فلسفه حرمت دوچرخه سواری بانوان چیست؟


پرسش
به نظر میرسد حرمت دوچرخه سواری بانوان در جامعه از سوی مراجع به خاطر تحریک کننده بودن این موضوع است؛ اما چرا دوچرخه سواری یک خانم میتونه باعث تحریک مرد و زمینه سازی فساد بشود؟ مگر فرق خانمی که روی دوچرخه نشسته با خانمی که روی صندلی نشسته چیست؟ در برخی از مناطق بانوان علی رغم حفظ پوشش از دوچرخه در جامعه استفاده میکنند.


پاسخ
برای پاسخ به این سوال توجه به چند نکته لازم است:

نکته اول:
آنچه حرام شده دوچرخه سواری نیست، جلب توجه و تحریک نامحرم است و اما دوچرخه سواری در جامعه مصداق آن دانسته شده است، وگرنه دوچرخه سواری در مجامع ورزشی زنانه، و یا محیطی که نامحرمی نیست که مصداق جلب توجه و تحریک نامحرم تلقی نشود اشکالی ندارد.
پس حکم حرمت مستقیما متوجه دوچرخه سواری نیست، بلکه متوجه جلب توجه نامحرم است.

نکته دوم:
کسی نمی گوید همه مردان با دیدن زن دوچرخه سوار تحریک میشوند، اما بالاخره بخش قابل توجهی وجود دارند که این مسئله برای آنها می تواند عامل محرّک به شمار رود، و ثانیا صرف احتمال خطر گناه برای صدور حکم کفایت می کند، همانطور که در بسیاری احکام دیگر می گویند اگر خوف گناه باشد جایز نیست.

نکته سوم:
با توجه به فیزیک دوچرخه و نوع نشستن روی آن، و همچنین نوع حرکت دادن آن که از طریق رکاب زدن در بغل هاست طبیعتا میتواند موجب جلب توجه و تحریک کننده باشد.
ملاک صدور عدم جواز هم با نگاه به تحریک کننده بودن خود دوچرخه سواری است همانطور که برخی مراجع حکم عدم جواز را مشروط بر همین امر دانسته اند.(1)
بله اگر در آینده وسیله ای ساخته شد که از طریق همین رکاب زدن باشد اما مثلا مثل قایق های تفریحی که دورش بسته است، مثل صندلی روی آن می نشینند، و رکاب زدن هم از روبروست نه از بغل، خب حکم آن فرق خواهد داشت.
یعنی ملاک صدور حکم خود همین تحریک کنندگی است، نه تحریک شوندگی، به عبارت دیگر اگر یک کار فی نفسه و به خودی خود تحریک کننده باشد حرام خواهد بود ولو آنکه بسیاری از مردان تحریک نشوند، مثلا ممکن است یک زن بی حجاب در یک محفلی حضور یابد که تمام انسان های در آن مکان خودساخته باشند و اصلا نگاه نکرده و تحریک نشوند، اما آیا این رفتار آن مردان موجب خواهد شد که زن کار حرامی نکرده باشد؟ خیر! باز هم کار آن خانم حرام است.

نکته چهارم:
علاوه بر اینکه دوچرخ به خودی خود میتواند تحریک کننده باشد و از این بابت ممنوع است، استفاده از آن در جوامعی که موجب جلب توجه میشود ممنوعیت دوچندان خواهد داشت.
توضیح بیشتر آنکه اسلام برای تشخیص موضوعات احکام ملاک تعیین می کند، ملاکی که تشخیص آن با عُرف است.
مثلا در اسلام لباس شهرت حرام دانسته شده، یعنی اگر کسی به گونه ای لباس بپوشد که موجب جلب توجه دیگران شود حرام است، اما این که چه لباسی لباس شهرت محسوب میشود را عُرف تعیین می کند، مثلا لباس های برخی مناطق آفریقا که مردهایشان هم نوعی دامن پا می کنند، خب این در بین آنها اصلا موجب جلب توجه نمیشود و لباس شهرت نیست، اما اگر کسی آن لباس ها را در اینجا بپوشد قطعا حرام است، چون آن لباس اینجا جلب توجه خواهد کرد.
امروز اگرچه ممکن است دوچرخه سواری بانوان با رعایت پوشش در برخی جوامع عادی باشد، اما در جامعه ی ما قطعا توجه دیگران را به خود جلب خواهد کرد و این نیز بر تأکید عدم جواز آن می افزاید.

نکته پنجم:
یکی از ضرورت های اجتهاد زمان شناسی و شناخت جامعه است، یعنی مجتهد باید آگاه از زمان و شرایط اجتماعی باشد؛ چنین مجتهدی پیش از فتوا تبعات فتوا را بررسی می کند؛ یعنی با نگرشی ایده آلی و فقط آنچه در ذهنش است فتوا نمی دهد، بلکه او با شناخت از جامعه دقیقا می داند آنچه که در جامعه پس از این فتوا اجرا میشود چه خواهد بود و آیا صدور مجوز موجب سوء استفاده از این حکم نمیشود؟!

هم شما می دانید و هم بنده و هم سایر دوستان که اگر دوچرخه سواری از سوی مراجع جایز اعلام شده و در جامعه اجازه داده شود آنچه که اجرا خواهد شد، و آنچه که شاهد آن خواهیم بود هرگز شباهتی به دوچرخه سواری زنان محجبه که حتی با پوشیه در برخی کشورها دوچرخه سوار میشوند نخواهد داشت!

زنان چادری ما که خودشان از هر کاری که موجب جلب توجه نامحرم شود ابا دارند چه برسد به دوچرخه سواری در جامعه! به همین خاطر شما این جواز، راه را برای سایرین باز می کند! آنچه که ما عملا در جامعه شاهد آن خواهیم بود دوچرخه سواری زنان و دختران مانتوهای جلو باز و ساپورت خواهد بود.
خب احتیاط حکم می کند در صدور چنین مجوزهایی که به شدت خوف گناه وجود دارد پرهیز شود.

نکته ششم:
ممکن است گفته شود این تحریک کنندگی و جلب توجه در دوچرخه سواری بانوان با گذشت مدتی عادی خواهد شد اما باید دقت کرد که عادی سازی اموری که موجب تحریک میشود برای اینکه دیگر کسی تحریک نشود مسیر درستی نیست، همین استدلال را برخی در مورد اصل حجاب دارند! که اگر بی حجابی آزاد شود دیگر عادی میشود و کسی تحریک نمیشود! در حالی که حتی اگر عادی شود هم مطلوبیت ندارد؛ ثانیا همان طور که گذشت برای صدور یک حکم باید دید خود آن رفتار به خودی خود تحریک کننده است یا خیر! نه اینکه آیا دیگران تحریک میشوند یا خیر! با این نگرش ها مرزهای حجاب و روابط بین زن و مرد گام به گام با عادی سازی برداشته میشود!


پی نوشت ها:
1. https://www.sistani.org/persian/qa/search/56672

http://www.askdin.com/showthread.php?t=62380&p=981072&viewfull=1#post981072