پرسش
هزاران اما و اگر چون خانواده، جامعه، امکانات، استعداد، در سرنوشت انسان تاثیر گذار هستند، بنابراین نمیتوان گفت کسی که به سعادت رسیده، خودش رسیده، یا کسی که بدبخت شده خودش موجب بدبختی اش شده! اگر قرار است این دنیا سرای امتحان باشد باید سوال های امتحان و شرایط شرکت کنندگان در امتحان یکسان باشد تا نتیجه ی امتحان عادلانه باشد.
پاسخ
برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه بفرمایید:
نکته اول: امتحان یکسان ممکن نیست
هر کسی مطابق با قوانین جهان در خانواده ای متولد شده و در جامعه ای رشد می یابد و یک زندگی با شرایط خاصی دارد، هرگز تبعیضی در کار نیست چرا که همه چیز مطابق با قوانین شکل گرفته، حالا یکی پولدار، یکی فقیر؛ یکی سالم یکی مریض؛ هر کسی با همین شرایطی که دارد در جلسه امتحان است و امتحان او همین نوع برخورد او با این شرایط و نوع زندگی کردن اوست.
بنابراین با وجود قوانین جهان اصلا نشدنی است که همه انسان ها یک جور امتحان بدهند، چون لازمه چنین امتحانی این است که همه قوانین عالم به هم بریزد! یعنی چه انسان کار کند و چه نکند همه از نظر ثروت یکسان باشند! چه انسان تغذیه سالم و تحرّک داشته باشد و چه نداشته باشد همه سالم باشند! چه پدر و مادرها برای تربیت بچه ها وقت بگذراند و مطالعه کنند و حوصله به خرج بدهند و چه این کارها را نکنند بچه های یکسان تربیت شوند!! خب این یعنی زیرپا گذاشتن قوانین عالم! و خودش بی عدالتی است.
نکته دوم: تفاوت در نعمت ها و امتحانات ظلم نیست
در این خصوص باید به دو نکته توجه بفرمایید:
الف) هرگز اعطاء کمتر و بیشتر به بندگان ظلم نیست، چون هیچ بنده ای نعمتی از خدا طلب ندارد، مثل اینکه دو فقیر به خانه شما مراجعه کنند و به یکی 2000 تومان بدهید، و به دیگری 5000 تومان؛ شما بی عدالتی نکرده اید چون هیچکدام از شما طلبی نداشته اند.
ب) علاوه بر آنکه همانطور که گذشت قوانین برای این دنیا ضرورت دارند، و طبیعتا این قوانین موجب تفاوت هایی خواهند شد، خب پس این تفاوت ها علاوه بر اینکه بی عدالتی نیستند، غیر حکیمانه هم نخواهد بود چون برگرفته از عوامل پیشینی هستند.
بنابراین برعکس آنچه که ما گمان می کنیم، اگرهمه مردم علی رغم تفاوت در شرایط پیشینی، وضع یکسانی داشتند آن موقع هم بی عدالتی بود و هم غیر حکیمانه! چون جهان از هیچ قانونی تبعیت نمیکرد!
نکته سوم: ابزار رشد و تکامل همگانی است
ببینید آنچه که برای رشد و تکامل ضرورت دارد همان عقل و اختیار است که خداوند به همه بشر داده است و کتاب آسمانی و انبیاء را به آن ضمیمه کرده تا راه روشن باشد.
بقیه اموری که بشر را کمک می کند همه ابزار کمکی است، که بشر بدون آنها هم می تواند راه خیر و خوبی را برگزیند، بر خلاف عقل و اختیار که اگر انسانی فاقد آن باشد تکلیف ندارد، اما بدون این ابزار کمکی هم میشود راه هدایت را در پیش گرفت.
خانواده خوب، جامعه خوب، تربیت صحیح و مانند آن همه ابزار کمکی هستند، کسی که در خانواده بد تربیت شده نمیتواند بگوید من برای گمراهی ام عذر موجه داشتم!
تنها تفاوتی که با سایرین دارد این است که پیمودن مسیر حق بای او کمی دشوارتر بوده است، که آن هم جبران خواهد شد همانطور که در نکات بعدی به آن اشاره خواهد شد.
نکته چهارم: سعادت معنوی فقط در دست خود انسان است
هیچ انسانی نیست که امکان سعادت معنوی را نداشته باشد، بله برای سعادت مادی خب دیگران میتوانند مانع تراشی کنند، دزدی و آسیب های جسمی و تصادف و مانند آن میتواند برای رسیدن به خواسته های مادی مانعی تلقی شود، اما سعادت معنوی کاملا در گرو خود انسان است، اگر انسان بخواهد به آن برسد هیچ مانعی در برابر او نیست! مطلقا ربطی به ثروت، سلامت، و دیگران ندارد، انسانی که پولدار است باید مسجد بسازد تا ثواب ان را به او بدهند، اما انسانی که فقیر است همین که نیت چنین کاری را کند ثوابش را به او میدهند!
انسانی که سالم است باید به مسجد برود تا ثواب نماز در مسجد را به او بدهند، اما انسان بیمار یا معلول همین که واقعا بگوید کاش میتوانستم به مسجد بروم ثوابش را به او میدهند! علاوه بر آن ثواب این فقر و بیماری و محدودیت را هم به آن ضمیمه میکنند!
پس اتفاقا ثروت و سلامتی و مانند آن اتفاقا ممکن است رهزنی کرده و انسان را به طغیان وادارند!
نکته پنجم: عمل، هرچه سخت تر، پاداشش بیشتر
اگرچه امکانات و استعداد و مانند آن در سعادت انسان بدون نقش نیستند، اما فاکتورهای دیگری هم نقش پررنگی دارند که در گرو این امکانات نیستند، رشد و کمال به خلوص نیت درونی است، باید انسان نیتش را خدایی کند این همه چیز را به دنبال خودش می آورد همانطور که حضرت فاطمه(س) می فرمایند:
«مَنْ أَصْعَدَ إِلَى اللَّهِ خَالِصَ عِبَادَتِهِ أَهْبَطَ اللَّهُ إِلَيْهِ أَفْضَلَ مَصْلَحَتِه»؛ هر کس عبادت خالصانه اش را به بالا بفرستد خداوند بهترین مصلحتش را بر او فرو میفرستد.(1)
انسان میتواند مثل شیخ رجبعلی خیاط بیسواد باشد و بسیاری از انسان ها را از نظر روحی زنده کند و شاگردانی تربیت کند، و میتواند یک پزشک فوق تخصص باشد که فقط به دنبال پول است و جان انسان ها را با گرفتن زیرمیزی معامله می کند.
همچنین خود این سختی ناشی کمبود امکانات و استعداد نقش مضاعفی در رشد و تکامل انسان دارد، اینطور نیست که لزوما هر کسی امکانات برایش فراهم تر باشد بیشتر رشد کند، بلکه بالعکس، کسی که در محدودیت است باید بیشتر تلاش کند و این او را قوی تر میکند. مثلا چرا معمولا بچه های روستا مقاوم تر از بچه های شهر نشین هستند؟ ما نباید همه چیز را با امکانات تحلیل کنیم، قرآن کریم می فرماید:
«إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً»؛ به درستی که با هر سختی، آسانی است.(2)
علاوه بر اینکه خداوند این محدودیت را در حسابرسی قیامت هم لحاظ خواهد کرد، یعنی خداوند به اندازه امکاناتی که به انسان داده از او توقع دارد، همانطور که می فرماید:
«وَ هُوَ الَّذي جَعَلَكُمْ خَلائِفَ الْأَرْضِ وَ رَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَبْلُوَكُمْ في ما آتاكُم»؛و او كسى است كه شما را جانشينان (و نمايندگان) خود در زمين ساخت، و درجات بعضى از شما را بالاتر از بعضى ديگر قرار داد، تا شما را به وسيله آنچه در اختيارتان قرار داده بيازمايد.(3)
بنابراین هرچه اعمال در دنیا برای انسان سخت تر باشد پاداش بیشتری داشته و در انسان رشد و تکاملی پررنگ تری را ایفا خواهد کرد، به همین خاطر پیامبر(ص) می فرمایند: «أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ أَحْمَزُهَا»؛ برترین اعمال دشوارترین آنهاست.(4)
بنابراین حرف نهایی ما این است که بله، ما هم قبول داریم که عوامل محیطی و منطقه ای و خانوادگی در سرنوشت انسان نقش دارد...؛ اما
اولا: حرف آخر را خود انسان میزند، نه این عوامل!
ثانیا: چاره ای از این اختلاف در عوامل محیطی و خانوادگی نیست.
ثالثا: گاهی خود این کمبودها نقش مضاعفی در رشد و تکامل انسان دارند.
رابعا: این تفاوت ها در حسابرسی لحاظ خواهد شد
پی نوشت ها:
1. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، دار إحياء التراث العربي، بیروت، چاپ دوم، 1403ق، ج68، ص184.
2. شرح:6.
3. انعام:165.
4. بحارالانوار، ج67، ص237.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=62370&p=980328&viewfull=1#post980328