پرسش:
از قول علامه طباطبايي در كتاب مهر تابان آمده:
« و باز همان نفس ناطقه پس از تجرّد از مادّه و پس از مردن بواسطۀ حركت در جوهر خود رو به استكمال ميرود، و پس از گذرانيدن برزخ بصورت تجرّد قيامتي در ميآيد و لباس قيامتي ميپوشد، و ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَـٰمَةِ تُبْعَثُونَ متحقّق ميگردد. اينها همه بواسطۀ حركت در جوهر است. تا وقتيكه انسان مادّۀ محض شد حركت در مادّه بود؛ و چون نفس ناطقه شد، حركت جوهريّهاش در نفس ناطقه است.»
سوال این است که حرکت جوهری خاص جسم مادی است چگونه است که پس از مرگ باز انسان بواسطۀ حركت در جوهر خود رو به استكمال ميرود ؟
پاسخ:
آنچه از فحوای متون دينى، همچون آيات و روايات، برمىآيد نشان دهندهی تداوم سير استكمالى نفس انسانى در عوالم مختلف است. اين امر به قدری در متون دينى وارد شده كه برخى دانشمندان حوزه دينى، به قطعيت و تواتر آن حكم كردهاند (1)
آيات و روايات حاكى از شفاعت، (2)آمرزش گناهان (3) و ... نوعى تكامل و تحول نفوس در برزخ و آخرت را بيان مىكنند. برای مثال، قرآن كريم مىفرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَٰئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ ... »(4) آنان که عهد خدا و سوگند خدا را به بهایی اندک بفروشند اینان را در آخرت بهرهای نیست و خدا با آنها سخن نگوید و در قیامت بدانها ننگرد و پاکیزهشان نگرداند.
اين آيه و مانند آن نشان مىدهد كسانى كه در دنيا به عهد و ايمان خود وفا، و ايمان خود را حفظ كردند، بركات آخرت نصيب آنها خواهد شد و خداوند آنها را تزكيه و پاك مىگرداند. اين نصيب اخروی و تزكيه شدن، همان استكمال و تبدل وجودی و جوهری نفس انسان است كه در عالم مفارقت از بدن صورت مىگيرد.
به دليل وجود چنين عباراتى است كه باور به استكمال نفس در عالم برزخ و آخرت از ضروريات دين و اجماع مرسلين به شمار مىرود (5) بنابراین اصل حركت و تكامل نفس هرچند مسلم و مفروض است، چگونگى اين حركت از منظر فلسفى نيازمند تأمل بيشتر است و علمای اسلام در این مورد اختلاف نظر دارند...
بیان اختلافات چگونگی حرکت و تکامل در برزخ و قیامت
حضرت امامخمینی(رحمه الله علیه) با توجه به نظر ابن عربى، اصل ترقى نفس در عالم برزخ و آخرت را مىپذيرد، اما نه به شكل حركت جوهری كه مستلزم قوه و ماده باشد، بلكه معتقد است تكامل و ترقى در آن عالم به صورت رفع حجابها و ظهور تجليات صورت مىگيرد. (6)
برخى ديگر از شارحان حكمت صدرايى معاصر نيز به حركت جوهری روح تصريح كردهاند. (7).
و برخى ديگر در استدلالهايى كه هيولا را به اثبات مىرسانند و مستلزم انحصار حركت جوهری در ماده هستند، تشكيك كرده و آ نها را مخدوش میدانند. (8)
حاصل سخن
ظاهرا علامه طباطبایی (رحمه الله علیه) قائل به این هستند که حرکت جوهری مختص در ماده و هیولا نیست بلکه در نفس هم حرکت جوهری وجود دارد چنانکه برخی از بزرگان مانند آیت الله جوادی آملی هم به این موضوع تصریح فرمودند.
پی نوشت ها:
1. حسن زاده آملى، حسن (1364). هزار و يك نكته، تهران: مركز نشر فرهنگى رجا، چاپ اول،ج 1 ص 399
2. «يَوْمَئِذٍ لَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَٰنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلًا » (طه:109) در آن روز، شفاعت هیچکس سود نبخشد جز آنکس که خدای رحمان به او رخصت شفاعت داده و سخنش را پسندیده باشد.
3. «وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۚ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ» (آل عمران:129) هر چه در آسمانها و هر چه در زمین است مِلک خداست، هر که را خواهد ببخشد و هر که را خواهد عذاب کند، و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
4. آل عمران :77.
5. حسن زاده آملى، حسن (1378). ممهد الهمم در شرح فصوص الحكم، تهران: فرهنگ و ارشاد اسلامى، چاپ اول ، ص 210-209.
6. موسوی خمينى، روح الّٰله (1375). تعليقه بر فصوص الحكم ابن عربى، تهران: مؤسسه نشر آثار امام خمينى، چاپ اول ص 70).
7. جوادی آملى، عبدالّٰله (1375). رحيق مختوم، قم: مركز نشر اسراء، چاپ اول، بخش يكم از جلد اول ص 16-14.
8. فياضى،غلامرضا«نطریه حرکت در مجردات» در افق حوزه ، س4 ش 102ص10.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=62079&p=973424&viewfull=1#post973424