِئُ، الْمُصَوِّرُ، الْغَفَّارُ، الْقَهَّارُ، الْوَهَّابُ، الرَّزَّاقُ، الْفَتَّاحُ، الْعَلِيمُ، الْقَابِضُ، الْبَاسِطُ، الْخَافِضُ، الرَّافِعُ، الْمُعِزُّ، الْمُذِلُّ، السَّمِيعُ، الْبَصِيرُ، الْحَكَمُ، الْعَدْلُ، اللَّطِيفُ، الْخَبِيرُ، الْحَلِيمُ، الْعَظِيمُ، الْغَفُورُ، الشَّكُورُ، الْعَلِيُّ، الْكَبِيرُ، الْحَفِيظُ، الْمُقِيتُ، الْحَسِيبُ، الْجَلِيلُ، الْكَرِيمُ، الرَّقِيبُ، الْمُجِيبُ، الْوَاسِعُ، الْحَكِيمُ، الْوَدُودُ، الْمَجِيدُ، الْبَاعِثُ، الشَّهِيدُ، الْحَقُّ، الْوَكِيلُ، الْقَوِيُّ، الْمَتِينُ، الْوَلِيُّ، الْحَمِيدُ، الْمُحْصِي، الْمُبْدِئُ، الْمُعِيدُ، الْمُحْيِي، الْمُمِيتُ، الْحَيُّ، الْقَيُّومُ، الْوَاجِدُ، الْمَاجِدُ، الْوَاحِدُ، الصَّمَدُ، الْقَادِرُ، الْمُقْتَدِرُ، الْمُقَدِّمُ، الْمُؤَخِّرُ، الْأَوَّلُ، الْآخِرُ، الظَّاهِرُ، الْبَاطِنُ، الْوَالِيَ، الْمُتَعَالِي، الْبَرُّ، التَّوَّابُ، الْمُنْتَقِمُ، الْعَفُوُّ، الرَّءُوفُ، مَالِكُ الْمُلْكِ، ذُو الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ، الْمُقْسِطُ، الْجَامِعُ، الْغَنِيُّ، الْمُغْنِي، الْمَانِعُ، الضَّارُّ، النَّافِعُ، النُّورُ، الْهَادِي، الْبَدِيعُ، الْبَاقِي، الْوَارِثُ، الرَّشِيدُ، الصَّبُورُ».(1)

ابو عیسی ترمذی «اِسناد» این روایت را صحیح دانسته؛(2) هر چند که این اِسناد متفرد به نقل «صفوان بن صالح» است.(3)
مفردات این حدیث هر چند در احادیث و ادعیه شیعه موجود است؛ اما به این ترتیب و ترکیب در متون روایی شیعه نقل نشده و منحصر به نقل اهل سنت از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلّم) است.
پایان بخش تواشیح «اسماء الحسنی» صلوات بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلّم) با ترکیبی خود ساخته و بدون منشأ روایی است: «اللهم صلّ افضل صلاة على اسعد مخلوقاتك سيدّنا محمد و على آله و صحبه و سلّم عدد معلوماتك و مداد كلماتك كلّما ذكرك الذاكرون و غفل عن ذكره الغافلون».
انتهای این صلوات نیز برگرفته از دعایی است که «ابن ادریس شافعی» (متوفی: 204هـ) در ابتدای کتاب فقهی خود آورده که دیگران این تعبیر را از وی اخذ نموده اند؛ چنانکه وی آورده است: «اللهم صل على محمد كلما ذكره الذاكرون وصل على محمد كلما غفل عن ذكره الغافلون».(4)
با توجه به مطالب بالا روشن می گردد که متن تواشیح مذکور به همراه ضمیمه ی انتهایی آن برگرفته و اقتباس از آثار اهل سنت است که با عدم توجه و دقت، صلوات بر همه ی اصحاب که هیچ دلیل شرعی ای بر چنین عمومیتی حتی در متون عامه وجود نداشته بدان افزوده شده است.


کیفیّت تشریع صلوات در متون روایی اهل سنت:
در بررسی بیشتر سوال باید توجه نمود که: تشریع صلوات به نقل اهل سنت به دو صیغه وارد شده که در آنها نامی از اصحاب به میان نیامده است:
1. صلوات ابراهیمی که متن آن به اِسناد شیعه و سنی روایت شده که متن آن چنین است: «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَعَلي آلِ مُحَمَّد، کَما صَلَّيْتَ عَلي إِبْراهيمَ وَعَلي آلِ إِبْراهيمَ إِنَّکَ حَميدٌ مَجِيدٌ، اللّهُمَّ بارِکْ عَلي مُحَمَّد وَعَلي آلِ مُحَمَّد کَما بارَکْتَ عَلي إِبْراهيمَ وَآلِ إِبْراهيمَ إِنَّکَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ».(5)
2. صلوات دیگری که مختص به نقل عامه است که در آن «ازواج» و «ذریه» بجای «آل» ذکر شده است که این صیغه از نظر شیعه بدعت است: «اللَّهُمَ‏ صَلِ‏ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ أَزْوَاجِهِ وَ ذُرِّيَّتِهِ‏، كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ، وَ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَزْوَاجِهِ وَ ذُرِّيَّتِهِ، كَمَا بَارَكْتَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ».(6)
با توجه به دو متن روایی (به نقل اهل سنت) فوق می گوئیم: در صورتی که شخص قصدش فرستادن صلوات تشریع شده ی از سوی پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) بوده باشد در این صورت نمی تواند چیزی بر بیان شرع بیفزاید و می بایست به همان صورت که در بیان شرع آمده عمل نماید؛ زیرا در غیر اینصورت شخص مرتکب انجام کار بدعت آمیز شده است.
حافظ معاصر اهل سنت، «عبدالله بن الصدیق الغماری المغربی»، در رساله ای با عنوان: «القول المقنع فی الرد علی الالبانی المبتدع»، می نویسد: «ودر اینجا خطائی که جمهور اهل سنت در آن واقع شده اند را تذکر می دهیم؛ خطائی که آنرا گروهی از گروه دیگر تبعیت نمودند و بر این امر آگاهی نیافت مگر شیعه! و آن امر چنین است که مردم به هنگام صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) اصحاب را با آنحضرت ذکر می نمایند؟ در حالی که در جواب صحابه که از ایشان سوال نمودند چگونه بر شما صلوات بفرستیم آنحضرت جواب دادند: بگوئید: «اللهم صل على محمد وآل محمد». ودر روایتی دیگر آمده است:«اللهم صل على محمد وأزواجه وذريته». و در هیچکدام از طرق حدیث نامی از اصحاب برده نشده است؛ با این که این طرق در حد تواتر نقل شده اند؛ بنابراین ذکر صلوات بر اصحاب در صلوات، زیاد نمودن امری است در آنچه شارع مقدس به ما آموخته است که چنین امری جایز نیست».(7)

بنابراین فرض بدعت زمانی است که صلوات بر اصحاب در قالب صلوات تعلیمی پیامبر(صلی الله علیه وآله) و قرین آن گنجانیده شود به گونه ای که شبهه ی داخل شدن چنین فقره ای در صلوات تعلیمی بوده و یا گوینده آن نیز چنین اعتقادی را داشته باشد. اما در غیر این صورت صلوات و درود مجزا بر صحابه ی جلیل القدر و فرزندان ائمه (علیهم اسلام) و بزرگان و علما و صالحین و ... اشکالی ندارد؛ بلکه نمونه ی آن در فعل خدای متعال و دستور قرآن و سنت پیامبر (صلی الله علیه وآله) موجود است. همچنان که قرآن کریم می فرماید: «هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ كانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً؛ تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلامٌ وَ أَعَدَّ لَهُمْ أَجْراً كَرِيما»؛ اوست كسى كه با فرشتگان خود بر شما درود مى‏ فرستد تا شما را از تاريكي ها به سوى روشنايى برآورد، و به مؤمنان همواره مهربان است. درودشان- روزى كه ديدارش كنند- سلام خواهد بود، و براى آنان پاداشى نيكو آماده كرده است.‌(8)

و در سوره ی توبه نیز در دستوری به پیامبر(صلی الله علیه وآله) می فرماید :
«خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيم»؛ از اموال آنها صدقه‏اى (زكات) بگير تا به وسيله آن آنها را پاك سازى و پرورش دهى، و به آنها (هنگام گرفتن زكات) دعا كن كه دعاى تو مايه آرامش آنها است و خداوند شنوا و دانا است.
(9)
بر اساس این آیه متصديان امور بيت المال در هر عصر و زمان مى ‏توانند با جمله (اللهم صل عليهم) به زكات دهنده گان دعا كنند. همچنین در سیره ی رسول مکرم اسلام (صلی الله علیه وآله) چنین امری اتفاق افتاده است و آن حضرت با سلام و درود خود برخی را مخاطب ساخته اند؛ چنانکه این امر در مورد (آل ابی اوفی) مشاهده می گردد که آنحضرت پس از دریافت زکات از وی او را اینچنین دعا فرمودند: «اللهم صل على آل أبي أوفى». که سلام و صلوات در اینجا به معنای دعا و تبرک است.(10) و همچنین آنحضرت خاندان «سعد بن عبادة» را مشمول دعا و صلوات خویش نموده و فرمودند: «اللهم اجعل صلواتك ورحمتك على آل سعد بن عباد».(11)
اما در این صورت نیز شمولیت درود و صلوات برای همه ی صحابه خلاف بیان قرآن و سنت و امری بدعی خواهد بود؛ زیرا روشن است که همه ی صحابه دارای ملکه ی عدالت نبوده؛ بلکه در میان آنها افراد منافق که مشمول لعن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نیز بوده اند وجود داشته است.(12)



پی نوشت:
1. الترمذى، محمد بن عيسى، الجامع الصحيح و هو سنن الترمذي، ج5، ص35، ح3507، دار الحديث - مصر - قاهره، چاپ: 1، 1419 هـ.ق. سند روایت ترمذی به همراه متن ابتدای روایت اینچنین است: «حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ يَعْقُوبَ الْجُوزَجَانِيُّ، حَدَّثَنَا صَفْوَانُ بْنُ صَالِحٍ، حَدَّثَنَا الْوَلِيدُ بْنُ مُسْلِمٍ، حَدَّثَنَا شُعَيْبُ بْنُ أَبِي حَمْزَةَ، عَنْ أَبِي الزِّنَادِ، عَنْ الْأَعْرَجِ، عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ: «إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَى تِسْعَةً وَ تِسْعِينَ اسْمًا مِائَةً غَيْرَ وَاحِدٍ مَنْ أَحْصَاهَا دَخَلَ الْجَنَّةَ: هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَنُ، ...».
2. اِسناد صحیح به معنای آن است که روایت از طریق راویان عادل ضابط با سندی متصل نقل شده است.
3. الترمذى، محمد بن عيسى، الجامع الصحيح و هو سنن الترمذي، ج5، ص35، ح3507: «قَالَ أَبُو عِيسَى: هَذَا حَدِيثٌ غَرِيبٌ، حَدَّثَنَا بِهِ غَيْرُ وَاحِدٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ صَالِحٍ، وَ لَا نَعْرِفُهُ إِلَّا مِنْ حَدِيثِ صَفْوَانَ بْنِ صَالِحٍ، وَ هُوَ ثِقَةٌ عِنْدَ أَهْلِ الْحَدِيثِ. وَ قَدْ رُوِيَ هَذَا الْحَدِيثُ مِنْ غَيْرِ وَجْهٍ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ عَنْ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ، وَ لَا نَعْلَمُ فِي كَبِيرِ شَيْ‏ءٍ مِنْ الرِّوَايَاتِ لَهُ إِسْنَادٌ صَحِيحٌ ذِكْرَ الْأَسْمَاءِ إِلَّا فِي هَذَا الْحَدِيثِ. وَ قَدْ رَوَى آدَمُ بْنُ أَبِي إِيَاسٍ هَذَا الْحَدِيثَ بِإِسْنَادٍ غَيْرِ هَذَا عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ، عَنْ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ، وَ ذَكَرَ فِيهِ الْأَسْمَاءَ، وَ لَيْسَ لَهُ إِسْنَادٌ صَحِيحٌ».
4. الشافعی، محمد بن إدريس، کتاب المسند، ص6، دارالکتب العلمیة- بیروت.
5. الکلینی، الکافی، ج4، ص402، دارالکتب الاسلامیة؛ البخارى، محمد بن اسماعيل، صحيح البخاري، ج10، ص103،‌ح5651، جمهورية مصر العربية، وزارة الاوقاف، المجلس الاعلى للشئون الاسلامية، لجنة إحياء كتب السنة - مصر - قاهره، چاپ: 2، 1410 ه.ق.
6. البخارى، محمد بن اسماعيل، صحيح البخاري، ج5، ص351، ح3013.
7. عبدالله الصدیق الغماری، القول المقنع فی الرد علی الالبانی المبتدع، ص6: «و ننبه هنا على خطأ وقع من جماهير المسلمين ، قلد فيه بعضهم بعضا ولم يتفطن له إلاالشيعة . ذلك أن الناس حين يصلون على النبي صلى الله عليه وآله وسلم يذكرون معه أصحابه ، مع أن النبي صلى الله عليه وآله وسلم حين سأله الصحابة فقالوا : كيف نصلي عليك ؟ أجابهم بقوله : " قولوا اللهم صل على محمد وآل محمد " وفي رواية " اللهم صل على محمد وأزواجه وذريته " ولم يأت في شيء من طرق الحديث ذكر أصحابه، مع كثرة الطرق وبلوغها حد التواتر، فذكر الصحابة في الصلاة على النبي صلى الله عليه وآله وسلم، زيادة على ما علمه الشارع، واستدرك عليه، وهو لا يجوز. وأيضا فان الصلاة حق للنبي صلى الله عليه وآله وسلم و لآله، لا دخل للصحابة فيها ، لكن يترضى عنهم».
8. الاحزاب/33/43.
9. التوبه/9/103.
10. الحلی،‌ تذکرة الفقهاء، ج5، ص324، مؤسسة آل البیت(علیهم السلام).
11. احمد بن حنبل، مسند احمد،‌ ج3، ص421، دارصادر-بیروت.
12. النساء/88/4و142؛ التوبة/54/9و 101؛ المنافقون/8/63و....؛احمد بن حنبل، المسند، ج33، ص24، ح: 19780، مؤسسة‌الرسالة-لبنان.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=62778&p=994734&viewfull=1#post994734