سوال:
آیا جهنم با لطف خدا سازگار است
جواب:
شکي نيست كه خداوند بندگان خود را دوست دارد. حتي از مادر نسبت به فرزندش مهربانت راست، بلكه مهربانى هاى پد رو مادر و... همه جلوه هايى از رحمت و عنايت الهى است، زيرا اوست كه اين همه عشق و محبت را در نهان پدر ومادر به صورت غريزى نهاده است تا آنان با ميل و علاقه تمام تلاش خود را در جهت رشد فرزندان خود به كار گيرند.
بين محبتهاى الهى و غير الهى تفاوتى عمده وجود دارد و آن اين است كه: محبت پدر ومادر و ديگر انسانها غالباً احساسي بيش نيست . در برخى از موارد برخلاف حكم عقل، حق و عدالت عمل مىكند. در حالى كه لطف و رحمت الهى هرگز جدا از عدل، حكمت و سنتهاى حكيمانه پروردگار در نظام خلقت نيست.
محبت و دوستي الهي در دنيا و آخرت به اين صورت نمايان مي شود كه ابزارهاي لازم هدايت و رسيدن به سعادت جاودانه و ابدي را در اختيار انسان قرار داده است. عقل را در وجود انسان و پيامبران را از خارج وجود انسان براي هدايت و راهنمايي انسان ها به سوي سعادت و خوشبختي فرستاده است . هيچ چيزي را در اين راه فروگذار نكرده است. اما اگر انساني با سوء اختيار خود، راه دوزخ را گرفت و به سوي جهنم رفت، عيب و نقص از جانب محبت خدا نيست، بلكه به خاطر سوء اختيار انسان است.
البته لطف و رحمت خداوند در آخرت نيز به صورت¬هاي مختلف مانند شفاعت و بخشش الهي خود را نمايان مي كند . اين ها نيز براي كساني است كه لياقت آن را در دنيا به دست آورده باشند.
در هر حال در خصوص پاسخ به اين سوال ذکر چند نکته ضروري مي باشد :
اول : ورود افراد به جهنم و تحمل عذاب براي بسياري از افراد عين تجلي رحمانيت و مهرباني خداوند است ، زيرا حقيقت و ماهيت بهشت و حيات بهشتي با آلودگي و زنگارهاي نشسته بر قلب همخواني ندارد . كسي كه گرفتار اين مشكلات باشد ، نمي تواند ورود در عالم بهشتيان را تجربه كند ، به همين خاطر بسياري از گنهكاران با ورود در جهنم و تحمل عذاب اعمال ناشايست خود فرايند تطهير و پاك شدن از اين آلودگي ها را طي كرده و به محض رسيدن به طهارت لازم به بهشت وارد مي گردند .
دوم : ثواب و عذاب خدا نسبت به بندگان با مجازات ها و پاداش هاي دنيوي و بشري فرق مي کند . در رحمت و ثواب و پاداش هاي دنيوي و بشري که بين ما انسان ها معمول است، اين گونه است که شخصي کار خوبي انجام مي دهد . ما از محلي که تعيين کرده ايم، به او پاداش مي دهيم يا شخصي کار بدي مي کند و او را مجازات مي کنيم . در اين جا کار از پاداش و مجازات جدا مي باشد .
اما پاداش ها و يا مجازات هاي اخروي اين گونه نيست که کسي گناهي کرده باشد و خدا آتشي خلق کرده و او را به وسيله آن آتش بسوزاند و يا کار خوبي کرده و خدا بهشتي خلق کرده و او را وارد آن بهشت کند ، بلکه انسان هر آنچه از پاداش و عذاب مي بيند، نتيجه مستقيم خود اعمال اوست ، بلکه خود اعمال در آخرت به صورت نعمت و يا آتش بروز کرده ، فرد مستقيما از اعمال خود بهره مند شده و يا به خود اين اعمال معذب مي شود .
بهشت و دوزخ با کردار و گفتار انسان ها ايجاد مي شود.اعمال و گفتارهاي نيک ،بهشت را ايجاد مي کند . گفتار و کرداهاي بد و زشت دوزخ را خلق مي کند ؛ بنابراين مجازاتهاي اُخروي تجسم يافتن اعمال است. نعيم و عذاب آن جا اعمال نيك و بد است . وقتي پرده كنار رود، تجسم و نمود پيدا مي كند.
اعمال ما صورتي ملكي و دنيايي دارد كه فاني و موقت است .در اين جهان به صورت سخن يا عمل ديگر ظاهر مي شود. نيز صورتي ملكوتي دارد كه پس از صدور از ما هرگز فاني نميشود. اعمال ما در وجهه ملكوتي و چهره باطني باقي است. روزي پردههاي مربوط به دنيا كنار مي رود و حقيقت آشكار مي شود . كردارمان را با چهره ملكوتي مشاهده خواهيم كرد. اگر زيبا و لذّت بخش است، نعيم و بهشت ما خواهد بود اما اگر زشت و بد است، آتش و جحيم خواهد بود. جزاي آخرت عين كردار دنيا است و چيزي جدا از عمل نيست.(1)
مولوي اين حقيقت را چنين به شعر در آورده است.
اي دريده پوستين يوسفان
گرگ برخيزي ازاين خواب گران
گشته گرگان يك به يك خوهاي تو
مي درد از پي هم اعضاي تو
آنچه مي بافي همه روز بپوش
و آنچه مي كاري همه روز بنوش
در جاي ديگر مي گويد:
اين سخنهاي چو مار و كژدمت
مار و كژدم مي شود گيرت دمت (2)
پي نوشت ها :
1. مرتضي مطهري، مجموعه آثار،انتشارات صدرا، ج 1، ص 9 - 237.
2. مثنوي معنوي، دفتر پنجم.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=63137&p=993609&viewfull=1#post993609