آيا انسان کامل در عالم عقل نیز مقید به جنسیتی خاص می‌باشد؟



سؤال:
چرا پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله) با برخورداری از تمام کمالات وجودی، جنسیت خاصی (مرد بودن) به ایشان اختصاص یافته است؟ آيا در عالم عقل نیز مقید به جنسیتی خاص می‌باشند؟

پاسخ:
در دنیا، هر نفس انسانی دارای بدن مختص به خویش است. این بدن بر اساس اراده‌ی تکوینی حق‌تعالی به آن نفس مختص گشته است. یا به عبارتی، بدن هر روحی متناسب با خود اوست. از طرفی، جنسیت در مقام بروز و ظهور، از عوارض جسم است. از این رو، با پی‌بردن به تفاوت جسم مادی و اخروی، چگونگی ظهور جنسیت در هر یک از ابدان دنیوی و اخروی را نیز می‌توان دریافت.
جسم اخروی، مانند سایه، ملازم روح است و به تعبیر دیگر، رابطه ی آن‌ها تبعیت و لزوم است.[1] اما روح در بدن دنیوی، مانند نوری است که بر دیوار تابیده باشد. در عالم دنیا، نفس از بدن نشأت می‌گیرد؛ مانند نشأت‌گیری شعله از فتیله اما در آخرت، بدن از نفس و برحسب نیات و ملکات و اعمال نشأت می‌گیرد.
بنابراین، رابطه‌ی بدن با روح در دنیا به عکس رابطه‌ی آن دو در آخرت است.[2] از طرفی، در عین حال که روح تأمین‌کننده‌ی ویژگی‌های زنانه و مردانه است؛ اما این جسم است که محل بروز هر گونه جنسیتی در نفس (اعم از زنانه و مردانه) می‌باشد.


اگر بخواهیم مسئله را از منظر اسماء الله و سرالقدر تبیین کنیم، به دلیل متوقف بودن بحث بر مقدمات سنگین عرفانی، در صورت بیان همه آنها، مطالب برای مخاطبین غیر خاص، غامض و مطوَّل خواهد شد و در صورت عدم بیان مقدمات، بحث به مراتب غامض‌تر خواهد شد. اما اگر نخواهیم مطلب را از دریچه‌ی سرالقدر و اسماء الله تبیین کنیم، در تبیین چرایی تعلق روح به بدنی با جنسیتی خاص در دنیا، می‌توان خواست و اراده‌ی تکوینی حق‌تعالی را عنوان کرد؛ زیرا، در عالم دنیا، این اروح‌اند که به ابدان با ویژگی‌های خاصی تعلق می‌گیرند؛ و عالم طبیعت نیز دارای محدودیت و تضاد می‌باشد. پس امر دایر است بین این که پیامبر (صلی‌الله علیه و آله)، دارای یک جنسیت خاص باشد؛ و یا جامع هر دو جنسیت باشد (در جنسیت محدودیت نداشته باشد)؛ و یا فوق این دو جنسیت باشد؛ به دلیل برخورداری ایشان از بشریت، دو صورت اخیر محال است؛ پس صورت اخیر معقول خواهد بود.
بر این اساس، اگر به عنوان نمونه، پیامبر خاتم (صلی ‌الله علیه و آله)، مرد است؛ از آن جهت است که بر اساس مشیت الهی، نفس ایشان در دنیا به چنین جنسیتی تعلق گرفته است.
در مقام تبیین چرایی جنسیت در ابدان اخروی، از آنجا که ابدان اخروی عین نفس اند یا به عبارتی، تجسد ارواح‌اند،[3] می‌توان مدعی شد، انسان کامل در نشئه‌ی آخرت نیز دارای همان جنسیت دنیوی خویش است. اثبات این مدعا، نیازمند مقدمات زیر است:‌
1- انسان کامل، اگر چه دارای جنبه‌ی حقانی است، اما بی‌اعتنا و بریده از ویژگی‌های بشری خویش نیز نمی‌باشد؛ بلکه، بر اساس تبعیت از اراده‌ی تکوینی حق‌تعالی، تابع‌ احکام بشری خویش از جمله‌ی ویژگی‌های جنسیتی خود می‌باشد؛ به طوری که اگر از جنیست مردانه برخوردار است، سعی در استیفای عوارض و احکام این جنیست خاص خواهد داشت. یا به عبارتی، در مقابل جنسیت خویش مقاومت نمی‌کند.


علاوه بر این، انسان‌ کامل خادم اراده‌ی تشریعی خداوند نیز هست؛ و در شریعت هر یک از مرد و زن موظف به حفظ ظاهر زنانه و مردانه خویش اند. توضیح مطلب این که، شریعت، هر یک از جنس مرد و زن را از پوشیدن لباس جنس مخالف برحذر داشته است؛ با نگاهی به روح این دستور در گستره‌ای ژرف و عمیق، می‌توان بر این مطلب اذعان داشت که هیچ مردی حق ندارد ویژگی‌ها و عوارض مردانه خویش را که بسان لباس و پوششی برای بدن طبیعی او می‌باشند نادیده گرفته؛ به مقتضای خلق و خوی زنانه (جنس مخالف) رفتار کند و همچنین هیچ زنی حق ندارد در لباس و قالب مردانه ظاهر شود و از آنجا که انسان کامل، خادم اراده تشریعی خداوند است ضروری است عمل‌کنند‌ه‌ترین افراد به روح این دستور شرعی باشند.


2- بدن اخروی انسان، توسط نفس انسان انشاء می‌شود.[4] .
3- این انشاء خالی از حقیقت و نفس الامر نبوده، به پشتوانه‌ی ملکات و اعمال و نیات در دنیا انجام خواهد گرفت.[5]
4- از آنجا که مشیِ‌ بشری انسان کامل، حرکت بر اساس جنسیت خاص بوده است (به موجب پذیرش اراده تکوینی و تشریعی خداوند مبنی بر مرد بودن یا زن بودن)، بر اساس مبنای تجسم اعمال و ملکات، وی دارای همان جنسیتی است که در دنیا داشته است.
بنابراین، انسان کاملِ مرد، در آخرت نیز مرد، و انسان کاملِ زن، در آخرت نیز زن خواهد بود.

نتیجه:
از نکات فوق می‌توان نتیجه گرفت، جنسیت انسان کاملی مانند رسول الله (صلی‌الله علیه و آله) اگر چه ریشه در عوالم قبل از دنیا و پیدایش وجود مادی ایشان دارد اما بروز آن در دنیا، از جنبه‌ی‌ جسمانی و بشری ایشان نشأت گرفته است و این جنسیت، در نشئات پس از دنیا نیز بر همین منوال خواهد بود؛ زیرا، از ویژگی‌های انسان کامل، عمل به مقتضای اراده‌ی تکوینی و تسلیم در مقابل اراده‌ی تشریعی حق‌تعالی است و در سایه اعمال اختیاری و تشکیل ملکات اعمال در ایشان، بدن انشاء شده توسط نفس ایشان در عوالم پس از دنیا نیز دارای همان جنسیت دنیوی ایشان خواهد بود؛ بنابراین، انسان کامل در عوالم بالا نیز اولاً دارای جنسیت بوده و ثانیاً این جنسیت مشابه همان جنسیت ایشان در دنیاست.

 


منابع:
[1]. صدرالمتإلهین, الاسفار الاربعه, انتشارات مصطفوی، قم، 1379، ج9, ص 31.

[2]. صدرالمتألهین، تفسیر القرآن الکریم، قم: ییدار، 1366، ج5، ص 400.
[3]. صدرالمتألهین، الاسفار‌الاربعة، قم: مصطفوی، 1379، ج9، ص 184 و ج9، ص 338.
[4]. همان، ج1، ص 300؛ سید جعفر سجادی؛ فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا؛ ص 232-233. ملاصدرا؛ المبدأ و المعاد، ص 474-476.
[5]. صدرالمتألهین، همان، ج 9، ص 40-178.


http://www.askdin.com/showthread.php?t=60943&p=970552&viewfull=1