پرسش:
فرقه ی جارودیه چه کسانی هستند؟
پاسخ:
با عرض سلام و ادب
ياران زيد بن علي (ع) بعد از شهادت او هر يك به نوعي راهي را ادامه دادند. يكي از كساني كه به زيديه پيوست و بعد از شهادت زيد بن علي (ع) به نام خود فرقهاي در مسير جريان زيديه بوجود آورد «زياد بن منذر كوفي» است که به نام امام جاروديه يا رأس جاروديه خوانده ميشود و اتباع او را جاروديه ميگويند.[1]
زياد بن منذر، در طبقه تابعين اصحاب محسوب شده و كنيه او ابوجارود است و فرقه او منسوب به اين كنيه است.[2]
نام او در كتب معتبر روايي و تفسيري و رجالي شيعه ذكر شده، در ابتدا از اصحاب امام باقر (ع) بود و از ايشان به كثرت روايت نقل ميكند. شيخ طوسي كتاب تفسير و نيز كتابي روايي را از مولفات اين شخص ميداند.[3] همچنين از محضر امام صادق (ع) نيز بهره مند شده، ولي با خروج زيد بن علي بن الحسين (ع) بر عليه بنياميه به او پيوست و زيدي مذهب شد.[4]
راي ابو جارود و جاروديه در امامت
امامت اميرالمؤمنين (ع)
ايشان معتقد بودند كه امامت اميرالمؤمنين علي (ع) توسط پيامبر اكرم (ص) به توصيف و اوصاف بوده است نه به اسم و تعيين و مردم در اينكه وصف را نشناخته و دنبال موصوف نرفتند تقصير و كوتاهي نمودند و چون ابوبكر را انتخاب كردند كافر شدند.[5]
امامت حسنين (ع)
جارودیه معتقد به امامت امام حسن و امام حسين (ع) ميباشند ولي در چگونگي نصب ايشان به نص اختلاف دارند عدهاي از جاروديه گفتهاند كه اميرالمؤمنين علي (ع) نص بر امامت فرزندش امام حسن (ع) دارد و امام حسن نص بر امامت امام حسين بعد از خودش دارد.
عدهاي از جاروديه قائل شدند كه پيامبر اكرم (ص) بعد از اميرالمؤمنين نص بر امامت امام حسن (ع) و بعد از امام حسن براي امامت امام حسين (ع) نيز نص فرمودند.[6]
امامت بعد از حسنين (ع)
به عقيده ايشان امامت بعد از امام حسين (ع) در فرزندان امام حسن و امام حسين (ع) ميباشد و هر كس از ايشان كه دعوت به راه خدا كند و فاضل و عالم و شجاع باشد و با جهاد علني حركت خود را نشان دهد امام است.[7] به همين دليل هم ايشان قائل به امامت زيد بن علي بن الحسين (ع) شدند.
خلاصه معتقدات جاروديه
1. امامت امام علي (ع) را به نص وصفي ميدانند.
2. امامت حسنين (ع) را منصوص ميدانند.
3. امامت بعد از حسنين (ع) در اولاد ايشان با شرائط مذكور است.[8]
4. امامت بعد از حسنين (ع) منصوص و معين نيست.[9]
5. قائل به تعداد امامت در يك زمان ميباشند. زيرا در شرائط امام شرط وحدت نكردهاند.[10]
6. بر ابوبكر و عمر و عثمان طعنه ميزنند و ايشان را كافر ميدانند و به همين دليل اهل سنت تكفير ايشان را جايز ميدانند.[11]
7. در مساله تكفير ابوبكر و عمر با بتريه از زيديه مخالفند و به همين دليل يكديگر را تكفير ميكردند.[12]
8. صحابه را به خاطر عدم رعايت حق اميرالمؤمنين علي (ع) در خلافت و انتخاب ابوبكر كافر ميدانند.[13]
9. عدهاي از جاروديه علم فرزندان حسنين (ع) را مانند پيامبر (ص) ميدانند و گفتهاند علم ايشان قبل از تعلم ضروري و فطري است.
10. عدهاي از جاروديه علم اولاد حسنين (ع) را با ديگران مشترك و در يك سطح ميدانند و اخذ علم از ايشان و ديگران را جايز ميدانند.[14]
چون جاروديه از فرق زيديه محسوب ميشود به عقايد اصلي زيديه نيز پايبند هستند مانند:[15]
اهل گناهان كبيره مخلد در جهنم هستند و خارج نميشوند و با اين عقيده با فرقه قدريه مشترك هستند.
11. فساق امت كافر هستند و با كفار مخلد در جهنم ميباشند و در اين نظر باخوارج همسو هستند.
مهدويت در منظر جاروديه
در مورد مهدويت در اين فرقه گفته شده كه ايشان بعد از شهادت زيد بن علي (ع) قائل به مهدويت محمد بن عبدالله محض معروف به نفس الزكيه بودند او در ايام منصور دوانقي خروج كرد و كشته شد و بعد از كشته شدن او دو فرقه شدند. عدهاي قائل به حيات او شده و در انتظار خروج او باقي ماندند. و عدهاي قائل به مرگ او شده و قائل به امامت و يا مهدويت يحيي بن عمر بن يحيي بن الحسين بن زيد بن علي شدند. او در ايام مستعين خروج كرد و كشته شد و عدهاي قائل به حيات او شده و در انتظار خروج دوبارهاش ماندند و عدهاي با اقرار به موت او قائل به امامت محمد بن قاسم بن علي بن عمر بن علي بن الحسين بن علي شده كه در ايام معتصم خروج كرد و اسير شد و در اسارت وفات كرد. البته جاروديه در قيامي در زمان مامون نيز شركت داشتهاند و از محمد فرزند امام جعفر صادق (ع) حمايت كرده و در سال 199 خروج كردند.[16]
جارودیان که علاوه بر اعتقاد به قیام و انقلاب، وابستگی و علقه شدید به اهل بیت(ع) داشته و اندیشه های شیعی در آنها پررنگ است و در مقایسه با اهل سنت، به شیعیان امامی نزدیک هستند، همواره جریان اصلی در میان زیدیه بوده اند.
دیدگاه جدیدی بگذارید