فرزند حرامزاده چه گناهی کرده که باید به جرم والدینش مجازات شود؟

هرگز گناه زنا دامن فرزندی که از آن رابطه متولد می شود را نمی گیرد، هم عقل نوشتن این گناه را به پای فرزند ناعادلانه می شمارد، و هم قران و روایات به این مطلب تصریح کرده اند، قرآن کریم می فرماید:
«وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى‏ وَ إِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلى‏ حِمْلِها لا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْ‏ءٌ وَ لَوْ كانَ ذا قُرْبى‏»؛ هيچ گنهكارى بار گناه ديگرى را بر دوش نمى‏كشد و اگر شخص سنگين‏بارى ديگرى را براى حمل گناه خود بخواند، چيزى از آن را بر دوش نخواهد گرفت، هر چند از نزديكان او باشد.(1)

در روایات نیز وارد شده است:
«ليس على ولد الزنا من وزر أبويه شئ»؛ هیچ گناهی از والدین زناکار بر فرزندشان نیست.(2)

اما باید توجه کرد که گناه دو نوع اثر دارد، یک اثر تکلیفی و یک اثر وضعی، برای اینکه روشن شود مثالی میزنم: کسی که مشروب بنوشد اثر تکلیفی آن عذاب و عقوبتی است که در آخرت دامان او را خواهد گرفت، اما یک اثر وضعی هم دارد و آن اینکه مست می شود؛ اگر کسی به دیگری بدون اینکه بفهمد مشروب بنوشاند، شخصی که مشروب نوشیده چون تقصیری نداشته گناهی بر او نیست اما بالاخره مستی آن پابرجا خواهد بود.

آثاری که زنازادگی بر فرزند می گذارد گناه نیست، اثر وضعی این رفتار است، چون آن فرزند معلول این علت است طبیعتا از علتش تأثیر می پذیرد، همانطور که اگر پدر و مادر در مسائل جسمی مثل سرطان و دیابت مبتلا باشند کودکشان را مستعد به این بیماری های جسمی می کنند، از نظر روحی نیز چنین است و فرزند از نظر روح و روان نیز متأثر از والدین و ویژگی­ها و حالات آنها خواهد بود.

پس اثری که این رابطه روی فرزند می گذارد یک اثر وضعی و تکوینی آن گناه است، یعنی طبیعت عالم خلقت این است که علت ها با ویژگی هایشان روی معالیل تأثیر می گذارند.
اگر غیر از این باشد بی عدالتی است، چون معلول باید متناسب با علت باشد، اگر فرزند یک زن و مرد مَحرم؛ با فرزند یک زن و مرد نامحرم یکسان باشد اینجاست که بی عدالتی است، چون علی رغم تفاوت در علت ها، معلول ها یکسان به دنیا آمده اند!
مثل این است که در دوران بارداری یک مادر تمام مراقبت ها را انجام دهد، و یک مادر هیچ مراقبتی از نظر تغذیه یا پرهیز از سیگار و الکل و... نداشته باشد، طبیعتا اگر بچه این دو مادر یکسان به دنیا بیاید این یکسان بودن بی عدالتی است، نه تفاوت این دو فرزند!

همچنین باید توجه کرد اینطور نیست که انسان زنازاده هرگز عاقبت به خیر نشود! اگر این باشد که ظلم است و جبر! باید او هم امکان سعادت داشته باشد وگرنه عذاب کردن او ظالمانه خواهد بود.
آنچه که پایه و زیربنای تکلیف را محقق میسازد عقل و اختیار است که انسان های زنا زاده هم دارند، فقط انسان های حلال زاده نورانیتی در درون خودشان دارا هستند که میل افزون تری به خیر و خوبی دارند، اما زنازادگان از این نور بی بهره هستند، یعنی از این نیروی کمکی بهره ای ندارند، نه اینکه مطلقا توان پیمودن مسیر نیک را نداشته باشند.
و اين تفاوت نيز در حسابرسی لحاظ خواهد شد، همان­طور که قرآن کریم می فرماید: «رَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَبْلُوَكُمْ في‏ ما آتاكُمْ»؛ بعضى از شما را بالاتر از بعضى ديگر قرار داد، تا شما را به وسيله آنچه در اختيارتان قرار داده بيازمايد.(3)

بنابراین توقع خداوند از انسان ها متناسب با آنچه که به انسان داده است می باشد، یعنی اگر دو انسان یکی حلال زاده، و دیگری حرام زاده هر دو دقیقا به یک میزان مسیر فسق و شقاوت را بپیمایند، قطعا کسی که حلال زاده است با حسابرسی و مجازات شدیدتری روبرو خواهد شد، چرا که طبق آیه شریفه ای که اشاره شد، به خاطر نورانیت درونش توقع بیشتری از او میرفت.

________________________
1. فاطر:18.
2. متقی هندی، کنزالعمال، ج5، ص332، ح 13091.
3. انعام:165.


 

http://www.askdin.com/showthread.php?t=27413&p=952276&viewfull=1#post952276