پرسش:
هدف از آفرینش انسان در دنیا چیست؟
پاسخ:
۱- آيات متعددی در قرآن وجود دارد که در موضوع هدف داری انسان صحبت می کند که در ذیل به این آیات گوناگون اشاره می نماییم. بعضی آيات بر اصل هدفدارى خلقت انسان تأكيد مىكند:
«أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنا لا تُرْجَعُونَ: آيا پنداشتهايد كه شما را بيهوده آفريدهايم و به سوى ما بازگشت نمىكنيد؟» (۱)
«أَيَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَنْ يُتْرَكَ سُدًى: آيا انسان گمان مىكند، به حال خود رها شده است؟» (۲)
براساس این آیات:
۱- انسان بيهوده آفريده نشده و آفرينش او هدفدار است.
۲- به حال خود واگذار نشده و همواره مورد هدايت، دستگيرى و نظارت خداوند است.
۳- مقصد نهايى آفرينش انسان، مبدأ هستى و پروردگار جهانيان است.
- آيات ديگرى از قرآن به نحو جزئى و تفصيلى پرده از رازهاى آفرينش برمىدارد؛ در این آيات اهداف خلقت بیان شده است که شامل زیر می شود:
الف. علم و معرفت
«اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْماً: خداوند كسى است كه هفت آسمان را آفريد و از زمين نيز نظير آن را آفريد. فرمان الهى در ميان آنها نازل مىشود، تابدانيد كه خداوند، بر هر چيزى توانا است و به همه موجودات احاطه علمى دارد.» (۳)
در اين آيه آگاهى انسان از علم و قدرت مطلقه خداوند و معرفت پروردگار كه تشكيل دهنده بعد معرفتى كمال انسانى است، به عنوان هدف آفرينش معرفى شده است.
ب. آزمايش و امتحان
«الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً: خداى سبحان، كسى است كه مرگ و حيات را رقم زد، تا شما را بيازمايد كدامينتان عمل شايستهترى داريد؟» (۴)
مراد از آزمون الهى كشف رازهاى پوشيده و ناپيدا نيست؛ بلكه منظور از آن، فراهم آوردن شرايط براى رشد استعدادها و شكوفاسازى آن است. چون انسان موجودى مختار است و كمال او اختيارى است، آزمون الهى در مورد انسان اين است كه همه شرايط گزينش راه نيك و بد را در اختيار او قرار دهد تا استعدادهاى خود را به كمك آنها به فعليت برساند و راه درست را انتخاب كند.
ج. عبادت
«ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ: جن و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا عبادت كنند.» (۵)
در اين آيه، هدف اصلى خلقت عبادت خداى سبحان بيان شده است. در رابطه با اين كه چرا عبادت الهى به عنوان هدف آفرينش ذكر شده توجه به چند نكته لازم است:
يكم. براساس جهان بينى قرآنى، هر حركت و عمل مثبتى كه با انگيزه تقرب به سوى خدا انجام گيرد، عبادت است و عبادت منحصر به مناسك خاصى چون دعا و نيايش نيست. همه فعاليتهاى علمى، اقتصادى، سياسى و... در صورتى كه هماهنگ با نظام ارزشى و انگيزههاى الهى باشد، عبادت است و انسان مىتواند در همه احوال - حتى خوردن و خوابيدن و مرگ و زندگى يكپارچه خدايى و در جهت تكامل وتقرب به خدا قرار گيرد: «قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» (۶) البته عبادت به معناى خاص آن؛ يعنى، نيايش و مناسك ويژه، جايگاه خاص و بسيار مهمى در دين دارد.
دوم. توجه به فلسفه عبادت داراى اهميت بسيارى است. اميرمؤمنان علی (علیه السلام) در اين باره مىفرمايد: «فَاِنَّ اللَّهِ سُبحانَهُ و تَعالى خَلَقَ الْخَلقَ حينَ خَلَقَهُمْ غَنياً عَنْ طاعَتِهِم آمِناً مِنْ مَعْصيَتِهِم لأَنَّهُ لاتَضُرِّهُ معصيةُ مَنْ عَصاهُ و لا تَنْفَعُهُ طاعَةُ مَنْ أَطاعَهُ: خداوند سبحان مخلوقات را آفريد؛ در حالى كه از اطاعت آنها بىنياز و از معصيتشان در امان بود؛ زيرا نه نافرمانى گناهكاران به او زيان مىرساند و نه اطاعت مطيعان به او نفعى مىبخشد.» (۷)
زعشق ناتمام ما، جمال يار مستغنى است به آب و رنگ و خال و خط، چه حاجت روى زيبا را
عبادت، آثار مثبت بسيارى در حيات اين جهانى و آن جهانى دارد و داراى حكمتهاى زيادى است که از جمله می توان به این موارد اشاره کرد:
۱- نيازى فطرى و مطلوبى ذاتى؛
۲- راهى به سوى خوديابى و رهايى از پوچى؛
۳- پرواز به فراخناى فرامادى هستى و گذر از تنگناى ماديت؛
۴- كسب يقين؛
۵ -پيروزى روح بر بدن؛
۶- سلامت و آرامش روان؛
۷- ربوبيت و ولايت بر نفس و تسلط بر قواى نفسانى؛
۸- تقرب به خدا؛
۹- پشتوانه اخلاق و ايمان؛
۱۰- پشتوانه قانون و اجتماع؛
۱۱- پرورش نيكخواهى؛
۱۲- تربيت و سازندگى (۸ و ۹ و ۱۰)
د. رحمت الهى
«وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً واحِدَةً وَ لا يَزالُونَ مُخْتَلِفِينَ إِلاَّ مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَ لِذلِكَ خَلَقَهُم: و اگر پروردگار تو مىخواست همه مردم را يك امت متشكل قرار مىداد؛ ولى آنان همواره مختلف هستند، مگر آنكه را پروردگارت رحم كند و براى همين آنان را آفريده است». (۱۱)
با دقت در محتواى آيات ياد شده روشن مىشود كه بين اين اهداف، چندگانگى و تضادى وجود ندارد؛ بلكه بعضى از اهداف مقدماتى، برخى متوسط و بخشى نيز نهايى و نتيجه هستند. بنابراين براساس آيات قرآنى هدف آفرينش انسان، تجلّى رحمت الهى و قرار دادن انسان در جهت كمال و سعادت پايدار و جاودان است كه با گزينش اختيارى راه برتر و پيمودن طريق بندگى و عبوديت پروردگار به دست مىآيد.
۲- روایات متعددی نیز در موضوع هدف آفرینش و جایگاه انسان وجود دارد که به برخی اشاره می کنیم:
الف- امیرمومنان (علیه السلام) فرمود :
«ان الله عزوجل رکب فی الملائکه عقلا" بلاشهوه و رکب فی البهایم شهوه بلا عقل ورکب فی بنی آدمکلیهما فمن غلب عقله شهوته فهو خیر من الملایکه و من غلبت شهوته عقله فهو شر من البهایم: خداوند عز وجل ملائکه را از عقل آفرید و در آنان شهوت قرار نداد و حیوانات را از شهوت آفرید و در آنان عقل قرار نداد و بنی آدم را از عقل و شهوت آفرید. پس هر کس عقلش بر شهوتش پیروز شود از ملائکه برتر خواهد بود و هر کس شهوتش بر عقلش غلبه کند از حیوانات پست تر خواهد بود.» (۱۲)
ب- حضرت امام حسین (علیه السلام) درجمع اصحابش دربیان علت خلقت خطاب به همگان فرمود:
في العلل عن الصادق عليه السلام قال خرج الحسين بن عليّ عليهما السلام على أصحابه فقال ايّها الناس انّ اللَّه جلّ ذكره ما خلق العباد الّا ليعرفوه فإذا عرفوه عبدوه و إذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة من سواه فقال له رجل يا ابن رسول اللَّه بأبي انت و امّي فما معرفة اللَّه قال معرفة اهل كلّ زمان امامهم الذي تجب عليهم طاعته: ای مردم خداوند خلق نکرده بندگان رامگربرای شناختن خو د و هنگامی که اورا شاختند عبادت مي کنند؛و باعبادت خالق ازعبادت غیرش بی نیازمي شوند؛يكي ازحاضرين عرضه داشت فرزند رسول الله پدرومادرم فداي شما باد؛معرفت خداوند چيست؟ سيدالشهدا ع فرمودند معرفت خدا اين است كه انسانهای هرزمان امام خودشان را بهشناسند امامي كه اطاعت اوبرهمه گان واجب باشد كه همانا امام معصوم است.» (۱۳)
ج- حضرت داوود (علیهالسلام) از پیشگاه خداوند سؤال نمود: «یا رب لماذا خلقت الخلق؛ پروردگارا! برای چه بشر را خلق کردهای»؟
خداوند پاسخ داد: «كنت كنزا مخفيا فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق لكى أعرف؛ من یک گنج مخفی بودهام و انسان را آفریدم تا شناخته شوم.» (۱۴)
۳- در مجموع باید گفت که هدف از خلقت رسیدن انسان به کمال و قرب الهی است که به وسیله عبادت و انجام اوامر الهی تحقق پیدا می کند. انسان موجود خاصی با ویژگی ها و قابلیت های متعددی است که با اراده و اختیار خود می تواند به جایگاهی دست پیدا کند که حتی ملایکه الهی نیز نمی توانند به آن مقام برسند. امکان حرکت در دو جهت خیر و شر از انسان موجودی ساخته که در صورت غلبه بر شهوت و تمایلات مادی به ملکوت پرواز کرده و بالاتر از فرشته قرار می گیرد ولی در صورتی که مغلوب شهوت و غضب و مادیات شود از حیوان نیز جایگاهش پست تر و پایین تر خواهد بود. جهان هستی دارای ابعاد و پیچیدگی ها گوناگونی است که اعجاب هر کسی را برانگیخته و نشان دهنده وجود قدرتی فراتر از قدرت عادی و مادی می باشد که خدای تعالی است و او همه امکانات و مواهب هستی را در اختیار انسان قرار داده است تا به وسیله آن به اهداف خود دست پیدا کند. لذا همه عالم و موجودات آن در خدمت انسان قرار دارند و انسان باید در طاعت و بندگی خداوند باشد تا بتواند به قرب الهی رسیده و دنیا و آخرت خود را آباد گرداند و به ظرفیت و شایستگی وجودی خویش دست پیدا نماید.
پی نوشت:
۱- مؤمنون، آيه ۱۱۵.
۲- قيامت، آيه ۳۶.
۳- طلاق، آيه ۱۲.
۴- ملك، آيه ۲.
۵- ذاریات، آیه ۵۶.
۶- انعام، آيه ۱۶۲.
۷- نهج البلاغه، خطبه ۱۹۴.
۸- شهيد مرتضی مطهرى، يادداشتها، صدرا، ۱۳۸۵ تهران، ج ۶، مدخل عبادت و ج ۴، مدخل نيايش.
۹- حميدرضا شاكرين، دينشناسى و فرق و مذاهب، معارف، ۱۳۸۶، قم.
۱۰- همان، چلچراغ حكمت (فلسفه احكام و اجتهاد و تقليد)، كانون انديشه جوان، ۱۳۸۹، تهران.
۱۱- هود، آيات ۱۱۸ و ۱۱۹.
۱۲- شیخ صدوق، علل الشرايع، احیاء تراث العربی، ۱۳۹۰، بیروت، ج۱، ص۴.
۱۳- شیخ صدوق، همان، ص ۹ ح ۱.
۱۴- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، مؤسسه الوفا، ۱۴۰۴ ق، بیروت، ج۸۷، ص۳۴۴.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=63063&p=991450&viewfull=1#post991450