پرسش:
هدف خداوند از وعده دادن به بهشت و نعمت هاي آن چيست؟ اگر هدف از وعده بهشت از جانب خداوند ايجاد انگيزه بوده، خب ايجاد انگيزه در گرو اين است كه بين نعمت هاي بهشت و دنيا ارتباطي حقيقي وجود داشته باشد. اين كه ما در بهشت چقدر خوشحال ميشويم مربوط به خود آنجاست نه اينجا! اينجا (در دنيا) فقط بحث تصورات و رغبت مطرح است؛ اگر خداوند به دنبال تصور بهشت و رغبت به آن توسط انسان بوده، این چگونه با انديشه صدرايي كه اعتقادي به معاد جسماني (ولذت هاي محسوس) در آن نيست قابل جمع است؟
پاسخ:
قطعا بین دنیا و نعمت های بهشتی ارتباط حقیقی وجود دارد؛ آخرت محل تجسم اعمال و آشکار شدن حقیقت رفتارهای دنیوی است؛ اما اگر منظورتان سنخیت بین دنیا و آخرت است، و اینکه ما باید نعمت های آخرت را بشناسیم تا وعده به آنها در ما ایجاد انگیزه کند، حرف شما تا حدی درست است اما در پاسخ باید به سه نکته توجه بفرمایید:
نکته اول:
اینطور نیست که ما هیچ شناختی نسبت به آخرت نتوانیم کسب کنیم و صرفا یک سری تصورات مبهم و نامفهوم از آن داشته باشیم!
بالاخره وعده های روشنی در آخرت داده شده:
«جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ»؛ باغ هایی که از زیر درختانش رود ها جاریست.(1)
«لَهُمْ فيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَة»؛ در آن بهشت همسرانی پاکیزه برای اهل بهشت است.(2)
«مُتَّكِئينَ فيها يَدْعُونَ فيها بِفاكِهَةٍ كَثيرَةٍ وَ شَراب»؛ در حالى كه در آنجا بر تختها تكيه مى زنند و ميوههاى فراوان و نوشيدنى مورد دلخواهشان را در آنجا مى طلبند.(3)
اینها وعده هایی هستند که باید با این الفاظی که وعده داده شده سنخیت داشته باشند، نمیشود به یکی وعده باغ و بوستان و همسران بهشتی داده شود اما در هنگام اعطاء پاداش چیزی به او داده شود که هیچ ارتباطی با این تعابیر و الفاظ نداشته باشد!
حتی ملاصدرا هم این لذت ها را انکار نمی کند، بلکه معتقد است ابزار تحقق این لذت ها مانند دنیا از طریق ابزار مادی و عنصری نیست، همین لذت هایی که در دنیا از طریق رابطه جنسی و خوردن غذا و مانند آن حاصل میشود، اصل آن لذت یک مسئله ادراکی است، که حس فقط ابزاری برای درک انهاست، تفاوتی که وجود دارد در آخرت همین لذت ها بدون این ابزار مادی حاصل میشود.(4)
بنابراین اگرچه در کیفیت این نعمت ها اختلاف است اما کسی اصل وجود آنها را انکار نمی کند، به این معنا که اصلا نعمت های آخرت چیزی غیر از آنچه که پاداش داده شده باشند!
نکته دوم:
نکته دیگر آن که حتی اگر بگوییم تمام وعدههای خداوند مبهم بوده و در دنیا قابل تصور برای انسان ها نیست تا ایجاد انگیزه کند، امایک وعده وجود دارد که کاملا شفاف است و هیچ تردیدی در آن نیست، آنجا که قرآن می فرماید:
«لَكُمْ فيها ما تَشْتَهي أَنْفُسُكُمْ وَ لَكُمْ فيها ما تَدَّعُون»؛ براى شما هر چه دلتان بخواهد در بهشت فراهم است، و هر چه طلب كنيد به شما داده مى شود(5)
و می فرماید: «لَهُمْ فيها ما يَشاؤُن»؛ در آنجا هر چه بخواهند براى آنان فراهم است.(6)
این که خداوند بگوید شما اگر در این عمر محدودتان به اوامر من عمل کنید پاداش شما یک چیز است: هر چه که بخواهید! اینجا دیگر در پاداش چه ابهامی وجود دارد؟ می گوید هر چه که خودتان بخواهید پاداش شما قرار خواهد گرفت.
و قطعا این پاداش باید بسیار بزرگ تر از اعمال ما در دنیا باشد که انسان احساس نکند ضرر کرده است، این اصلا عادلانه نیست که خداوند ما را از نعمت های با لذت بیشتر نهی کند و مزد ما را نعمت هایی با لذات کمتر قرار دهد!! این غیر حکیمانه و غیر عادلانه است، همان طور که خودش نیز فرموده نعمت های آخرت برتر و بالاتر است: «لَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الْأُولى»؛ و مسلّماً آخرت براى تو از دنيا بهتر است.(7)
و نیز فرموده: «مَا الْحَياةُ الدُّنْيا فِي الْآخِرَةِ إِلاَّ مَتاع»؛ زندگى دنيا در برابر آخرت، چیزی جز متاع ناچيزی نیست (8)
پس خداوند در جهانی که بسیار برتر و بالاتر از این دنیاست، و لذاتش بسیار خوشایندتر از لذت های دنیوی است، وعده داده است هر چه بخواهیم به ما میدهد.
نکته سوم:
نکته دیگری که بسیار اهمیت دارد بحث اعتماد به وعده دهنده است، یعنی اصلا آنچه که در ترجیح وعده موضوعیت دارد خود اعتماد به شخص وعده دهنده است، هرگز لازم نیست که نتیجه به انسان نشان داده شود! مثلا اگر پزشکی به بیمارش بگوید اگر دارو را نخوری می میری، مریض هرگز توقع نمیکند که مرگ و طعم آن را به من نشان بده تا آن را با تلخی دارو مقایسه کنم! چرا که به پزشک اعتماد دارد که در ازاء این تلخی دارو میخواهد چیز مهمتری به او ببخشد.
بنابراین قطعا اشتیاق به پاداش، با اعتماد تلازم دارد، شما حتی اگر پاداش را ببینید اما به دهنده آن اعتماد نداشته باشید به آن وعده دل خوش نمی کنید، در مقابل اگر به کسی اعتماد داشته باشید و بگوید چیزی به تو می دهم که به آن بسیار اشتیاق داشته باشی، حتی اگر نگوید آن چیست شما قطعا به آن وعده دل خواهید بست، این بدیهی است. شما تصور کنید دوستی که به او صد در صد اعتماد دارید به شما بگوید اگر امروز به خانه ما بیایی تو را واقعا شگفت زده می کنم، و شما هم بدانید که نه اهل دروغ است، و نه اهل مبالغه، و کاملا هم شما را و سلیقه شما را می شناسد، واقعا اینجا چه چیزی مانع عمل و اعتماد است؟!
حتی اگر در حقیقت نعمت های آخرت ابهام وجود داشته باشد، خداوند وعده های کلی ای به بشریت داده که اگر اعتماد به خدا وجود داشته باشد، برای ترجیح آخرت کفایت می کند.
پی نوشت ها:
1. بقره:25/2.
2. بقره:25/2.
3. ص:51/38.
4. ملاصدار، اسفار، دار احياء التراث، بیروت، چاپ سوم، 1981م، ج9، ص335 به بعد.
5. فصلت:31/41.
6. نحل:31/16.
7. ضحی:4/93.
8. رعد:26/13.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=27070&p=986019&viewfull=1#post986019