آیا اصل علیت نقض شدنی است؟

سوال:
شناخت انسان به اصل علیت چگونه ایجاد شده و آیا این اصل نقض شدنی است؟

پاسخ:
مقدمه؛ اصل علّيت عبارت است از قضيّه اى كه دلالت بر نيازمندى معلول به علّت دارد و لازمه اش اين است كه معلول بدون علّت، تحقق نيابد. به عبارت دیگر هرگاه معلولى در خارج، تحقّق يابد نيازمند به علّت خواهد بود و هيچ موجودى نيست كه وصف معلوليّت را داشته باشد و بدون علّت بوجود آمده باشد. پس وجود معلول، كاشف از اين است كه علّتى آن را بوجود آورده است.(1)

اين قضيّه، از قضاياى تحليلى است و مفهوم محمول آن از مفهوم موضوعش بدست مى آيد زيرا مفهوم «معلول» عبارت است از موجودى كه وجود آن، متوقّف بر موجود ديگر و نيازمند به آن باشد. پس مفهوم موضوع (معلول) مشتمل بر معناى احتياج و توقّف و نياز به علّت است كه محمول قضيّه مزبور را تشكيل مى دهد. بنابراین اصل علیت از بديهيّات اوّليه و بى نياز از هر گونه دليل و برهانى است و صِرف تصوّر موضوع و محمول، براى تصديق به آن، كفايت مى كند.(2)

اما اصل علّيت به عنوان يك اصل كلّى و عام، مبنای عقلانی داشته و بدیهی است، لذا قابل خدشه نیست. و از طرفی كلّيت و قطعيّت هر قانون علمى، مرهون قوانين عقلى و فلسفىِ علّيت است و بدون آنها نمى توان هيچ قانون كلّى و قطعى را در هيچ علمى به اثبات رسانيد. به عبارتی اگر قانون و اصل علیت نقض گردد، ما هیچ استنتاج و استدلالی برای اثبات نخواهیم داشت و به تبع آن تولید علم متوقف خواهد شد.
توضیح بیشتر اینکه در هر استدلالی، علیت نقش رابطه بین مقدمات را دارد. بنابراین اگر شما این رابطه را حذف کردید، قادر به گرفتن نتیجه نخواهید بود. بدین ترتیب فردی که در صدد نقد اصل علیت باشد، مانند کسی که بر شاخه نشسته و شاخه را می برد، راه استدلال را حتی بر خود هم می بندد! و قبل از هر کاری خود را خلع سلاح می کند!

در مورد پی بردن به عدم تضاد اصل علیت و اختیار انسان، ابتدا باید منظور از اختیار بر اساس دیدگاه شیعه روشن شود. منظور ما از اثبات اختیار، اختیار کامل در تمام امور نیست. بلکه بر مبنای تفکر «امر بین الامرین» است تا جایی که در کتب معتبر برای این مساله بابی به عنوان بَابُ الْجَبْرِ وَ الْقَدَرِ وَ الْأَمْرِ بَيْنَ‏ الْأَمْرَيْن
‏(3) باز کرده اند. بنابراین ما منکر خارج بودن برخی مسائل از اختیار انسان نیستیم و مانند معتزله انسان را مختار تام نمی دانیم، اما مانند اشاعره نیز معتقد به کسب و جبر هم نیستیم.
تنها چیزی که علیت ثابت می کند این است که هر معلولی مستند به علتی است و نمی شود یک پدیده بدون علت تحقق پیدا کند. بر اساس امر بین الامرین، اختیار ما جزئی از علت انتخاب است و دیگر مسائل مانند محیط، ژنتیک و ... نیز اجزائی از این علت اند. به عبارت دیگر اختیار انسان بر اساس داده های پیشین و مصالح پیش رو عمل می کند. خود این سبک سنگین کردن به معنای اختیار است اما با یک سری داده ها که شامل امیال، دانسته ها و تصمیمات پیش روست. این شعر معروف:

این که گویی این کنم یا آن کنم
خود دلیل اختیار است ای صنم
(4)

نیز اختیار را در معنای سبک سنگین کردن بیان کرده است.

بر این اساس، بهترین راه برای اثبات اختیار رجوع به وجدان است. برای انجام غالب کارها انسان خود را مختار بین چندین انتخاب می بیند که با اراده خود یکی را انتخاب می کند.
دلیل دیگر اختیار را می توان وجود شک و تردید در انسان دانست؛ که اگر مجبور بود، نباید حتی در یک کار هم شک می کرد.
پشیمان شدن از برخی کارها نیز می تواند دلیل مناسبی باشد. اگر انسان مجبور بود، پشیمانی معنا نداشت. به همین منوال شاد شدن ما از برخی افعال نیز دلیل بر اختیار است.
دلایل شرعی نیز برای اختیار موجود است، مانند بحث ثواب و عقاب که اگر ما مجبور به گناه یا ثواب باشیم، عدالت خداوند در این زمینه زیر سوال خواهد رفت.



منابع:


1. مصباح، محمد تقی، آموزش فلسفه، ج2، ص26.
2. همان، ص28.
3. كلينى، محمد بن اسحاق،(1407)، الكافي، غفاري، علي اكبر، چهارم، تهران،دارالكتب الاسلاميه؛ ج‏1 ؛ ص155.
4. مولوی، مثنوی معنوی، دفتر پنجم.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=61904&p=972677&viewfull=1#post972677